شراب طهور
آنان شاگردان مکتب حسین و کسانی هستند که {سقاهم ربهم شراباً طهورا}، آنان را خدایشان شراب طهور نوشانده که «یطهرهم عن کل شی سوی الله»، از هر چه غیر خدا پاکشان میکند.
«طهور» صیغه مبالغه است (طاهر یعنی پاک و طهور پاک کننده). انسان را از ما سوی الله پاک میکند. «هو الاول و الاخر والظاهر والباطن»، برایشان تجلی کرده، و به مصداق آیه مبارکه رسیدند که:
{إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ}؛
بىترديد كسانى كه گفتند: پروردگار ما خداست؛ سپس [در ميدان عمل بر اين حقيقت] استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنان نازل مىشوند [و مىگويند:] مترسيد و اندوهگين نباشيد، شما را به بهشتى كه وعده مىدادند، بشارت باد.
حضرت زینب در جواب حاکم کوفه که با غرور میگوید: دیدی خدا با شما چه کرد؟! فرمود: «ما رایت الا جمیلاً» (جز زیبایی ندیدم). این چگونه جمالی است که فقط با زبان عشق تفسیر میشود؟ آری! آنان در مکتب عشق شراب طهور نوشیدهاند. آنان آمدهاند جان فدای امام و رهبرشان نمایند و به عالمیان درس عشق و صفا و وفاداری دهند.
قاسم بن الحسن؛ دانشجوی مدرسه عشق
من که دانشجوی دانشگاه دین مصطفایم
قاسم استم نام و نور هر دو عین مجتبایم
پیرو آیین و دستور عموی خود حسینم
وندر این دانشگه عالی حسین است اوستادم
با علی اکبر در این دانشسرا همدوره باشم
جعفر و عبدالله و عونند یاران با وفایم
گر چه طفل نورسم، در جنگ چون شیر ژیانم
من ز نسل مرتضای صفدر خیبر گشایم
درس جانبازی همی آموختم نسل جوان را
بر جوانان فداکار مسلمان راهنمایم
نمره درس فداکاری بسی عالی گرفتم
پای درس عمّ خود تا بر سرنی بوده جانم
از من آموزید درس عشق و تقوا ای جوانان
عاشق دین خدایم گر چه همسن شمایم
تا که این آزادی و دین در جهان جاوید ماند
من شهید بیگناه راه آیین خدایم
السلام علیکم یا اولیاء الله و أودّائه السلام علیکم یا اصفیاء الله واحبائه.