خانه / اسلايد / جزء مادی و جزء مجرد انسان

جزء مادی و جزء مجرد انسان

جزء مادی و جزء مجرد انسان

چون انسان دارای دو بُعد مادی و مجرد، ملکوتی است، و همان‌طور که جسم انسان از مغز و اندام‌های حسی، و استخوان‌ها، ماهیچه‌ها، دستگاه گوارش و غیره تشکیل شده، بُعد معنوی (روحی و روانی) نیز از پیوستن روح ملکوتی و روح بشری تشکیل شده است. و جزء مجرد (روحی و روانی) آن همان بُعد معنوی یا خود واقعی انسان است و با این‌که، به طور عادی خارج از ادراک حواس فیزیکی است موجودی «مادی» و به مراتب واقعی‌تر و ملموس‌تر از جسم عنصری می‌باشد. اما بُعد دیگر ارگانیزم معنوی انسان، یک واحد طبیعی است که از چند سیستم و قوه و غیره تشکیل شده، که هر یک به نوبه خود مرکب از تعداد زیادی واحدهای صفاتی، یا سلول‌های معنوی است.

بدین‌ترتیب همان‌طور که جسم و اعضای بدن انسان از واحدهای کوچکی به نام سلول تشکیل شده، ارگانیزم معنوی او هم از واحدهای صفاتی متعددی تشکیل شده که مجموعه صفات روحی ـ روانی انسان را تشکیل می‌دهند.

دستگاه تنظیم‌کننده ارگانیزم معنوی، بر خلاف دستگاه تنظیم کننده ارگانیزم فیزیکی، در ابتدا به طور خودکار عمل نمی‌کند؛ زیرا انسان به علت داشتن «عقل الهی» مسؤول است که خود، دستگاه تنظیم کننده ارگانیزم معنوی‌اش را فعال کند.

از طرف دیگر، ارگانیزم معنوی انسان به علت دارا بودن منشأ دوگانه آسمانی و زمینی (روح ملکوتی و روح بشری) با ورود به دنیای خاکی دچار عدم تعادل صفاتی می‌شود. این عدم تعادل در کارکرد واحدهای صفاتی، بعدها به صورت احساس کشمکشی میان خیر و شرّ، در درون آدمی (وجدان، ضمیر) بروز می‌کند و نگرانی را در عمق وجود او پدید می‌آورد. این نگرانی عمیق درونی، محرک اولیه لازمی است که انسان را وادار به عمل کند تا به کمک «عقل اعلی» و اصلاح اشتباهات و خطاها به آگاهی از خود برسد.

هر بار که موفق شویم تعادلی در کارکرد یک واحد و یا یک گروه از واحدهای صفاتی(که صفتی را می‌سازد) برقرار کنیم، این واحد و یا این صفت به چیزی تبدیل می‌شود که آن را «فضیلت الهی» یا «کیفیت ما فوق علّی» می‌نامیم.

فضیلت الهی، در ضمیر انسان، به صورت صفتی جلوه می‌کند که به کمک آن خیر و عدالت در وجود غالب می‌آید؛ بدین‌معنی که عقل رحمانی متاثر از این صفت، افراط کاری‌های طبیعت بشری را کنترل می‌نماید.

در این صورت متناسب با اهمیت آن صفت، شناخت و آرامشی درونی در فرد برقرار می‌شود که بر تمام وجودش اثر مثبت می‌گذارد. هر انسان که تمامی واحدهای صفاتی خود را به فضائل الهی یا کیفیت‌های ما فوق علّی تبدیل کند، در وجودش تعادل کارکردی کامل روحی ـ روانی برقرار می‌شود، آن گاه زندگی جاوید می‌یابد و ریشه رنج که معلول عدم تعادل صفاتی در اوست از بین می‌رود.

همچنین ببینید

ابعاد وجودی انسان

ابعاد وجودی انسان : عرفا ابعاد وجودی انسان را «طبع و نفس و قلب و …

بهره برداری از قرآن : 

?بهره برداری از قرآن : انسان دارای سه بُعد و مرتبه است : 🌟اعضای ظاهری(جوارح) …

اولین چیزی که باید در قرائت قرآن به آن توجه کرد

?اولین چیزی که باید در قرائت قرآن به آن توجه کرد 💡 اینکه قرآن نامۀ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *