حضرت زهرا سلام الله و سازش با مشكلات و سختیها در طول زندگى
رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمودهاند از بركات اخلاقى و فكرى زن خوب اين است كه هزينه و مخارجش كم باشد. [۱] و در ادارهى خانه و صرفهجويى در مصرف، ياور و همكار شوهر به حساب مىآيد. [۲]
تمام اين ويژگيها در وجود مبارك حضرت زهرا جمع بود و آن حضرت با مديريت لازم و با صبر و بردبارى، همهى تلخي ها را به كام على عليهالسلام شيرين مىكرد و در برابر مشكلات مالى عقبنشينى نمىنمود.
حضرت على عليهالسلام مىفرمايند:
تزوجت فاطمة سلام الله عليها و ما كان لى فراش، و صدقتى اليوم لو قسمت على بنىهاشم لو سعتهم. [۳]
من در حالى با حضرت زهرا ازدواج كردم، كه زيراندازى در خانه نداشتم، در حالى كه در همان تاريخ احسان و بخشش من به نيازمندان بقدرى زياد بود كه اگر به بنىهاشم تقسيم مىشد همهى آنان را غنى و بىنياز مىكرد.
اين حديث نشان مىدهد كه فاطمه سلام الله عليها دختر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله با چه مشكلاتى در خانه على عليهالسلام دست و پنجه نرم كرده و خم به ابرو نياورده است.
و در يك روايت ديگر از طريق امام صادق عليهالسلام از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل شده كه: روزى رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله به خانه دخترش فاطمه سلام الله عليها وارد شد، ولى زهرا را در حالتى ديد كه در نتيجه چشمان مباركش پر از اشك گرديد، زيرا لباس آن حضرت بسيار نامناسب بود. زهرا با آن وضع از يك طرف مشغول آرد كردن جو و تهيهى نان و از طرف ديگر به بچهاش شير مىداد، پيامبر الهى فرمودند:
اى دختر عزيزم! اينگونه تلخيها را در دنيا براى رسيدن به پاداش و شيرينيهاى اخروى پذيرا باش و صبر و بردبارى را از دست نده. آن بانوى گرامى اسلام گفتند:
يا رسولاللَّه الحمداللَّه على نعمائه، والشكر على آلائه، فانزل اللَّه و لسوف يعطيك ربك فترضى. [۴]
اى رسول خدا! سپاس خدايى را كه نعمتهايش را ارزانى داشته و باز شكر در برابر عطاياى بىپايان الهى. در اين حال اين آيه نازل شد كه اى پيامبر! ما آن قدر پاداش خواهيم داد كه راضى شوى. [۵]
اين حديث و قضيه تاريخى نشان مىدهد كه فاطمه سلام الله عليها دختر رسول خدا در برابر مشكلات و نارساييهاى مالى هيچگونه تغيرى نداشت و سپاس الهى را بجا مىآورد.
حضرت زهرا سلام الله عليها در كنار ساير تحملات خود در برابر سختيها، روزهاى زيادى را به گرسنگى گذرانيد، ولى دردش را به كسى نگفت و حتى به روی على عليهالسلام نياورد و تا دم مرگ و شهادت چيزى از شوهر درخواست نكرد.
دختر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در خانه مولى على عليهالسلام با سختيها انس گرفت و درد گرسنگى چشيد و بچههايش را نيز با اين روش عادت داد، تا رنگ رخسارشان از ناتوانى و گرسنگى زرد شد….
حضرت امام باقر عليهالسلام از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل مىكنند كه روزى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله وارد خانهى دخترش شد و پس از سلام و احوالپرسى فرمود:
مالى ارى وجهك اصفر؟ قالت: يا رسولاللَّه! الجوع… [۶]
چرا رنگ رخسارت اين قدر پريده است؟ فاطمه سلام الله عليها گفت: اى پيامبر خدا! از گرسنگى به اين حالت افتادهام…
اين حديث نشان مىدهد كه وضع فاطمهى زهرا سلام الله عليها از گرسنگى به جايى رسيده بود، كه رنگ رخسارش تغيير يافته بود، و پدر بزرگوارش با ديدن او نگران گرديده و از عوامل پريشانى درونى و تغير چهره سؤال نموده است.
و از سوى ديگر مىدانيم كه آن بانوى عزيز اسلام تا به يك حالت اضطرارى نمىرسيد، گرسنگى خود را حتى به پدرش رسول گرامى اسلام نيز نمىگفت.
در يك داستان ديگر آمده است: پيامبر اکرم روزى به خانه على بن ابيطالب عليهالسلام آمد، تا با فرزندانش ديدار كند، در اين هنگام با امام حسن و امام حسين عليهالسلام آمد، تا با فرزندانش ديدار كند، در اين هنگام با امام حسن و امام حسين ملاقات نمود، آنان زبان به شكوه باز كردند و گفتند: اى بابا! اى رسول خدا! به مادرمان بسپار كه به ما غذا دهد و ما را گرسنه نگه ندارد. رسول خدا كه خود در اين حال از درد گرسنگى سنگ به شكمش بسته بود، به فاطمه سلام الله عليها گفت:
«اطعمى ابنى» قالت: «ما فى بيتى شىء الا بركة رسولاللَّه. »
به بچههاى من طعام ده. زهرا گفت: بابا! در خانهام چيزى جز بركت تو نيست.
چون پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله سخن زهرا سلام الله عليها را شنيد، با آب دهانش بچهها را به بازى گرفت و مشغول كرد و از اين طريق آنان را به خواب شبانه وادار ساخت. [۷]
از اين حديث نيز استفاده مىكنيم كه فاطمهى زهرا سلام الله عليها در طول خانهداريش چه روزگار سختى را گذرانيده و گرسنگى را براى خود و فرزندانش پذيرا گشته است.
[۱]بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۱: من بركة المرأة خفّة مؤنتها. [۲]بحارالانوار ج ۱۰۳، ص ۲۳۸: المرأة الصالحة احد الكاسبين. [۳]بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۴۳- كامل ابناثير، ج ۳، ص ۳۹۹ با مختصر تفاوت. [۴]ضحى/ ۵٫ [۵]عوالم
ج ۱۱ ص ۲۶۷- بحار ج ۴۳ ص ۸۵ و ۸۶٫
[۶]كافى، ج ۵، ص ۵۲۸ و ۵۲۹، ح ۵٫ [۷]سفينةالبحار، ج ۱، ص ۱۹۳٫