چگونه به معرفت برسيم؟

چگونه به معرفت برسيم؟

بعضي علوم مخصوص خواص است و توده مردم به آن‌ها علاقه ندارند؛ بلکه توانايي فراگيري آن‌ها را هم ندارند، مثل مسائل فلسفي.
اما اموري هم هستندکه عامه مردم علاقه دارند آن‌ها فرا بگيرند؛ مانند مسأله مرگ و قيامت که در اين باره سؤالاتي هم مطرح مي‌شود:
مسأله اول اين که آدمي از خود مي‌پرسد: واقعيت من چيست؟ آيا انسان در همين جسم ظاهري خلاصه مي‌شود، يا داراي روح و جسم است؟ و آيا مرگ پايان زندگي است؟ آيا بعد از مرگ، جهان ديگري وجود دارد؟ و آيا ارتباط انسان با جهان ديگر ممکن است؟
چون در وراي اين جسم، واقعيتي به نام «من» قرار دارد و بدن، لباس آن است.
دليل: گاهي با ادله فلسفي وگاه با ادله ساده ثابت مي‌گردد.
براي مثال، در اشاره مي‌گوييم: دست من، چشم من، و مي‌دانيم در طول زمان جسم بارها تبديل مي‌شود، ولي حقيقت انسان عوض نمي‌شود، و آن شخص را با همان مشخصات اولي مي‌شناسند. کودکي، جواني، پيري و کهولت بر انسان مي‌گذرد، و با وجود تغييرات فراوان در ظاهر، او را همان شخص مي‌دانند. و اين بهترين و ساده‌ترين دليل است بر اين که حقيقت انسان، بدن و جسم مادي او نيست بلکه حقيقت او نفخه الاهي و از عالم ملکوت است. به قول مولوي:
مرغ باغ ملکوتم نيم از عالم خاک چند روزي قفسي ساخته‌اند از بدنم
به خواست خداوند در اين مجموعه با زباني ساده حقايقي مهم بيان مي‌شود و کساني که فرصت کافي براي مطالعه ندارند، مي‌توانند با مطالعه يک و يا چند جلسه از اين مجموعه، به صفاي روح و آرامش درون برسند. براي جلسات سخنراني نيز مي‌توان از اين مجموعه استفاده کرد.
به اميد آن که مورد قبول حضرت ولي عصر قرار گيرد.
از همه التماس دعا دارم و از خدا مي‌خواهم همه کساني را که از آثارشان در اين مجموعه استفاده شده، سهيم در اين کار خير و قرين رحمت خود قرار دهد.
خدايا! قلب ما را به نور ايمان و علم قرآن منور بفرما. وصلّي الله علي محمد و آله اجمعين.
سال‌ها پيروي مذهب رندان کردم من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه
ازخلاف آمد عادت، بطلب کام که من سايه‌اي بر دل ريشم فکن‌اي گنج مراد
نقش مستوري و مستي نه به دست من و توست دارم از لطف ازل، جنت و فردوس، طمع
اين که پيرانه سرم، صحبت يوسف بنواخت هيچ حافظ نکند درخم محراب فلک
تا به فتواي خرد، حرص به رندان کردم قطع اين مرحله با مرغ سليمان کردم
کسب جمعيت از آن زلف پريشان کردم که من اين خانه به سوداي تو ويران کردم
آن‌چه سلطان ازل گفت بکن! آن کردم گرچه درباني ميخانه فراوان کردم
اجر صبري است که درکلبه احزان کردم اين تنعّم که من از دولت قرآن کردم

«حافظ»

همچنین ببینید

درخت ايمان را با ذکر و معرفت آبياري کن

درخت ايمان را با ذکر و معرفت آبياري کن ما همواره اين آيه شريفه «الا …

درخت ايمان در قلب

درخت ايمان در قلب آيا افراد مؤمن نيز مرتکب گناه مي‌شوند؟ شياطين در اطراف قلب …

فوائد ذکر /مقدمه توبه و مغفرت

فوائد ذکر ۴٫ مقدمه توبه و مغفرت يکي ديگر از فوايد ذکر، مقدمه بودن آن …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *