عرفان و حماسه
اولیای الهی و پیامبران، «عرفان و حماسه» را با هم دارند. شیران روز هستند و زاهدان شب. علی در میدان نبرد با مشرکین شیر خداست؛ اما در مناجاتهای شبانه چنان ناله میکند و اشک میریزد که گویی شخص دیگری است!
الهی و ربی من لی غیرک اسئله کشف ضری؛
ای معبود و پروردگار من! غیر از تو چه کسی را دارم که رفع گرفتاری و توجه در کارم را از او درخواست کنم؟
در حسین بن علی و یارانش نیز میتوان جمع حالت عرفانی و حماسی را مشاهده کرد و این هم یکی از درسهای عاشورا است. آنان در روز عاشورا چنان دلاورانه میجنگیدند که ابن سعد دستور میدهد اصحاب حسین را دسته جمعی سنگباران کنند. اینها نشان دهنده بُعد حماسی عاشورائیان است.
اما آنان عرفان ناب و مجسم نیز هستند و بهشت را در چند قدمی خود میبینند. شب عاشورا را با ذکر و دعا و قرائت قرآن سپری میکنند. چنان با خدای خود مناجات میکنند و به راز و نیاز مشغول هستند که صدایشان همانند وز وز زنبور عسل در فضا میپیچد.
در بحبوحه جنگ، عظمت نماز ظهر عاشورا را رقم میزنند. حضرت زینب کبری حتی شب یازدهم نماز شب را فراموش نمیکند. آیا این درس اندکی است؟ آن هم با این همه مصائب که هنوز چند ساعت از آن نگذشته! شهادت برادران و فرزندان، غارت و آتش زدن خیمهها، گرسنگی و تشنگی و … با این حال نماز شب میخواند و با خدا راز و نیاز میکند. این در حالی است که بعضی از شیعیان نماز صبح شان قضا میشود!
امام حسین بینش عرفانی را به اصحاب خویش یادآوری میکند و شب عاشورا به آنها میفرماید: خداوند بهشت را به بندگانش در مقابل تحمل شداید میبخشد و بدانید که تلخ و شیرین دنیا خوابی بیش نیست و بیداری واقعی در آخرت است.
عشقبازان کربلا
پاکبازان ره عشق ز خود بیخبرند
روشنی بخش دل و دیده اهل نظرند
نکند نیک و بد دهر در آنان اثری
پیش هر حادثه شمشیر بلا را سپرند
جان فدای تو و یاران تو ای کشته حق
که به حکم تو رضا داده و بنهاده سرند
این عزیزان ز ازل مهر تو دارند در دل
لاله سان در غم عشق تو همه خون جگرند