خانه / اسلايد / معالجه امراض روحي

معالجه امراض روحي

 

معالجه امراض روحي

خداوند غرايزي مانند شهوت و غضب را به جهت مصالحي در وجود انسان‌ها قرار داده است، اما آن‌ها بايد اين غرايز را تعديل کنند. در صورت عدم تعديل اين غرايز، انسان به بيماري روحي دچار مي‌شود که هر کدام از بيماري‌هاي روحي، خود هزاران بيماري ديگر را به دنبال دارد. براي مثال، آن‌چه که باعث دروغ گفتن و يا غيبت کردن انسان مي‌شود، ازهمين بيماري‌هاي روحي سرچشمه مي‌گيرد.

در خبر است که خداوند براي هردردي دارويي دارد، اما دربارة دردهاي روح و جان، فرموده دارو را از قرآن بخواهيد که «شَفاءٌ لما في الصدور»؛ قرآن، شفاي آن‌چه در قلب‌هاست، مي‌باشد.

روان‌شناسان به اين نتيجه رسيده‌اند که آدمي براي معالجه برخي امراض به راز و نياز با خداوند نياز دارد. حال ممکن است اين راز و نياز همانند نمازي که ما مي‌خوانيم نباشد؛ اما مهم، برقراري ارتباط با نيرويي مافوق طبيعت است که برخي او را با عنوان «خدا» ياد مي‌کنند. البته عده‌اي ديگر اين نيرو را با عنواني ديگر مي‌شناسند.

اگر دانشمنداني که به بحث و بررسي در زمينه نفس و روان انسان مي‌پردازند، از طريق قرآن وارد بحث‌هاي روان‌شناسي مي‌شدند، با نبوغ و استعدادي که خداوند به آن‌ها عنايت کرده است، بي‌ترديد به نتايج بسيار مهم و دقيقي مي‌رسيدند. اما تنها برخي از آنان مسلمانند و عده‌اي از آن‌ها حتي روزنه کوچکي از نور اسلام هم به قلب‌هايشان نتابيده است.

آدمي در تمام مراحل زندگي به ويژه زماني که به موفقيت‌هايي دست مي‌يابد، بايد به تزکيه نفس بپردازد؛ زيرا در صورت عدم تزکيه، حاضر خواهد بود براي دست يافتن به پيشرفت، به هر عمل ناروايي دست بزند. چه بسيارند افرادي که به جاه، مال و مقام رسيدند؛ اما بدون تزکيه کارشان به جايي رسيد که از مشاهدۀ عذاب و شکنجه و محنت انسان‌هاي ديگر لذت مي‌بردند. تمام اين امراض از ناپاکي درون ناشي مي‌شود.

گر به دولت برسي، مست نگردي، مَردي گر به نقمت برسي، لنگ نگردي، مردي

مست شدن تنها با خوردن شراب و مسکرات صورت نمي‌گيرد؛ بلکه بسياري از امور ديگر هم باعث مستي انسان مي‌گردند مانند مال، جاه، مقام و… . که گاه به معناي واقعي موجب از خود بي‌خود شدن مي‌گردند. چه بسيار افرادي که فقير بودند، اما پس از رسيدن به مال و ثروت، وضعيت پيشين خود را از ياد بردند و به‌شدت تغييرکردند. اينان به‌طور معمول به کانون گرم خانواده‌اي که موجب پيشرفت‌شان شده، آسيب مي‌رسانند. متأسفانه مشابه اين وضعيت در جامعه ما فراوان است.

اگر انسان تزکيه نکند، «خسر الدنيا و الأخرة» خواهد شد. يعني، رستگاري بدون تزکيۀ نفس، محال است؛ حتي نمي‌توان شب را به راحتي خوابيد. هر کس تزکيه نفس کند و خود را «عبد» خدا بداند، به اين مسأله پي‌خواهد برد که اگر خداوند بخواهد بنده‌اي را عزيز کند، هيچ‌کس قادر به ذليل کردن او نيست و اگر اراده خدا بر اين باشد که کسي را خوار و ذليل کند، هيچ‌کس نمي‌تواند به او عزت دهد.

بسياري از امراض شايع اين زمانه مانند افسردگي، اضطراب، نگراني و… ، ناشي از همين «ريخت‌وپاش» بودن درون انسان است. شخصي را در نظر بگيريد که مقداري مواد غذايي را در آشپزخانه منزل قرار داده و براي مدتي به مسافرت رفته است. هنگام برگشت از مسافرت مي‌بيند که آشپزخانه مملو از انواع حشرات است. قلب انسان در صورت عدم تزکيه مانند همين آشپزخانه است که مقداري مواد اضافي مثل کينه، حسد، غرور، تکبر، بخل، حرص، جهل و… را که هرکدام هم حشرات مخصوص خود را توليد مي‌کنند، در آن‌جا رها کرده است؛ با اين تفاوت که اين مواد غذايي در ذهن و فکر انسان جاي خود را به افکار بيهوده و باطل مي‌دهند.

اي برادر تو همين انديشه‌ايگر بُوَد انديشه‌ات گل گلشني

 

مابقي خود استخوان و ريشه‌ايور نباشد، همچو هيمه، گلخني

در اين باب، شهيد دستغيب به حديث زيبايي اشاره مي‌کنند: «الملائک لا تدخل البيت الذي فيه کلاب»؛ فرشتگان به خانه‌اي که سگ در آن باشد، وارد نمي‌شوند.

و مي‌فرمايد: ممکن است ما در درون خودمان نيز اخلاق بد و رذيله‌اي پرورش دهيم که به منزله سگ و يا ساير حيوانات درنده باشد. از اين‌رو بايد بسيار دقت کرد، تا مبادا اين حيوانات يا رذايل اخلاقي در وجودمان راه بيابند و ما با دست خود به پرورش آن‌ها بپردازيم. در واقع، تزکيه نفس يکي از ضروريات است. زيرا انساني که طالب سعادت است، بايد نفس خود را پاک و تزکيه کند، تا نااميد و محروم نگردد و به سعادت و خوشبختي برسد.

«انسان»، عصاره جهان آفرينش است که خداوند، جهان و موجودات آن را فقط براي او آفريده است.

از طرفي ديگر، هر آن‌چه که در عالم ملک و ملکوت قرار گرفته است، در وجود انسان يافت مي‌شود.

تو را ز گره عرش مي‌زنند سفير ندانمت که دراين دامگه چون افتاده است

انسان را گُل سرسبد عالم هستي نيز مي‌‌‌نامند. سبد پر از گُلي را در نظر بگيريد که براي زيباتر شدن آن، گلي را که از همه زيباتر است در بالاي آن قرار مي‌‌‌دهند. خداوند به پيامبرش مي‌فرمايد: «لولاک لماخلقت السموات والارض»؛ اگرتونبودي آسمان وزمين را خلق نمي‌کردم.

خداوند پيامبرش را مورد اين خطاب قرار مي‌‌دهد؛ زيرا پيامبر انساني کامل است و ما نيز با تلاش مي‌توانيم خود را به انسان کامل نزديک کنيم و به‌وسيله او تکامل يابيم.

اهميت فوق‌العاده اين مخلوق عجيب و پر اسرار(انسان) تا آن‌جاست که خداوند به مخلوقات عظيمي‌همچون خورشيد، ماه و ستارگان سوگند ياد کرده و در پايان مسأله نفس را بيان فرموده تا به انسان بگويد: براي رسيدن به رستگاري وخوشبختي بايد تزکيه نفس کني.

 

همچنین ببینید

چیستی زهد

چیستی زهد زهد که در فارسی از آن به ساده زیستی تعبیر می کنیم، چنان …

شرح مناجات شعبانیه 

عناوین اصلی شرح مناجات عبارتنداز: اجابت دعا، ابتدای دعا به صلوات ، صلوات بر پیامبر …

مناجات شعبانیه 

مناجات شعبانیه    تاکید بر خواندن مناجات شعبانیه مناجات «شعبانیه» را خواندید؟ بخوانید آقا! مناجات …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *