عوامل و موانع حضور قلب
يکي از عوامل بسيار مهم در پيدايش حضور قلب در نماز، تزکيه نفس و طهارت باطن است.
اگر انسان نفس خود را از رذائل و بديها پاک کند، به آرامش و صفايي دست مييابد که به او در برقراري ارتباط با خدا بسيار کمک ميکند. در اين حال، نماز در واقع ذکر و ياد خدا خواهد بود؛ زيرا هدف از برگزاري نماز بنابر آنچه در قرآن بيان شده، ياد خدا است: أقم الصلوة لذکري.
ياد خدا تنها با اذکار زباني صورت نميگيرد؛ بلکه قلب انسان نيز بايد متوجه خدا باشد.
سؤال: آيا پاکي قلب به تنهايي براي برقراري ارتباط کافي است و نيازي به نماز نيست؟ و يا اگر براي برقراري ارتباط با خدا، بايد داراي قلب و باطني پاکي بود، آيا ميتوان نمازخواندن را پس از تزکيه نفس قرار داد تا نماز با حضور قلب ادا شود؟!
نماز يک امر الاهي و عبادي است که در هر شرايطي بر انسان واجب است و تنها فايده نماز بدون حضور قلب، اين است که تکليف را رفع ميکند و انسان در آخرت معذب به عذاب بينمازي نخواهد شد؛ زيرا پانزده عذاب براي بينمازان ذکر کردهاند.
اما نماز بدون حضور قلب، درجه و نوري را براي انسان درپي نخواهد داشت.
خداوند واجب الوجود، با تمام عظمت و جبروتش به انسان که بندهاي حقير بيش نيست، اجازه داده تا با او سخن گويد، لذا نماز را واجب کرده تا اين ارتباط همواره برقرار باشد.
به ولاي تو که گر بنده خويشم خواني از سر خواجگي کون و مکان برخيزم