راه سعادت با قرآن در زندگی
حقيقت و ماهيت آدمی
✨وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ🌷وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ🌷قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ🌷قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ🌷وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ
🌷آن زمان را ياد آر كه پروردگارت به فرشتگان گفت: به يقين جانشيني در زمين قرار مي دهم.🌷 گفتند: آيا موجودي را در زمين قرار ميدهـي كـه در آن بـه فـساد و تبـاهي برخيزد و به ناحق خون ريزي كند و حال آن كـه مـا تـو را همـواره بـا ستايشت تـسبيح ميگوييم و تقديس مي كنيم🌷[پروردگار] فرمود: من [از اين جانـشين و قـرار گـرفتنش در زمين] اسراري مي دانم كه شما نمي دانيد *🌷و خدا همه نام ها[ي موجودات ] را بـه آدم آموخت؛🌷سپس [هويت و حقايق ذات موجودات را ] به فرشتگان ارائه كرد🌷 و گفت : مرا از نامهاي ايشان خبر دهيد، اگر [در ادعاي سزاوار بودنتان به جانشيني ] راستگوييد *🌷 گفتنـد : تو از هر عيب و نقصي منزّهي ، ما را دانشي جز آن چه خودت بـه مـا آموختـه اي نيـست،بيگمان، تويي كه بسيار دانا و حكيمي *🌷 [خدا] فرمود: اي آدم ! فرشـتگان را از نـام هـاي آنان خبر ده .
پس هنگامي كه نام هايشان را به فرشتگان خبر داد [خدا] فرمود: آيا بـه شـما نگفتم كه من به يقين، نهانِ آسمان ها و زمين را مي دانم، و به آن چه شما آشكار مـي كنيـد و به آن چه پنهان مي داريد، دانايم؟ *و [ياد كن] هنگـامي كـه بـه فرشـتگان گفتـيم : بـه آدم سجده كنيد، پس سجده كردند مگر ابليس كه نپذيرفت و تكبر ورزيد و از كافران شد.
در اين آيات، انسان به عنوان موجـودي گرامـي و ارزشـمند و خليفـه خـدا در زمـين و موجودي كه استعداد و توان علمي او به حدي است كه از فرشتگان مقرب الاهـي نيـز برتـرمعرفي شده است، آن قدر گرامي و ارزشمند است كه خداوند به فرشتگان امر مي كنـد تـا در برابر مقام عالي او سجده كنند و همه به سجده افتادند،و ابليس كه سجده نكرد طرد گرديد.
اما همين انسان در آياتي ديگر مورد نكوهش قرار گرفته و به بديهـايش اشـاره شـده است.براي نمونه:
✨ان الانسان خلق هلوعاً اذا مسه الشر جزوعاً و اذا مـسه الخيـر منوعـاً🔹همانـا انـسان ، حريص و ناشكيبا آفريده شده،چون شري به او رسد بي قـرار ي كنـد و چـون مـال ي بـه دستش افتد بخل ورزد.
✨خلق الانسان ضعيفا🔹آدمي ناتوان آفريده شده است.
🔺 كلا ان الانسان ليطغي ان رآه استغني🔹انسان طغيان مي كند، هرگـاه خويـشتن را بـي نياز ببيند.
🔺آدمي شر خود را ميطلبد چنانكه خير خود را ميجويد و انسان شتابزده است.
✨ان الانسان لظلوم كفّار🔹آدمي ستمكار است و نعمتها را پنهان ميكند.
و مي فرمايد:🔹 اگر به انسان رحمتي بچـشانيم، آنگـاه از او بـاز گيـريم انـسان نا اميـد ووفراموشكار است:✨«انه ليؤس كفور»🔹و اگر پس از سختي و رنج نعمتي به او بچشانيم مي گويد: ناگواريها از مـن دور شـده است؛ زيرا انسان زود شادمان ميشود و فخر كننده است.✨«انه لفرح فخور»
اما جالب اين كه خداوند به پيامبرش ميفرمايد:🔹 بگو اگر شما مالـك همـه خزينـه هـاي پروردگار بوديد از ترس نداري،امساك ميكرديد؛ زيرا آدمي بخيل است.
✨قل لو تملكون خزائن رحمتة ربي اذاً لامسكتم خشية الانفاق و كان الانسان قتوراً
چنانكه ملاحظه ميفرماييد، انسان در قرآن به دو گونه ظـاهراً متـضاد توصـيف شـده است:از يك طرف داراي روح مجرد ملكوتي است و لياقت كسب دانـشي را دارد كـه از فرشتگان ساخته نيست،خلیفه الله است،مسجود ملائكه واقع شـده ، فطـرت او بـر توحيـد بنـا گرديـده و بـا كمالات آشناست، خدا او را گرامي داشته و بر موجـودات ديگـر برتـري دارد، آنجـا كـه مي فرمايد: همانا فرزندان آدم را گرامي داشتيم، و بـر دريـا و خـشكي سـوار كـرديم و از چيزهاي پاك و خوب روزي داديم،و بر بسياري از مخلوقات برتري داديم.
و از سوي ديگر او به عنوان ظلوم،كفور،يؤوس،جهول،هلوع،جزوع،منوع،ضعيف،عجول،فرح،فخور،قتور،و طغيانگر معرفي شده است.در احاديث نيز انسان به همين دو گونه معرفي شده است.پس خود شناسي مهم است تا انسان به تربيت خويش بپردازد.