تفسیر عرفانی و تربیتی سوره بقره
تسبیح به معنای ذکرو تذکر و عبادت خاص ، از اصطلاحات مخصوص قرآن است .که بصورتها مختلف آمده؛ سبحان الله ،سبحان ربک ،یسبح له من فی السموات والارض و الطیر ….یسبحون بحمد ربهم .
تسبح له السماوات و الارضیسبح الرعد بحمده ،سخرنا مع داود الجبال یسبحن والطیر ،انا سخرنا الجبال معه یسبحن بالعشی والاشراق .ونحن نسبح بحمدک یسبح لله ما فی السموات وما فی الارض .
در بعضی آیات تسبیح فاعل آن ذکر نشده و فاعل آن آسمانها و زمین، یا آنچه در آنها هستند .فرشتگان ، انسانها ، رعد، طیر ، کوه آمده است .تعلق تسبیح گاه ذات مقدس بدون واسطۀ حرف است، یسبحوه ، یسبحونه، نسبحک .
در بیشتر موارد بواسطه حرف لام آمده، یسبح لله ، سبح لله .بسیاری متعلق آن حمد ـ یا حمد رب نسبح بحمدک ، سبح بحمد ربک .گاهی متعلق تسبیح اسم رب است سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى
امر به تسبیح، فسبح باسم ربک العظیم
در این گونه آیات فعل تسبیح بصورت امر آمده که مخاطب و مکلف شخص رسول اکرم ص است .از مجموع این آیات معلوم میشود که معنا وحقیقت تسبیح از نظر قرآن عام وساری در همه موجودات است و اختلاف در نسبتها و متعلقات راجع به کیفیت و خصوصیتی از تسبیح الله که در هر موجودی رخ من نماید . از مفهوم مشترک لغوی تسبیح می توان حقیقت عام تسبیح را در همه موجودات آن چنانکه در این آیات آمده فهمید .
تسبیح = از سبح ( مصدر مجرد ) برآمده که معنای لغوی ومتناسب آن به شتاب دور شدن و شنا نمودن و آسان و روان رفتن و برای کاری دست و پا زدن است .
(کل فی فلک یسبحون ،و السابحات سبحا ،وان لک فی النهار سبحا طویلا )و هیئت تفعیل دلالت بر تکثیر وکوشش دارد.
پدیدهای هستی با همه اختلافی که در صورتها ، وکمالات ، و مراتب، و حدود ، دارند در همین معنای لغوی و مفهوم هیئت تسبیح مشترکند .همه آسان و پیوسته وکوشا ومنظم حرکات ، شناوری دارند .این حرکات و کوشش ها از درون ذات و هستۀ اصلی و هستی آنها انگیخته میگردد و سربرمی آورد.
نمودار آن حرکت ذاتی ، حرکات کمی ، و کیفی ، زمانی ، مکانی میباشد.و نظامات خداوند و قوانین حاکم و حکیمانه ، این حرکات را تنظیم و تحکیم می نماید.قدرت نیروی (ذاتی ) مبدأ اینگونه حرکات و قوانین حکیمانه و ناظم سلسلۀ حرکات می باشد .و از حرکات ذاتی متسلسل ، رشتۀ زنجیری امواج تسبیح صورت می بندد و آهنگهای موزون آن پدپد می آید .
همین رشته زنجیری امواج است ، که دانه ریز و بسیار ریز درشت و بسیار درشت کائنات را بصورت منظم واحدی بهم پیوسته و هم آهنگ میدارد .و قدرت و ارادۀ حکیمانه ای را می نماید که همه از او و بسوی او میباشند.( انا لله وانا الیه راجعون ) نشان قدرت ، اراده حکمت .
صورتهای متنوع و متکامل وپیوسته موجودات پدیده ای از زنجیر حرکات تسبیحی است که ذات و کمال مطلق الله را در ظرف ورشتۀ محدود خود ابراز میدارد .
سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
(حدید/ ۱)
سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ، (صف/۱)
سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (حشر /۱)
يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ
(جمعه/ ۱)
يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۖ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِير
(ٌ تغابن/ ۱)
تسبح له السماوات السبع و الارض ومن فیهن …
این گونه تسبیح عام ، ناشی از شعور طبیعی ، یا فطری، یا عقلی به قدرت و ذات مطلق الله است .
برتر و کامل تر از این تسبیح ، تسبیحی است که از شعور به کمال و جمال و رحمت و نعمت خاص ناشی میشود .که کلمه جامع این صفات ، حمد است .
تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا ﴿۴۴﴾(اسرا)
وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلاَئِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَاءُ وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللّهِ وَهُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ ﴿۱۳﴾ (رعد)
فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى ﴿۱۳۰﴾(طه)
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ ﴿۵۵﴾ (غافر)
وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ
(ق /۳۹)
وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُوم
(ُ طور /۴۸)
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ
(حجر/ ۹۸)
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ ۚ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا
(النصر/ ۳)
بالاترین تسبیح آنست که از درک صفت ربوبی اعلی و عظیم برآید ومخصوص انسان اعلی و مورد خطاب این دو آیه است
(فسبح باسم ربک العظیم) در رکوع
(سبح باسم ربک الاعلی ) درسجود
رازی دارد که بیان می شود
پس در حقیقت تسبیح حرکت و تحولی در ذات و ضمیر انسانی است .که از اندیشه آغاز میگردد و قوای نفسانی را در پی خود می کشد و تحول در فکر و نفسیات فرد ، منشأ انقلاب صورت اجتماعی میشود .
در تعالیم و نظامات وشریعت مقدسه اسلام این تحرک و تحول فکری و نفسانی ، آنگاه اجتماعی بصورکامل نماز تشریع شده است که فصول تحولی رکوع و سجدۀ آن همراه با تذکر وذکر تسبیح می باشد پس ار آنکه ذهن قائم به تکبیر و تحمید از ما سوا تخلیه شد .
هشیار به عظمت و تنزه رب میشود و به رکوع میرود، در این حال از نصف حهان و حهانیان چشم می پوشد و با توجه به ناتوانی خود ، و عظمت رب ، سر فرو می آورد و به ذکر سبحان ربی العظیم وبحمده مترنم میشود.
آنگاه بسوی سجده میرود لحظه ای همه ما سوی الله را نادیده میگیرد و در برابر عظمت رب اعلی نا چیز و فانی میشود ، این اندیشه و خاکسازی عنوان ذکره سبحان ربی الاعلی وبحمده است .
گویا چون در رکعات نماز ذکر تسبیح باید گفته شود گویند ( ابن عباس ) آیه
فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ ﴿١٧﴾وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُون(َ روم ۱۷ -۱۸)
اشاره به نمازهای روزانه است، در حدیث است که وقتی آیۀ فسبح باسم ربک العظیم نازل شد رسول اکرم ص فرمود آن را در رکوع خود قرار دهید و چون آیۀ سبح اسم ربک الاعلی نازل شد فرمود: آنرا در سجود خود قرار دهید .