ریشههای روانی غیبت
منشأ بعضی از گناهان ممکن است هر سه قوه باشد، مانند رذیله «غیبت». آیا تا حالا فکر کردهاید سبب غیبت ممکن است هم قوه شهویه و هم غضبیه و هم وهمیه باشد؟
طبق فرمایش امام صادق ریشه غیبت ۱۰ چیز است:
اصل الغیبهٍ متنوعٌ بعشره انواع: شفاء غیظ، و مساعده قوم، و تصدیق خبر بلا کشف، تهمه، سوء ظن، حسد، سُخریه، تعجب، تبرّم، تزُّن؛
ریشههای غیبت ده تا هستند:
۱ـ «فرونشاندن خشم و غضب».
۲ـ «مساعدت و یاری مردم»، مثلاً جایی همه مشغول غیبت هستند و آدم ضعیف النفسی به گمان اینکه اگر آنها را نهی کند و یا از جلسه خارج شود، ممکن است آنها ناراحت شوند؛ پس یا همکاری میکند، و یا با سر تکان دادن تصدیق میکند.
۳ـ «قبول خبری بدون تحقیق»، مثلاً خبری شنیده و بدون تحقیق باور کرده و به عنوان دفاع از خویش یا عقیده خود شروع به بدگویی از دیگران میکند.
۴ـ «تهمت و افترا». مثال: به او تهمتی زدهاند و پای دیگران را هم در میان میآورد.
۵ـ «بدگمانی و سوء ظن».
۶ـ «حسد».
۷ـ «مسخره و استهزاء»، مثلاً میخواهند بخندند و مردم را بخندانند، دیگران را مسخره میکنند.
۸ـ «شگفتی و تعجب». بـرای مثـال: وقتی بفهمند کـه آدم معـروفـی مبتلا به گناهی شده، باور نمیکنند، و با تعجب به غیبت و بدگویی او مشغول میشوند.
۹ـ «آزردگی و دلسوزی» است. مثلا کسی گناهی کرده و از روی دلسوزی مشغول غیبت او میشوند.
۱۰ـ «خودنمایی»؛ برای اینکه خودش را بالا ببرد با غیبت کردن، عیب دیگران را افشا میکند.
آیا به نظرتان میآمد در جلساتی که عدهای دور هم جمع میشوند، و اکثراً غیبت نُقل مجالس است، این همه گناه از نفسهای مریض منتشر میشود؟! بخصوص که شنوندگان غیبت هم شریک گناه هستند، و اگر از شنیدن غیبت لذت میبرند باید در شفای نفوسشان بکوشند!