رابطه عشق، شهادت، عرفان
بحث ما تجلی عرفان در کربلا بود. هدف از بیان صفات عارف این است که با شخصیت امام حسین بیشتر آشنا شویم.
سیر و سلوک شهدای کربلا
در قضیه کربلا امام حسین و اصحابش دو سیر داشتند؛ یکی سیر ظاهری، از مدینه به مکه و از مکه به کربلا، که آن سیر منازل و سفری مادی و زمینی است از مکانی به مکان دیگر. اما آنان یک سفر دیگر، و سیری باطنی داشتند، و آن سیر الی الله، و رسیدن به حقیقت و لقاء الله بود.
ایـن سفـر مصـر و عـراق و شـام نیست
ایـن سفر جاییست که آن را نـام نیست
آنان به بالاترین معرفت و عرفان رسیدند، و آن معرفت را با عبادت و ایثار در راه خدا آبیاری کردند و گلستانی در وجود خود ساختند که عطر وجودشان عالم را فرا گرفت، و هنوز هم به مشام میرسد بلکه مرتب عطر افشانی میکنند.
پس شهید، انسان عارفی است که به بالاترین مقام عرفان و اوج معرفت رسیده، و نه فقط همه چیز خود را در راه خدا تقدیم میکند؛ بلکه برای خویش مالکیتی قائل نیست، و خود را فانی میداند؛ زیرا شهدا به مقام کشف و شهود رسیدهاند، به جمال وکمال الهی مینگرند و رب «ذو الجلال والاکرام» را مشاهده میکنند.
پس معرفت سبب تجلی ایمان و محبت محبوب حقیقی میشود. و میوه آن محبت که شوق به لقاء الله بود، چنان آنان را مجذوب میکند که شهادت را جمیل میبینند: «ما راینا الا جمیلاً».