تعديل و کنترل قواي سه گانه

تعديل و کنترل قواي سه گانه
اگر قوه «وهم» انسان کنترل نشود، سبب بروز امراض فراواني مي‌شود و ارتکاب گناهان کبيره نيز به دليل چيرگي اين قوه است. برتري‌طلبي، انانيت و تکبر، از قوه وهميت سرچشمه مي‌گيرد.
براي مثال، انسان متکبر مي‌پندارد که از ديگران برتر است و به خاطر فضيلتي که دارد، انسان‌هاي ديگر بايد او را احترام و تعظيم کنند و زماني که خلاف اين مسأله صورت مي‌گيرد، خشمگين مي‌شود.
متأسفانه فرد عادي نمي‌تواند ميزان تأثير قوه وهميه را بر خود بفهمد؛ اما يک روان‌شناس مي‌تواند اين مسأله را به خوبي تشخيص دهد. بيش‌تر امراض روحي و بدبيني‌ها از همين مسأله نشأت مي‌گيرند.
قوه عقل، بزرگ‌ترين و بالاترين قوه‌اي است که خداوند به انسان عنايت کرده است. اما اين قوه نيز همچون ساير قوا بايد تعديل شود. ممکن است انسان گمان کند که هر چه اين قوه بيش‌تر رشد کند به نفع او است، در صورتي که اين‌چنين نيست. افراط و تفريط، به يک اندازه به ضرر آدمي است.
اگر قوه عقل به طور صحيح تعديل نگردد و خود را با قانون انبيا و وحي هماهنگ نسازد، با آن سه قوه ديگر متحد مي‌گردد و در نتيجه، انسان به شخص حيله‌گري تبديل مي‌شود که براي رسيدن به اهداف خود از هيچ عمل زشتي چشم‌پوشي نمي‌کند، مانند صدام و ساير سياست‌مداران ستم‌گر که ممکن است به سبب نبوغ و هوش خود، با مکر و حيله، به تباه کردن زندگي انسان‌ها بپردازند.
تجاوز به حقوق ديگران که با غضب صورت مي‌گيرد، ناشي از شهوت است و انسان با استفاده از قوه واهمه با مکر و حيله، نقشه خود را عملي مي‌کند.