خانه / اسلايد / هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

۱ـ هدایت عام و تکوینی :

که بر عقل وهوش و جوارح انسان اثر دارد .

بیان شد که این نوع از هدایت شامل همه موجودات می شودو اشاره شد به زنبور عسل و مورچه و انسان، وهمۀ موجودات از طرف خالق خود نوعی هدایت دارند که میدانند چگونه باید زندگی کنند بعضی از موجودات هدایتشان اجباری است و تنها انسان است که هدایت شده و اختیار دارد که از این هدایت استفاده بکند یا نه.

در قرآن کریم آیات فراوانی دربارۀ انسان وارد شده که اگر انسان بخواهد خودش را بشناسد می تواند آیاتی را که متعلق به انسان است ملاحظه کند،

در حقیقت قرآن برای انسان نازل شده و خداوند در قرآن این انسان را معرفی کرده و بیان می دارد چه چیزی او را به سعادت میرساند و چه چیزی او را از سعادت دور میکند که انسان باید این حقایق را بداند .

۲ـ هدایت تشریعی : که توسط وحی به انبیاء و نزول قرآن و امثال آن انجام می گیرد .
۳ـ هدایت خاص : که توفیق چنین هدایتی نصیب اشخاص مؤمن و متقی خواهد شد.

۳- هدایت خاص
این نوع از هدایت نصیب همه مردم نمی شود زیرا همه مردم آن هدایت اولی رانمی گیرند،گروهی تابع قرآن و پیامبر(ص) و ائمه(ع) میشوند، و نیز افرادی سرباز می زنند. این نوع از هدایت فقط نصیب مؤمنینی میشود که به هدایت عام توفیق یافته باشند و قرآن بیان می کند:

« وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ » (هرکس به خدا ایمان آورد خداوند قلبش را هدایت می کند).

۴ ـ هدایت اخروی : و آن عبارت از هدایت به بهشت و نعمتهای الهی می باشد .

این هدایتهای چهار گانه به ترتیب نصیب انسان میشوند،یعنی اگر انسان از هدایت اولی که همان عقل و هوش و قلب و امکانیات داده شده استفاده کرد، خدا توفیق میدهد که کلام خدا را بفهمد، و اگر از هدایت دوم استفاده کرد و اوامر الهی را اجرا کرد، هدایت سوم شامل حال او میشود که این هدایت خاص میباشد که خاص و مخصوص به مؤمنین است.

پس اگر انسان تحت این سه هدایت قرار گرفت مسیر او معین، و به تکامل رسیده و بهشتی میشود و بهشت بدون اذن خداوند امکان پذیر نیست،

انسان باید سعی کند که تحت اسم هادی قرار گیرد.و از خدا بخواهد که او را تحت هدایت خاص خودش قرار دهد.و اگر کسی از مرتبه اول محروم باشد به مرحله دوم راه نمی یابد و به همین ترتیب در مراحل بعدی، .

این هدایتها مانند حلقات به هم وصل هستند مثلا اگر به اولی و دومی رفتی و از هدایت سومی محروم ماندی، به هدایت چهارمی نمی رسی.

بنابراین:این حلقات انسان را به آن هدفی میرسانند که بهشت و تکامل است ولی باید انسان خود را تحت این هدایتها قرار دهد .

در یک نگاه اجمالی به آیات قرآن به خوبی روشن می سازد که قرآن هدایت و ضلالت را فعل خدا می شمارد و می فرماید:

وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَٰكِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ ۚ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

(اگر خدا می خواست شما را [بر محور هدایت] یک امت قرار می داد.

[اما هدایت اجباری فاقد ارزش است] ، ولی هر کس را بخواهد [به کیفر لجاجت و تکبرش] گمراه می نماید و هر کس را بخواهد هدایت می نماید ،و مسلماً از آنچه همواره انجام می دادید ، باز پرسی خواهید شد).

برای فهم آیات هدایت و ضلالت، به تأمل بیشتری نیاز است، و گفته اند:

هدایت تشریعی به معنی ارایه طریق؛ و جنبۀ عمومی و همگانی دارد وهیچ قید و شرطی ندارد و خداوند راه را به همه نشان داده .چنانچه در سوره دهر می فرماید :

«إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا » ( ما راه به انسان نشان دادیم خواه شکر گزاری کند یا کفران )

إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۗ هَٰذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ (يقيناً خدا پروردگار من و پرودگار شماست ؛ پس او را بپرستيد ، اين است راه مستقيم)

می فرماید: تو همه ی انسانها را به صراط مستقیم دعوت می کنی.

بدیهی است که دعوت پیامبر(ص) مظهر دعوت خداست، چرا که او مظهر اسماء خدا است.پس حضرت رسول(ص) «هادی» است و انسان را به راه مستقیم دعوت میکند ،اما تحت هدایت الله، و تحت اسم «هادی» یعنی هدایت او تجلی اسم «هادی» و هدایت خداوند است، قرآن هم «هادی»، نور وهدایت است،.

پس رسول(ص) هادی است و آن هدایت از خداست، بوسیلۀ قرآنی که «هادی» و از طرف خداوند، و برای هدایت انسانها است .
[۵/۱۲

هدایت تکوینی:
به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از تمام پیچ و خمهای راه، و حمایت از آنها تا رسیدن به ساحل نجات که موضوع بحث بسیاری از آیات قرآن است .

مثلا زنبور عسل از وقتی که خدا او را خلق کرده است، با آن عظمتی که در معماری دارد کندو و خانه خود را می ساخت،

اما انسان وقتی که خواست خانه بسازد،اول یک سایه بان بود و به مرور در فن معماری پیشرفت کرد تا رسید به این که ساختمانها و برجهای آنچنانی میسازد ، بعضی موجودات همان هدایتی که دارند همان است دیگر تطور نمی کند و پیشرفتی نمی یابد.

اما انسان باید از آن هدایت اولی استفاده کند که هدایت دوم را به دست بیاورد و چون انسان به بی نهایت هدایتها، و به بی نهایت علوم و مقامات میتواند برسد، لذا باید با سعی و کوشش برسد.

این قرآنی که امروز در دست شماست، با زحمتی که برای فراگیری علوم آن متحمل می شوید، و با تدبّر در آیات آن نوری می شود برای شما، مثلا اسم «هادی» برای شما نور افشانی میکند که قبلا بلکه متوجه آن نبودید..

این نوع هدایت هرگز بی قید و شرط نمی باشد ،اگر انسان آن هدایت اولی و دومی و سوی را گرفت و جزء خاصان شد، در زندگی بقدری خداوند او را هدایت میدهد ، که گاهی اگر بر سر دو راهی قرار گرفت، راه صحیح را انتخاب و مشکلش حل میشود .

هدایت هم مراحل و درجاتی دارد، و آن هم با تمسک و اعتقاد انسان به خدا و اسماء الله تأثیر می پذیرد.

بهرحال این نوع هدایت تکوینی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از تمام پیچ و خمهای راه، و حمایت از آنها تا رساندن به ساحل نجات .

همچنین ببینید

ابعاد وجودی انسان

ابعاد وجودی انسان : عرفا ابعاد وجودی انسان را «طبع و نفس و قلب و …

بهره برداری از قرآن : 

?بهره برداری از قرآن : انسان دارای سه بُعد و مرتبه است : 🌟اعضای ظاهری(جوارح) …

اولین چیزی که باید در قرائت قرآن به آن توجه کرد

?اولین چیزی که باید در قرائت قرآن به آن توجه کرد 💡 اینکه قرآن نامۀ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *