روش درمان افراط و تفریط غرایز
به طور خلاصه از آنچه گذشت میتوان گفت: اخلاق و خُلق انسان، حاصل یک واحد صفاتی متعلق به روح بشری، با یک واحد صفاتی متعلق به روح ملکوتی است.
این واحدهای صفاتی، گروه گروه شده و اندامهای صفاتی، یا صفات را به وجود میآورند. صفات نیز به نوبه خود گرد هم آمده و چهار سیستم، یا چهار قوه بزرگ را تشکیل میدهند: «قوه شهویه، غضبیه، وهمیه، و عقل».
اما در سطح وسیعتر، ترکیب واحد صفاتی ملکوتی و واحد صفاتی بشری را میتوان قابل قیاس با به هم پیوستن روح ملکوتی و روح بشری هنگام تشکیل ارگانیزم معنوی دانست.
بُعد معنوی و روح ملکوتی تشکیلدهنده صفات ملکوتی، و بُعد مادی و روح بشری تشکیلدهنده صفات بشری است. با توجه به این فرمول:
گـروهی از واحدهای صفـاتی، تشکیـلدهنده صفت روحـی ـ روانی میباشند، و آنها تشکیلدهنده سیستم صفاتی: غضبیه، شهویه، وهمیه، عقل هستند.
این صفات همیشه در نزاع هستند، اگر یکی از آنها به تعادل برسد بر دیگر سیستمها اثر میگذارد، و یا به عکس، عدم تعادل یک سیستم و یا حتی یک صفت بر کل سیستم معنوی اثر منفی میگذارد.
شرح: سیستم معنوی از طریق فکر در آگاهی ما بروز میکند، و عدم تعادل کارکردی نیز ابتدا در فکر ظاهر میشود مثلا: «حرص و طمع» که از اختلالات کارکردی سیستم معنوی است، از عدم تعادل (افراط) در سیستم «غضبیه»، و گاه «شهویه» میباشد.
«حیله و دروغ» در اثر عدم تعادل، و افراط سیستم «وهمیه» بروز میکند.
«جهالت و سادهلوحی» ریشه در عدم تعادل، و تفریط در «عقل اعلی» دارد. و استمرار عدم تعادل در کارکرد هر قوه، ممکن است باعث بروز عوارضی در سیستم معنوی شود، و حتی به بیماریهایی جدی منجر گردد و به صورت اختلال روانی یا روحی بروز نماید.
مثلا یکی از واحدهای صفاتی «حس همدردی» است، اگر جزء بشری (بُعد مادی بشری) در این واحد غلبه داشته و در افراط باشد، شخص صرفا نفع خود را در نظر میگیرد و همدردی او به علت منافع شخصیاش خواهد بود. و اگر بُعد بشری در حالت «تفریط» باشد، شخص «سادهلوح» شده و مورد سوء استفاده قرار میگیرد.
اگر جزء ملکوتی بر جزء بشری غلبه کند و تعادل در کارکرد برقرار شود، انسان خیرخواه میشود. برای مثال پیامد نوعدوستی، قدرشناسی است.
عمل به اخلاق اصیل، اغلب برای انسان نوعی امتحان است، مثل قدر ناشناسی در مقابل عمل به نوعدوستی، چون مردم معمولاٌ قدرناشناسند. بعضی اوقات در مقابل شخص نوعدوست، قدرناشناسی میشود.
البته انسان باید از قدرناشناسی دیگران ناراحت نشود؛ چون نوعدوستی را وظیفه خود میداند، و از کسی توقع پاداش ندارد. به این ترتیب: امتیاز عملش (صد در صد) در وجودش ثبت خواهد شد.