خانه / اسلايد /  راه سعادت با قرآن در زندگی

 راه سعادت با قرآن در زندگی

 راه سعادت با قرآن در زندگی

 انسان چه زماني عبد ميشود ؟

انسان، زماني مي تواند «عبد» باشد كه براي او «منيـت »و «خودخـواهي »در كـار نباشـد  و بداند كه عبد است و آن كسي كه قرار است مولايش باشد، بايد داراي خـصوصيتي باشـد كه او با اختيار خود «عبد» وي گردد.

همه ما انسانها به اجبار «عبد» خدا هستيم؛امـا اگـر انسان به اختيار خودش به عبد بودن خويش اعتراف و افتخار كند،رو به تكامل مـي رود ومعناي حقيقي «االله اكبر » (همانا خداوند بزرگتر از آن است كـه وصـف شـود ) را محقـق گردانيده است.

حكمت چيست؟

✨ ولَقَد آتَينَا لُقْمانَ الْحِكْمةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ ومن يشْكُرْ فَإِنَّما يشْكُرُ لِنَفْسِهِ🔹به راستي ما به لقمان حكمت عطا كرديم كه نسبت به خدا سپاس گزار و شاكر باش و هركه سپاس گزارد تنهـا به سود خود سپاس ميگذارد.

در اين آيه شريفه،خداوند يكي از نعمتهـايي را كـه بـه لقمـان بخـشيده، بـا عنـوان 《حكمت》 ياد ميكند.به هر حال، نكته مورد نظر ما مسأله حكمت است.حكمـت، يعنـي شـناخت حقـايق اشياء، آن چنان كه هستند.

اينك به اقسام حكمت اشاره ميشود:⬅حكمت نظري، شامل الاهيات، رياضيات و طبيعيات،⬅و حكمت عملي، شـامل اخـلاق الاهي،اخلاق فردي و اخلاق اجتماعي است.

حكمت عطا شده به لقمان، حكمت عملي بود كه مناسب تعليم و تربيت اسـت .البتـه يكي از ويژگيهاي حضرت لقمان همين مسأله تعليم و تربيـت اسـت و جملاتـي كـه در سوره لقمان بيان شده،به همين جنبه تربيتي اشاره دارد.

در اين جملات، حضرت لقمان به فرزندش، الاهيات،اخلاق فردي و اخلاق اجتماعي مي آموزد.بلکه ماهم اساس تربیت فرزندانمان را باید اینگونه قرار دهیم

انسان فطرتاً خوب و بد را ميداند.همچنين، در آيات آغازين سوره شمس كه با سوگند آغاز مي شود،خداوند به مسأله بسيار مهمي اشاره ميكند :✨ ونَفْسٍ وما سواها * فَأَلْهمها فُجورها وتَقْواها * قَدأَفْلَحمـن زكَّاهـا * وقَدخَابمن دساها*🔹سوگندبه نفس آدمي و آنكه او را سامان داد .

پس [تشخيص] فجور و تقوا را به وي الهام كرد.بي شك آن كه خود را تزكيه كـرد رسـتگار اسـت و بـي گمـان آنكه خود را بيالود، محروم گشت.

همانطور كه مي بينيم در اين آيات بحث مهمي مطرح شـده ،پـس از سـوگندها ، مـسأله نفس و آن كه نفس را آفريده و خوبيها و بديها را به اين نفس الهام كرده ،بيـان مـي شـود.يعني، سيستم اين نفس به گونه اي طراحي شده كه خوبيها و بديهـا را درك مـي كنـد.

بـه عبارتي ديگر،انسان فطرتاً ميداند كه چه مسائلي خـوب و پـسنديده و چـه مـسائلي بـد و ناپسند هستند . براي مثال ، مي داند كه ظلم و غصب امـوال ديگـران ناپـسنديده اسـت .

حتي كودكي كه داراي شيء بي ارزشي است، اگر آن را از او بگيرند و به جايش شيء گران قيمتـي را به وي عطا كنند،عصبي ميشود و همان شيء بي ارزش خود را مطالبه ميكند.

زيرا فطرتـاً ميداند كه آن شيء از آن خودش است و مي خواهد آن را پس بگيرد؛چرا كه گـرفتن شـيء خود توسط ديگران را، ظلمي نسبت به خود تلقي ميكند و اين احساس كاملاً فطري است.

از طرف ديگر، انسان خواسته ها و غرايزي دارد كه براي اشـباع آنهـا ، گـاهي حاضـر است هر كاري را مرتكب شـود و حتـي بـه حقـوق ديگـران تجـاوز كنـد . از ايـن روي، هنگاميكه مي خواهد عمل بدي را انجام دهد، ابتدا آن را بـراي خـود جـايز مـي كنـد.

بـه اصطلاح، نخست كلاه سر خود مي گذارد و آنگاه براي به دست آوردن آن چه ميخواهـد، پا روي همه چيز ميگذارد.براي مثال، شخصي را كه دزدي ميكند در نظر بگيريد.اين شخص مي داند كه عمل او درست نيست؛چون انسان است و خداوند به نفس او خوبيها و بـديهـا را الهـام كـرده است.

اما پيش از اين كه به آن عمل ناروا دست بزند، براي خود بهانه هايي مـي آورد یعنی کار خود را توجیه میکند:چـرا من بايد فقير باشم و ديگري ثروتمند؟ و… .بالأخره با اين حرفها و بهانه ها،عمـل خـود را در نزد خويش جايز ميكند و سپس، به آن مبادرت مي ورزد.

اگر انسان تزكيه نكند، چه بسا توسط غرايز شيطاني خـود از شـيطان هم بدتر شود كه بايد به خدا پناه برد:

✨«قُلْ أَعوذُ بِرَبالْفَلَقِ * مِن شَرِّ مـا خَلَـقَ »🔹بگـو : بـه پروردگار سپيده دم پناه مي برم * از زيان مخلوقاتي كه[ با انحرافشان از قوانين الاهي بـه انسان ] ضرر ميرسانند.

✨«قُلْ أَعوذُ بِرَب النَّاسِ * ملِكِ النَّاسِ * إِلَهِ النَّاسِ * مِن شَرِّ الْوسواسِ الْخَنَّاسِ * الَّـذِي يوسوِس فِي صدورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّةِ و النَّاسِ »؛🔹بگو: پناه مي برم به پروردگار مردم پادشاه مردم *[به] معبود مردم *از زيان وسوسه گر كمين گرفته و پنهان *آنكه همواره در سينه هاي مردم وسوسه ميكند * از جنّيان و آدميان.

در سوره هاي «ناس» و «فلق» انسان از موجودات خاصي به خدا پناه مي برد.

در سورة ناس آمده است:✨ «مِنَ الْجِنَّةِ و النَّاسِ»،يعني نه تنها انسان ازبرخي جنيان بايد به خـدا پنـاه ببرد؛بلكه از شرّ برخي انسانها نيز بايد به خدا پناه برد ؛ چرا كه كار اين انسانها وسوسـه كردن است.

⁉چه كسي به رستگاري ميرسد

كساني به رستگاري دست مي يابند كه نفس خود را تزكيه و پاك كننـد . حـال ،اگـر كـسي نفس خود را رها كرد و آن را محو و پايمال نمود، ضرر مـي كنـد و مـصداق آيـه نـوراني سوره شمس مي شود كه خداوند بعد از ذكر سوگندها به آن اشاره مي كند:«اي انسان! اگـرنفس خود را از بديها پاك نكني،به معصيت و گناه ميافتـي.در ايـن حالـت خـود را از سعادت دنيوي و اخروي محروم ساخته اي.

دشمن به دشمن نپسندد كه بيخرد                       با نفس خود كند، به مراد هواي نفس

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *