تفسير عرفاني از یک حدیث
در تفسير علي ابن ابراهيم: از ابي بصير چنين نقل میكنند: از اباعبدالله سؤال نمودم از قوله تعالى: {والشمس وضحاها}، فرمود: شمس، رسول الله است. {والقمر اذا تلاها}: اميرالمؤمنين. زيرا كه به نور رسول الله، دين مردم واضح میگردد.
أبوبصير گويد: گفتم {والليل إذا يغشاها} گفت: ائمه جورند كه تبديل نمودند امر رسول الله و نشستند به مجلسي كه آل محمد اولى به آن بودند. پس دين خدا را به ظلم و تعدّي پوشانيدند. اين است مقصود از قول {والليل إذا يغشاها}.
{والنهار إذا جلّاها}: فرمود أئمه از ذريّه فاطمه هستند، {ونفس وما سوّاها}: همان انساني كه عصاره عالم خلقت و چكيده جهان ملك و ملكوت و گل سر سبد عالم آفرينش است. اين خلقت بديع كه مملو از شگفتيها و اسرار است آنقدر اهميت دارد كه خداوند به خودش و خالقش يكجا قسم ياد كرده است.
* در اينكه مقصود از نفس در اينجا روح انسان، يا جسم و روح هر دو است، مفسران احتمالات گوناگون دادهاند. اگر منظور روح باشد، مراد از سواها (از ماده تسويه) همان تنظيم و تعديل قواي روحي انسان، از حواس ظاهر گرفته تا نيروي ادراك، «حافظه، تخيل، ابتكار، عشق، اراده، تصميم»، و مانند آنها است که در علم النفس مطرح است. اگر منظور روح و جسم هر دو باشد، تمام شگفتيهاي نظامات بدن و دستگاههاي مختلف آن را در علم تشریح، و فيزيولوژي (وظايف الاعضاء)، طب و عجائب خلقت اعضاء و… شامل ميشود.