ادامه ی درس دوازدهم
توحيد فطري
توحید فطری: فطرت در لغت به معنای سرشت یا طبیعت ، و در اصطلاح به معنای غریزه معنوی هر انسان می باشد ، انسان دارای دو نوع غریزه است:
۱ـ غرايز مادی که برای تامین احتیاجات مادی در درون انسان نهفته است مانند ابزار تشنگی و گرسنگی ، ترس و امید.
۲ـ دوم : غریزه معنوی مانند کمال طلبی نوع دوستی ایثار و از خودگذشتگی ، احسان و شفقت ، و بالاخره وجدان اخلاقی ، که این غرایز در وجود انسان برای عبور از مرز حیوانیت و رسیدن به کمال واقعی نهاده شده است .
فطرت يا غریزه معنوی
غريزه معنوی یا فطرت ، یعنی آنچه را انسان خود می یابد و نیاز به فراگیری در مورد آن ندارد . فطرت یکی از منابع الهام بخش معرفت و شناخت است ، گاهی از این منبع شناخت به “قلب” نیز تعبیر میشود و با “عقل” كه مرکز تفکر و ادراکات نظری است تفاوت روشنی دارد و همه اینها شاخه های یک درخت و ثمره های شجره مبارکه “روح” انسان هستند .
این فطرت معنوی در وجود هر انسانی هست فقط گاهی حجاب های ظلمانی مانع بروز آن می شود و بعثت انبیا، و سفارش به اوصياي انبياء بعد از أنها برای رفع این حجاب ها و رشد این فطرت الهی بوده است و گرنه هر انساني با فطرت پاک توحیدی به دنیا میآید .
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
روي خود را خالصانه متوجّه آئين ( حقيقي خدا ، اسلام ) كن . اين سرشتي است كه خداوند مردمان را بر آن سرشته است .
اين است دين و آئين محكم و استوار ، و ليكن اكثر مردم ( چنين چيزي را ) نميدانند.
این آیه می گویند: ملتزم و پذیرا باش دین حقی که خداوند آفرینش انسان ها را بر اساس آن قرار داده است که هیچ تبدیل و دگرگونی در آفرینش خداوند نیست این است دین و آئين محکم ولی “اکثر مردم نمی دانند ”