خانه / اسلايد / تجارت زيانبار

تجارت زيانبار

تجارت زيانبار

در مقابل متقين، گروه ديگري هستند که سرمايه خدادادي را به هوا و هوس چند روز زندگي دنيا فروختند و سبب شدند که حجاب‌هاي ضلالت و گمراهي، آن‌ها را فرا گيرد: «أُوْلَـئِكَ الَّذِينَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَي فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ»؛ آنان كساني هستند كه گمراهي را به جاي هدايت خريدند، پس تجارتشان سود نكرد و از راه يافتگان [به سوي حق] نبودند.
اين گروه نيز تجارت کردند؛ اما تجارت آن‌ها هيچ سودي نداشت.

اکنون با توجه به آيات ياد شده از سوره مبارکه صف، اين پرسش مطرح مي‌شود که آيا مقدم بودن دادن مال بر دادن جان، بدين معناست که اگر انسان از اموال خود بگذرد مي‌تواند بالاتر از مرحله‌اي قرار گيرد که از جان خويش مي‌گذرد؟!

در پاسخ مي‌توان گفت: اين مسأله صحيح است؛ اما انسان در هر دوره و مرحله به اقتضاي آن‌چه از او خواسته مي‌شود بايد عطا کند. براي مثال، دوره دفاع مقدس را در نظر بگيريد که به نيروي انساني براي رفتن به جبهه نياز بود. اگر فردي حاضر نباشد که فرزندش به جبهه برود و به جاي آن بخواهد مال خود را عطا کند، چندان ارزشي نخواهد داشت؛ چرا که در اين مقطع زماني خاص انسان بايد از جان خود و فرزندش بگذرد: «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّي تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ»؛ هرگز به [حقيقتِ] نيكي [به طور كامل] نمي‌رسيد تا از آن‌چه دوست داريد انفاق كنيد.

پس، انسان براي رسيدن به رضايت خدا بايد از آن‌چه دوست دارد بگذرد، نه اين‌که مانند بعضي. آن‌چه را نياز ندارند، عطا کنند؛ براي مثال، لباس کهنه را به فقير بدهند يا براي اشخاص معمولي، هديه‌اي کم‌ارزش ببرند ولي براي کسي که وضع زندگي بهتري دارد، هديه با ارزش‌تري درنظر بگيرند، با اين هدف که آن‌ها بهتر جبران کنند!

«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ»؛ پس [با توجه به بي‌پايه بودن شرك] حق‌گرايانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوي اين دين [توحيدي] روي آور، [پاي‌بند و استوار بر] سرشت خدا كه مردم را بر آن سرشته است باش. براي آفرينش خدا هيچ‌گونه تغيير و تبديلي نيست؛ اين است دين درست و استوار ولي بيش‌تر مردم، معرفت و دانش [به اين حقيقت اصيل] ندارند.

در اين آيه خداوند به انسان مي‌فرمايد به سوي دين حنيف که مطابق با فطرت تو است روي آور. بنابراين، درمي‌يابيم که دين و احکام آن همگي با فطرت انسان سازگار هستند؛ ولي بيش‌تر مردم اين مسأله را نمي‌دانند. استفاده از لغت «اکثر» در اين آيه شريفه نشان‌دهنده برخي از انسان‌ها نيست، بلکه مراد بيش‌تر مردم است.

کلماتي از قبيل: «لايعلمون»، «لايعقلون» و «لايتفکرون» در قرآن کريم بسيار تکرار شده است که جاي دقت و تأمل بيش‌تري دارد. و بايد در اهميت و محتواي اين آيات تفکر کرد تا علم پيدا نمود.

بنابراين، واژه «لايعلمون» در آيه يازده سوره صف‌، شايد براي اين باشد که انسان گمان مي‌کند آن‌چه را در راه خدا مي‌دهد، متضرر مي‌شود؛ از اين رو، سرمايه‌هاي خود را عطا نمي‌کند. در صورتي که به‌شدت در اشتباه است و «لا يَعْلَمُونَ» به اين دليل است که انسان نمي‌داند در سايه معامله کردن با خدا، چه سودي عايدش مي‌شود.

همچنین ببینید

ابعاد وجودی انسان

ابعاد وجودی انسان : عرفا ابعاد وجودی انسان را «طبع و نفس و قلب و …

بهره برداری از قرآن : 

?بهره برداری از قرآن : انسان دارای سه بُعد و مرتبه است : 🌟اعضای ظاهری(جوارح) …

اولین چیزی که باید در قرائت قرآن به آن توجه کرد

?اولین چیزی که باید در قرائت قرآن به آن توجه کرد 💡 اینکه قرآن نامۀ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *