ادامه ی درس دوم
راههای شناخت خدا
بشر در تاریخ زندگی خود برای درک خدای جهان ، راههای گوناگونی داشته و هر فردی به مقتضای استعداد و توانائی فکر خود ، راهی را انتخاب نموده و به مقصد رسيده است.
و نيز در باره خدا شناسي از زمانهاي دور تا به امروز كتابهاي فراواني نوشته شده ، و بحث ها و گفتگوهای فراوانی در میان دانشمندان و فلاسفه بوده است .
فلاسفه و متکلمین و عرفاء هر کدام برای پی بردن به این حقیقت راهی را انتخاب کرده اند.
۱ـ راه عقل
۲ـ مطالعه در آفاق و انفس
۳ـ مراجعه به کتاب و سنت صحیح
۴ـ کشف و شهود عرفاني
اثبات وجود خالق از نظر فلاسفه
دانشمندان و فلاسفه : اثبات وجود خالق را از راههاي عقلي با دليل و برهان بيان كرده اند :
ارسطو : وجود حركت عمومي را گواه بر وجود محرک می دانسته و می گوید: هر نوع حرکتی به محرکی نیازمند است و حرکت عمومی در جهان ماده ، قطعاً به محرکی خارج از وجود خود لازم دارد.
پس وجود آفریدگار جهان را با برهان حركت ثابت ميكند كه عالم متحرك است و هر حركتي احتياج به محرك دارد .
و افلاطون حدوث جهان را دليل بر وجود افريدگار گرفته است و با برهان حدوث به اين نتيجه مي رسد كه دنيا متغير است و هر متغيري احتياج به حادث دارد .
و سقراط با تكيه به برهان نظم مي گوید : عالم منظم است و هر منظمي احتياج به ناظم دارد. او مي گوید هر عضوی از اعظای بدن انسان حاکی است که برای هدفی آفریده شده .
او در باره وضع ساختمان گوش ، نظم دندانها و سایر اعضاء بدن سخن می گوید و هدف آفرینش را از خلقت تشریح می نماید و نتیجه می گیرد که آیا این همه نظم و ترتیب ، این همه اسرار و رموز ، گواه بر این نیست که وجود انسان اثر و نتیجه تصادف و اتفاق نمی باشد ؟، بلکه آفریننده ای دانا و توانا او را به وجود آورده است .
لذا دانشمندان الهي با دلايل عقلي اثبات وجود خالق را بيان كرده اند ، خالقي عالم و حكيم و قادر و… هم اکنون دانشمندان الهی در سراسر دنیا که ایمان راسخ به خدا دارند همگی از روی دلایل متقن و استوار معتقد به وجود خدا بوده اند .و هیچ گاه ايمان أنها بر اثر ترس و لرز از نیروی طبیعت نبوده كه آنان را در این اتفاق سوق داده باشد.