خانه / اسلايد / فرازهایی از دعای عرفه و نعمت های ظاهری/شهادت به ایمان حقیقی

فرازهایی از دعای عرفه و نعمت های ظاهری/شهادت به ایمان حقیقی

دعای عرفه رابطه انسان با مبدأ هستی
فرازهای از دعای عرفه
قسمت هفتم

ثُمَّ اِذْ خَلَقْتَنى مِنْ خَیْرِ الثَّرى

سپس به اینکه مرا از بهترین خاکها آفریدى

لَمْ تَرْضَ لى یا اِلهى نِعْمَهً دُونَ اُخرى وَرَزَقْتَنى مِنْ اَنواعِ الْمَعاشِ

راضـى نشدى اى معبود من که تنها از نعمتى برخوردار شوم و از دیگرى منع گردم بلکه روزیم دادى از انواع (نعمتهاى ) زندگى

وَصُنُوفِ الرِّیاشِ بِمَنِّکَ الْعَظیمِ الاَْعْظَمِ عَلَىَّ وَاِحْسانِکَ الْقَدیمِ اِلَىَّ

و اقسام لوازم کامرانى و این بواسطه آن نعمت بخشى بزرگ و بزرگترت بود بر من و آن احسان دیرینه ات بود نـسـبـت بـه من

حَتّى اِذا اَتْمَمْتَ عَلَىَّ جَمیعَ النِّعَمِ وَصَرَفْتَ عَنّى کُلَّ النِّقَمِ

تا اینکه تمام نعمتها را بر من کامل کردى و تمام رنجها و بلاها را از من دور ساختى

فرازهای از دعای عرفه
قسمت هشتم

لمْ یَمْنَعْکَ جَهْلى وَجُرْاءَتى عَلَیْکَ اَنْ دَلَلْتَنى اِلى ما یُقَرِّبُنى اِلَیْکَ

باز هم نادانى و دلیرى من بر من جلوگیرت نشد از اینکه راهنماییم کردى بدانچه مرا به تو نزدیک کند

وَوَفَّقْتَنى لِما یُزْلِفُنى لَدَیْکَ فَاِنْ دَعَوْتُکَ اَجَبْتَنى وَاِنْ سَئَلْتُک َاَعْطَیْتَنى

و موفقم داشتى بدانچه مرا به درگاهت مقرب سازد که اگر بخوانمت پاسخم دهى و اگر بخواهم از تو به من عطا کنى

وَاِنْ اَطَعْتُکَ شَکَرْتَنى وَاِنْ شَکَرْتُکَ زِدْتَنى کُلُّ ذلِکَ اِکْمالٌ لاَِنْعُمِکَ عَلَىَّ وَاِحْسانِکَ اِلَىَّ

و اگر اطاعتت کنم قدردانى کنى و اگر سپاسگزاریت کنم بر من بیفزایى و همه اینها بـراى کـامـل سـاختن نعمتهاى تو است بر من و احسانى است که نسبت به من دارى

در این قسمت از دعا اشاره دارد به نعمت های ظاهری

میفرماید:«ثم ّ إذْ خلقتنی من خیر الثَّری لم ترض لی یا الهی نعمه ً دون اخری و رزقتنی من انواع المعاش وصنوف الریاس بمنّک العظیم الاعظم علی َّ وإحسانک القدیم؛

سپس چون مرا از بهترین خاک آفریدی،راضی نشدی که نعمتی را از من دریغ نمایی و مرا از انواع وسایل زندکی و از لذت های مختلف بهره مند ساختی،با لطف و احسان فراوان و مرحمت بی کرانت بر من و احسان همیشگی است».

سپس اشاره دارد به واکنش خداوند به اعمال بنده و میفرماید:

«فإن ْ دعوتک أجبتنی وإنسئلتک أعطیتنی وإن ْ اطعتک شکرتنی…؛

اگر به درگاهت دست به دعا برداشتم اجابتم کردی و اگر از تو چیزی خواستم عطا فرمودی و اگر تو را اطاعت کردم از من تقدیر کردی».

پس باید خدا را به بزرگی یاد کرد و در این قسمت از دعا خدا را به بزرگی یاد میکند و میفرماید

«فسبحانک سبحانک من عبدی ٍ معیدٍ حمیدٍ تقدست اسمائک…؛

منزه است خدا،منزه است آن خدایی که ، برگرداننده ممکنات و ستوده است و بزرگوار است نام های مقدست».

شهادت به ایمان حقیقی

«وانا اشهد یا الهی بحقیقه إیمانی و عقد عزمات یقینی وخالص صریح توحیدی و…؛ خدایا، من به حقیقت ایمانم شهادت می‌دهم

و هم چنین به تصمیمات متقن خود و به توحید صریح و خالصم و…»

سپس میپردازد به بر شمردن  نعمت های بدنی و لطایف آن میفرماید:

«وباطن مکنون ضمیری و علائق مجاری نور بصری و اساریر صفحه جبینی و خرق مسارب نفسی و...؛ و به باطن نادیدنی نهادم و پیوست های جریان نور دیده ام و خطوط ترسیم شده بر پیشانیم و روزنه های تنفسم و…»

در این قسمت از دعا اشاره دارد به ناتوانی در بجا آوردن شکر نعمت و میفرماید

-«ان لو حاولت ُ واجتهدت ُ مدی الاعصار والاحقاب لو عمرتُها ان أؤَدّی شکر واحده ٍ من أنعمک مَا استطعت ذلک إلاّ بمنّک الموجب علی َّ به شکرک أبداً جدیداً…؛

گواهی می دهم اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بکوشم تا شکر یکی از نعمتهای تو را بجا بیاورم نمیتوانم آری چه کسی قادر است که شکر این همه نعمتهای الهی را بجا بیاورد نعمت حیات و زندگی نعمت تنفس خواب؛ طاعت و عبادت خود را بر من واجب ساختی و آن چه پیامبران آوردند به من آموختی».

اشاره به نعمت های ظاهری

«ثم ّ إذْ خلقتنی من خیر الثَّری لم ترض لی یا الهی نعمه ً دون اخری و رزقتنی من انواع المعاش وصنوف الریاس بمنّک العظیم الاعظم علی َّ وإحسانک القدیم؛ سپس چون مرا از بهترین خاک آفریدی، راضی نشدی که نعمتی را از من دریغ نمایی و مرا از انواع وسایل زندکی و از لذت های مختلف بهره مند ساختی، با لطف و احسان فراوان و مرحمت بی کرانت بر من و احسان همیشگی است».

واکنش خداوند به اعمال بنده

«فإن ْ دعوتک أجبتنی وإن سئلتک أعطیتنی وإن ْ اطعتک شکرتنی…؛ اگر به درگاهت دست به دعا برداشتم اجابتم کردی و اگر از تو چیزی خواستم عطا فرمودی و اگر تو را اطاعت کردم از من تقدیر کردی».

خدا را به بزرگی یاد کردن

«فسبحانک سبحانک من عبدی ٍ معیدٍ حمیدٍ تقدست اسمائک…؛ منزه است خدا،منزه است آن که آغاز گردد، برگرداننده ستوده است و بزرگوار نام هایت مقدس است».

شهادت به ایمان حقیقی

«وانا اشهد یا الهی بحقیقه إیمانی و عقد عزمات یقینی وخالص صریح توحیدی و…؛ خدایا، من به حقیقت ایمانم شهادت می‌دهم و هم چنین به تصمیمات متقن خود و به توحید صریح و خالصم و…»

برشمردن نعمت های بدنی و لطایف آن

«وباطن مکنون ضمیری و علائق مجاری نور بصری و اساریر صفحه جبینی و خرق مسارب نفسی و…؛ و به باطن نادیدنی نهادم و پیوست های جریان نور دیده ام و خطوط ترسیم شده بر پیشانیم و روزنه های تنفسم و…»

فرازهای از دعای عرفه
قسمت نهم

فَسُبْحانَکَ سُبْحانَکَ مِنْ مُبْدِئٍ مُعیدٍ حَمیدٍ مَجیدٍ تَقَدَّسَتْ اَسْمآؤُکَ وَعَظُمَتْ الاَّؤُکَ

پس منزهى تو، منزه از آن رو که آغازنده نعمتى و بازگرداننده و ستوده و بزرگوارى بسى پاکیزه است نامهاى تو و بزرگ است نعمتهاى تو

فَأىَُّ نِعَمِکَ یا اِلهى اُحْصى عَدَداً وَذِکْراً أمْ اَىُّ عَطـایاکَ أقُومُ بِها شُکْراً

پس اى مـعـبـود مـن کـدامـیـک از نعمتهایت را بشماره درآورده و یاد کنم یا براى کدامیک از عطاهایت به سپاسگزارى اقدام کنم

وَهِىَ یا رَبِّ اَکْثَرُ مِنْ اَنْ یُحْصِیَهَا الْعآدّوُنَ أَوْ یَبْلُغَ عِلْماً بِهَ الْحافِظُونَ

در صورتى که آنها اى پروردگار من بیش از آن است که حسابگران بتوانند آنها را بشمارند یا دانش حافظان بدانها رسد

ثُمَّ ما صَرَفْتَ وَدَرَاءْتَ عَنّى اَللّهُمَّ مِنَ الضُرِّ وَالضَّرّآءِ أکْثَرُ مِمّا ظَهَرَ لى مِنَ الْعافِیَهِ وَالسَّرّآءِ

سپس اى خدا آنـچـه را از سختى و گرفتارى از من دور کرده و باز داشتى بیشتر بوده از آنچه برایم آشکار شد از تـنـدرسـتـى و خـوشى

همچنین ببینید

روزه تسلط بر نفس و قرب الهیست 

روزه تسلط بر نفس و قرب الهیست « روزه پرهیزکاری و قرب الهی است برای …

گناهکار در قفس است

گناهکار در قفس است بزرگی می گفت: گناهانتان شما را در قفس حبس کرده، استغفار …

با توبه اماده ضیافه الله شویم

با توبه اماده ضیافه الله شویم از جمله استعدادت و آمادگی ها برای حضور در …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *