خانه / اسلايد / نقش صورت و توجه به چشم

نقش صورت و توجه به چشم

ادامه ی درس یازدهم

نقش صورت و توجه به چشم

سوره فصلت آيه ۵۳‏

‏ متن آيه : ‏
سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ

‏ ترجمه : ‏
👈‏ما به آنان ( كه منكر اسلام و قرآنند ) هرچه زودتر دلائل و نشانه‌هاي خود را در اقطار و نواحي ( آسمانها و زمين ، كه جهان كبير است )

👈و در داخل و درون خودشان ( كه جهان صغيراست ) به آنان ( كه منكر اسلام و قرآنند ) نشان خواهيم داد

👈 تا براي ايشان روشن و آشكار گردد كه اسلام و قرآن حق است .

👈 آيا ( براي برگشت كافران از كفر و مشركان از شرك ) تنها اين بسنده نيست كه پروردگارت بر هر چيزي حاضر و گواه است‌ ؟

👈 ( چه حضور و شهادتي از اين برتر و بالاتر كه با خطّ تكوين ، دلائل قدرت و حكمت خود را بر روي همه ذرّات كائنات و وجود موجودات نگاشته است‌ ؟ ) .‏

‏ توضيحات : ‏
‏« الآفَاقِ » : نواحي عالم و اقطار آسمانها و زمين .

« أَنَّهُ » : اين كه قرآن . اين كه اسلام .

« شَهِيدٌ » : گواه و مطلع . حاضر و ناظر

 نقش صورت و توجه به چشم


اگر در ورقه ای خط خوبی نوشته شده باشد فورا متوجه نویسنده ان خط می شود که چقدر هنرمند بوده منظم نوشته دانا و توانا بوده دلالت خط بر کمال کاتب امریست فطری که فورا شخص متوجه می شود. یا مثلا نقاش صورتی را که نقش می کند بدست هر کس بدهند فورا به قدرت و دانایی نقاش پی می برد. دلالت این نقش بر نقاش بالاتر است یا نقش صورت هر یک از ما؟

در وجب صورت آدمی نقشی که شده است مورد توجه قرار دهید چشم شکلی که خدا برایش قرار داده و به اصطلاح بادامی است اگر مربع شکل بود چقدر نا زیبا بود ؟ یا اگر مسدس یا شکل دیگری بود چقدر زشت بود؟

دیگر آنکه بادامی شکل بودن چشم این خاصیت را دارد که گرد و خاک و کثافت هایی که به چشم می رسد با رطوبتی که از داخل چشم ترشح می شود از گوشه چشم خارج می شد اگر غیر از این شکل بود این خاصیت هم از آن به این ترتیب حاصل نمی شد و پس مصور چشم چقدر دانا و تواناست

ابرو و مژه و پلک چشم حیرت آور است

ابرو را مورد نظر قرار می دهیم، اولا جای ابرو بالای چشم علاوه زیبایی که برای صورت است، آنرا قوسی قرار داد تا عرق هایی که از پیشانی سرازیر می شود، به چشم که عضو فوق العاده حساسی است نریزد و از گوشه های ابرو ریخته گردد. به علاوه سایبانی برای چشم است، با آن رنگ سیاهی که دارد نور آفتاب را برای چشم تنظیم می کند، که خاصیت بهتری داشته باشد.

مژه ها و پلک های چشم نیز حیرت آور است ، مژه ها را یک در میان قرار داده [ است]، یعنی وقتی چشم بسته می شود این طور نیست که هر کدام روی دیگری واقع شده و در نتیجه لابلای مژه ها باز بماند. اگر چنین بود نقض غرض بود یعنی گرد و خاک از لابلای مژه ها به چشم وارد می گردد. بلکه یک در میان قرار گرفته و کاملا با هم جفت شده منافذ را می بندد و هیچ راهی برای ورود گرد و غبار نیست.

مژه های سیاه و ابرو خاصیت و حکمت دیگری دارد که تنظیم نور برای دیدن چشم است. اگر چنانچه چیز تاریکی برابر نور نباشد نور پخش می شود ، تجربه کرده اید وقتی چیزی دور را می خواهید نگاه کنید دست برابر چشم می گیرید که نور پخش نشود، مستقیم به آنچه می خواهید برسد. موی مژه و ابرو سیاه رنگ است و خاصیت تنظیم نور را دارد.

اگر یک دانه از این مژه ها در چشم برود یا مثلا از جهت داخل پلک ها روئیده شود ، چه بلایی برای آدمی بود بعضی اوقات برخی از افراد مبتلا می شوند تا اسباب عبرت همگان گردد.

چشم دارای چهار حرکت است رو به بالا ، رو به پایین و سمت راست و چپ- بدون اینکه نیازی به حرکت دادن سر باشد به مجرد اراده به طرف راست و چپ ، بالا و پایین حرکت می کند. پیش پای خود را به طور معمولی که راه می روید می بینید، نیازی ندارد که سر را پایین خم کنید. این حرکات چهار گانه چشم نتیجه چهار عصب است که اگر یکی از آنها از بین برود آن حرکت دیگر برای چشم ممکن نیست.

در لبها و دهان و دندان اندیشه کن

لبها را ملاحظه کنید، چه ظرافتی در آفرینش آن به کار رفته است. چگونه روی هم بسته می شود، خوراکی ها را که شخص می خورد، لبها مانع بیرون ریختن آن به خارج می شود. محل خارج شدن حروف و کلمات از دهان می باشد، به واسطه این لب بسیاری از حروف آشکار می شود.

به داخل دهان نظری بیفکنید، دندان های پیشین برای پاره کردن خوردنی ها ساخته شده و دندان های آسیا برای خورد کردن آنها، لذا هر کدام به شکل مناسب آن آفریده شده است.

این یک وجب در یک وجب صورت را باید دقت کرد، که چگونه نقاش پدیدآورنده ی آن دارای قدرت و علم بی نهایت است.

نخستین طلوع انسانیت در آدمی تفکر است. جدا کننده انسان از حیوان معرفت است که نتیجه فکر می باشد چه خوب سروده:
ای برادر تو همه اندیشه ای مابقی خود استخوان و ریشه ای

گوشت و پوست و استخوان و رگ و عصب که مشترک میان انسان و حیوان است. چیزی که منحصر به انسان است علم و معرفت است، تفکر است که از علم اجمالی به معرفت تفصیلی می رسد- زحمت دارد تا به معرفت برسد. اگر استدلال ها هم به علم نرسد کم فایده، بلکه برخی اوقات با یک شبهه ای ممکن است از کار بیفتد لذا گفته اند :
پای استدلالیان چوبین بود پای چوبین سخت بی تمکین بود

ادامه ی درس در مطالب بعدی

همچنین ببینید

روزه تسلط بر نفس و قرب الهیست 

روزه تسلط بر نفس و قرب الهیست « روزه پرهیزکاری و قرب الهی است برای …

گناهکار در قفس است

گناهکار در قفس است بزرگی می گفت: گناهانتان شما را در قفس حبس کرده، استغفار …

با توبه اماده ضیافه الله شویم

با توبه اماده ضیافه الله شویم از جمله استعدادت و آمادگی ها برای حضور در …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *