شباهت علم اخلاق به علم طب
بدان که همچنانکه اگر کسی فاقد صفات کمالی است، سعی در تحصیل آن و ازاله ضدش بر او لازم است، همچنین صفت کمالی که از برای آدمی حاصل است، جهد در محافظت و ابقای آن واجب است؛ مانند صحت بدن. چون اگر کسی مریض شد، برای سلامتی خود سعی مینماید تا صحت خویش را در یابد، و اگر سالم و سلامت باشد، باید مراعات حفظ سلامتی خود نماید. از این جهت است که فن طب را به دو قسم تقسیم کردهاند: اول: «حفظ صحت» که گفتهاند: «الوقایه خیر من العلاج» (پیشگیری بهتر از علاج است). و دوم «دفع مرض»، و آن اینکه اگر کسی مریض شد برای دفع مرض و شفای خود از بیماری سعی نماید.
و چون علم اخلاق، شبیه به علم طب است، بلکه علم حقیقی است، پس علم اخلاق نیز منقسم بر دو قسم میشود: یکی در دفع رذائل و دیگر در کسب فضائل میباشد.
و به جهت مشابهت این دو علم، علم اخلاق را «طب روحانی» گویند، چنانکه علم طب را «طب جسمانی» نامند. و از این رو بود که جالینوس طبیب ـ یکی از پزشکان یونان ـ در نامهای به خدمت حضرت مسیح نوشت: «مِن طبیب الابدان الی طبیب النفوس» یعنی این نامهای است از طبیب بدنها به سوی طبیب روحها. لذا در متون اسلامی برای پیشگیری امراض روحی، و آلوده نشدن نفس آدمی دستوراتی آمده است.
مقدمات تزکیه نفس
کسی که طالب پاکی و تزکیه نفس از صفات رذیله، و آرایش و تحلیه آن به صفات حمیده و جمیله است، باید ابتدا برای پیشگیری، از همنشینی با کسانی که دارای اخلاق بد هستند پرهیز نماید؛ زیرا مصاحبت با هر کسی مدخلیت عظیم دارد در اتصاف به اوصاف و تخلق به اخلاق انسان. چون طبع انسان دزد است، و آنچه را مکرر از طبع دیگری ببیند اخذ میکند، و سرّ آن این است که از برای نفس چندین قوه است که بعضی مایل به خیرات و فضایل است، و بعضی مایل و مقتضی شرور و رذایل هستند، و پیوسته این قوا با یکدیگر در مقام نزاع و جدال هستند. که اگر برای هر یک از آنها اندک قوتی حاصل شد، بر جزء دیگر به همان اندازه غالب میشود، و نفس را مایل به مقتضاء و تابع خود مینماید.
پس شکی نیست که مصاحبت و همنشینی با صاحب هر صفتی، و دیدن افعال و حالات آنها، باعث قوت مقتضی آن صفت است. البته چون اکثر قوای انسانیه طالب اخلاق رذیله است، انسان زودتر مایل به شرّ میشود، و میل به صفات بد آسانتر است از میل به خیرات میباشد.
و از این جهت گفتهاند که تحصیل ملکات حسنه به منزله بالا رفتن از سرازیری است؛ یعنی بسیار سخت است، و کسب صفات ناپسند، مثل پایین آمدن از سرازیری است.
در حدیثی حضرت رسول اشاره به این موضوع دارد و میفرماید:
{حفَّت الجنَّته بالمکاره و حفَّت النار بالشهوات}؛
رسیدن به درجات بهشت با زحمات و تحمل سختیها؛ و دخول در آتش جهنم با پیروی از خواهشهای نفسانی است.