راه سعادت با قرآن در زندگي
درخت اسلام
حضرت رسول در حديث زيبايي فرمودهاند:
🌟 «الا ان مثل هذا الدين کمثل شجرة نابتة،💫 الأيمان أصلها و الزکوة فرعها،💫الصلوة ماءها و الصيام عروقها💫و حسن الخلق ورقها و الکف عن محارمة الله ثمرتها»؛🔹 همانا دين اسلام مانند درخت در حال رشدي است🔹که ايمان، ريشه و زکات مانند شاخههاي آن است.🔹 اين درخت با نماز آبياري ميشود و رگهاي آن، روزه🔹و برگهايش اخلاق نيکو و ميوۀ آن پرهيز از گناه و معصيت خداست.
پس، دين اسلام مانند درخت زنده و در حال رشد است که روز به روز بيشتر رشد ميکند و ريشه آن، ايمان است. يعني اگر بذر ايمان در دلي کاشته نشود، درختي وجود نخواهد داشت. پس هر انساني که ميخواهد درخت اسلام را در وجود خود بکارد، بايد از ريشه درخت شروع کند و در مرحله اول ايمان بياورد.
پرداخت زکات مانند شاخههاي اين درخت است و آبياري آن با نماز صورت ميگيرد.اين درخت بدون آب ميخشکد.حال برخي افراد هستند که ميگويند ما نماز نميخوانيم؛اما در قلب خود به خدا ايمان داريم!
هر چند ايمان به خدا در قلب وجود داشته باشد، اما اين شخص هنوز درخت را در وجود خود نکاشته است و اگر هم کاشته باشد چون آن را آبياري نکرده، اين درخت خشکيده است و يا ميخشکد، و هر چه نماز با حضور قلب بيشتري برپا شود، آبياري بهتر صورت گرفته است.
همانطور که رگهاي بدن انسان، رسانيدن خون به سراسر بدن را بر عهده دارند ،وظيفه عروق يک درخت (راههاي بسيار ظريف و مرموز) رسانيدن آب و املاحي است که از ريشه دريافت ميشود.بنابراين روزه در «درخت اسلام» نيز اين وظيفه را بر عهده دارد.
«اخلاق خوب» به عنوان برگهاي اين درخت است. در اينجا به ارزش اخلاق خوب پيميبريم.همانگونه که هر درختي از سبزي و طراوت بيشتري برخوردار باشد،انسان از تماشاي آن بيشتر لذت ميبرد،هر انساني اخلاق خوب و زيباتري داشته باشد، از ديدن او بيشتر لذت ميبريم و باعث آرامش ميشود.پوست اين درخت «حياء و عفت دروني» است.
انسان، دو نوع حجب و حياء دارد:۱⃣«حجب و حياي ظاهري»۲⃣و «حجب و حياي باطني» .يعني خجالت ميکشد که عمل ناشايستي را انجام دهد؛ براي مثال، خانم محجبه حتي در برابر محارم خود، عفت خاصي دارد.
اگر آدمي اين درخت را در وجودش بکارد و از آن مراقبتويژه به عمل آورد، اين درخت ميوه و ثمرهاي خواهد داشت که همانا اجتناب از آنچه خدا حرام کرده، ميباشد. بنابراين، انسان بايد بهاندازهاي تلاش کند که در اثر تکرار يک عمل خوب، آن کار براي او ملکه گردد تا جايي که خود به خود، رغبتي به انجام فعل حرام نداشته باشد.