ادامه ی درس چهاردهم
عجز اکتناه ذات و صفات ذاتی
لازم است عنایت شود که معرفت خدا با اعتراف به عجز و قصور همراه است، زیرا گفته شد احاطه بر موجود غیر محدود، نه میسور موجود محدود است و نه برای او تکلیف.
عجز از اکتناه ذات اقدس خدا و صفات ذاتی او ، اعتراف و معرفت جدیدی است که اصل معرفت خدا را تکمیل می کند.
بدیهی است که نه با همتهای فکری اندیشمندان حکمت و کلام که در معرفت حصولی پروازی دارند ، و نه با فطانت عارفانه افرادی که در دریای شناخت شهودی غواصی می کنند ، نمی توان به اوج آسمان یا عمق دریای شناخت ذات خدا ره یافت ، و به کنه گوهر او معرفت پیدا کرد، خواه در غوص معرفت ، آیات انفسی را تعمق کنند و به قلعه آن پر کشیده ، و يا آیات آفاقی را بنگرند .
در هر حال چون خدا ذاتی نامحدود دارد و از هر جهت مطلق و نامتناهی است ، از لحاظ جهت و مکان منزه است ، بلکه خود خالق جهت ، مکان و زمان است و هرگز جهت ، زمان و مکان بر او محیط نیست.
به خیال در نگنجد ، تو خیال خود مرنجان
ز جهت بود مبرّا ، مطلب به هیچ سویش
او از ماهیت نیز منزه است . لذا مفهوم گیری ماهوی از ذات او معنا ندارد با این تحلیل ، بشر اندیشور با چه ابزاری می خواهد آن وجود مقدس را اکتناه کند؟ سخن نهایی آنان که عمری را در این راه صرف کرده اند این است که :
«اما الذات فقد حارت الانبیاء و الاولیاء علیهم اسلام فیها» انبیا و اولیا در ذات او سرگردان هستند، چه رسد به شاگردان آنان .
وقتی عارف شاهد و واصل کامل که دلمایه آنان شهود و حضور است، توان شناخت ذات خدا را ندارند ، نوبت به طمع خام متفکران و از نپخته اندیشمندان که دستمایه آنان مفاهیم ذهنی است، نخواهند رسید.
حضرت علی (ع) می فرماید: «لا یُدرکه بُعد الهمم و لا یناله غوص الفطن» افکار بلند ژرف اندیشان کنه ذاتش را ادراک نکنند . و غواصان دریای علوم دستشان از پی بردن به کمال هستی وی کوتاه است، چون برای صفاتش حدی نیست .
بنابراین ، مقام ذات و صفات ذاتی در دسترس نیست . البته مفاهیم حصولی که در براهین معهود فلسفی و کلامی طرح شود ، روزنهء ضعیفی است که خود چون سایه آن آسمانها و زمین ، بیش از شناخت ظلّی پیامدی نخواهد داشت.