سيري درمراحل خلقت انسان تارسيدن به سعادت و خوشبختي
تو که در علم خود زبون باشي عارف کردگار چون باشي؟
اندکي در خود نگر تا کيستي از کجايي، درکجايي، چيستي؟
پيشتر به آياتي از قرآن دربارة رابطه انسان با خود اشاره کرديم. موضوع بحث ما دربارة آيات پاياني سورة شمس است. خداوند پس از ذکر سوگندهاي متعدد، اهميت مسائل نفس را بيان ميکند:
«وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا * قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا»؛ و به نفس و آنكه آن را درست و نيكو نمود * پس بزه كاري و پرهيزكارياش را به او الهام كرد * بي ترديد كسي كه نفس را [از آلودگي پاك كرد و] رشد داد، رستگار شد * و كسي كه آن را [به آلودگيها و امور بازدارنده از رشد] بيالود [از رحمت حق] نوميد شد.
اين آيات بيان ميکنند که اگر انسان ميخواهد به رستگاري برسد و سعادتمند گردد، بايد به تزکيه نفس بپردازد.
چنانچه کسي بپرسد که ما اين همه سال زندگي کرديم و به تزکيه نفس نپرداختيم، چه اتفاقي افتاد؟ و يا انسانهايي قبل از ما زندگي کردند و از دنيا رفتند، بدون اينکه تزکيه نفس کنند؛ مگر چه شد که شما اين همه به مسأله تزکيه نفس اصرار ميکنيد؟! بايددرپاسخ گفت: بشنو از مرحوم ملا احمد نراقي در کتاب شريف معراج السعاده که درباره ملکات نفسانيه میفرماید.