«الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ»؛ آنان كه به غيب ايمان دارند و نماز را بر پا ميدارند.
دومين صفت متقين، اقامه نماز است. نماز وسيلهاي براي برقراري ارتباط با خدا است. اگر انسان نسبت به خدا معرفت عميق نداشته باشد، قادر نخواهد بود که اين رابطه را برقرار و يا حفظ کند.
گفتيم که اقامه نماز با خواندن نماز فرق ميکند. اقامه نماز مرحله بالاتري از نماز خواندن است. نماز خواندن فقط به معناي انجام برخي حرکات و تلاوت يکسري آيات و اذکار مشخص است.
ريشه اصلي اقامه از قيام يا قوام است. گاهي اوقات، قيام را به عنوان نقطه مقابل انحراف به کار ميبرندو گاهي از قيام به ايستادگي ياد ميکنند که ايستادگي به معناي استقامت و استواري ميباشد. چنانکه قرآن کريم نيز بارها از اين لفظ ياد کرده است:
«لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»؛ تا مردم به عدالت برخيزند.
«أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَي وَفُرَادَي»؛ [و آن] اينكه دو دو و يك يك براي خدا قيام كنيد.
اقامه نماز به معناي ايستادگي و استقامت در برابر گناه است. چنانکه خداوند کريم ميفرمايد: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَي عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ»؛ بهيقين نماز از كارهاي زشت و كارهاي ناپسند باز ميدارد.
اگر نماز از فحشا و منکر جلوگيري کرد، هدف از برپايي نماز محقق شده، در غير اين صورت نماز اقامه نشده است.
متقين کساني هستند که نماز را اقامه ميکنند، چنانکه در زيارتنامه ائمه اطهار ميخوانيم: «أشهد أنک قد أقمت الصلوة و آتيت الزکوة»