اهل فن، طب را به دو قسم تقسيم کردهاند: يکي حفظ صحت و سلامتي و ديگري دفع مرض. يعني انسان کوشش کند مريض نشود، و اگر مريض شد بايد خود را معالجه کند
.
چون علم اخلاق هم مانند علم طب، بلکه علم حقيقي آن است، به دو قسم تقسيم ميشود: کسب فضائل و دفع رذائل. و به سبب مشابهت اين دو علم، اين علم را «طب روحاني» و آن طب متعارف.را «طب جسماني» گويند
و از اين رو بود که جالينوس طبيب در نامهاي براي حضرت مسيح نوشت: «مِن طبيب الابدان الي طبيب النفوس» يعني نامهاي است از طبيب بدنها به سوي طبيب روحها.
بنابراين، انبياء طبيبان روح و روان هستند که بايد براي حفظ سلامتي رواني به آنها مراجعه کرد.
حال بحث را با اين پرسش آغاز ميکنيم که: آيا انسان ميتواند اخلاق خود را تغيير دهد