خانه / اسلايد / مسئله ولایت و امامت در قران

مسئله ولایت و امامت در قران

مسئله ولایت و امامت در قران

موضوع عاشورا و انتظار بود و گفته شد که برای فهمیدن معنی انتظار باید معنی ولایت را فهمید و بین غدیر و عاشورا و انتظار پیوند و ارتباطی عمیق وجود دارد.
بررسی موضوع غدیر
خداوند متعال به رسول اکرم(ص) می فرماید:
يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ
اى پيامبر ! آنچه از سوى پروردگارت [درباره ولايت و رهبرى على بن أبى طالب اميرالمؤمنين (عليه السلام)] بر تو نازل شده ابلاغ كن، اگر انجام ندهى پيام خدا را نرسانده اى، خدا تو را از [آسيب و گزند] مردم نگه مي دارد، قطعاً خدا گروه كافران را هدايت نمي كند.
در آیه فوق از واژه” بَلِّغْ ” استفاده شده و این واژه زمانی به کار برده می شود که فردی به عنوان واسطه برای رساندن موضوعی به دیگران قرار گیرد.
ای پیامبر آنچه که برتو از جانب پروردگارت نازل شده ابلاغ کن و اگر انجام ندهی رسالت او را ابلاغ نکرده ای. به عبارت دیگر، این ابلاغ معادل کل رسالت پیامبر(ص) است.
یک سوال مهم
این چه ابلاغی بود که با زحمت های ۲۳ ساله پیامبر (ص) برابری      می کرد؟ این آیه در آخرین ایام عمر حضرت رسول (ص) نازل شده است. زیرا مسأله غد یر در ۱۸ ذی الحجه در آخرین سال از حیات نبی گرامی اسلام صورت گرفته است، که پس از حدود دو ماه و ده روز یعنی در ۲۸ صفر حضرت رسول (ص) دار فانی را وداع گفتند و به ملکوت اعلا پیوستند.
توجه به نکاتی مهم
نکات زیادی در این آیه شریفه نهفته است از جمله :
۱) این آیه شریفه خطاب مستقیم به حضرت رسول (ص) است: ” يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ” یعنی ای پیامبر خودت این مسأله را ابلاغ کن نه فرد دیگری.
۲) ” مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ ” مسأله معینی است که خداوند از پیامبر می خواهد آن را ابلاغ نماید.
۳) ظاهرا حضرت رسول (ص) در ابلاغ این مسأله اندکی تأمل داشتند؛ زیرا حضرت به خوبی می دانستند که ابلاغ این امر ممکن است با خواسته ها و انتظارات افرادی مغایرت داشته باشد، و از آن جا که خداوند علیم، عالم به ظاهر و باطن همه ماست، در ادامه آیه شریفه می فرماید ” وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ” ( خداوند تو را از [گزند] مردم نگاه می دارد.)
البته خوف و تأمل حضرت، به خاطر خودشان نبود بلکه مربوط به واکنش مسلمانان در راستای این ابلاغ بود؛ لذا خداوند، حضرت را خاطر جمع گردانده، بر مسأله ابلاغ تأکید می کند.
سپس در ادامه آیه شریفه آمده است.إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ” یعنی خداوند، افرادی را که می خواهند حقیقت را بپوشانند وآن را ظاهر نگردانند، هدایت نمی کند. (به عبارت دیگر، آن ها موفق به سرپوش گذاشتن بر حقیقت نمی گردند.
بررسی حدیث غدیر
حال به بررسی حدیث غدیر که به تواتر به دست ما رسیده است می پردازیم.
این حدیث را شیعه و سنی از طُرُق مختلف بیان کرده اند و همگی آن را قبول دارند. در مورد این حدیث کتابهای بسیاری نوشته شده و سالانه جلسه ها و جشنواره های بسیاری به خاطر مسأله غدیر بر پا می شود. حدود «صد هزار نفر» شاهد صحنه غدیر بوده و این حدیث را با گوش خود شنیده اند.
زیرا زمانی که مسلمانان از حضور حضرت رسول (ص) در مناسک حج مطلع شدند؛ عده زیادی خود را برای این سفر باشکوه آماده نمودند. در این سفر حضرت در جاهای مختلف از جمله در منی خطبه ها ایراد کردند و مراسم حج را باشکوه هرچه تمامتر به پایان رساندند. در راه بازگشت در چهار راهی که مفترق الطرق بود و راه گروه های مختلف مسلمانان از هم جدا می شد حضرت رسول(ص) دستور توقف دادند و منتظر ماندند تا همه مسلمانان در یک مکان جمع شوند. مسلمانان بی صبرانه منتظر بودند تا دلیل این دستور و را بدانند. حضرت رسول (ص) شروع به خواندن خطبه ای تاریخی نمودند.
بررسی خطبه غدیر
الحمد لله ونستعینه ونؤمن به ونتوکل علیه…وأشهد ان لااله الا الله وان محمد عبده ورسوله واما بعد یا أیها الناس قد نبأنی اللطیف الخبیر ان
(نبأنی از تنبه می آید و به معنی آگاه شدن است) به زودی دعوت حق را اجابت می کنم واز پیش شما می روم.
وانی مسئول وانتم مسئولون ، فماذا انتم قائلون
من مسئول هستم و شما مسئول هستید پس شما چه می گوئید؟
حضرت با این بیان در مورد خودش از مردم اقرار می گرفت . مردم پاسخ دادند:
نشهد انک بلغت ونصحت وجاهدت وجزاک الله خیرا
این شهادت و اعتراف همه مردم است: ما شهادت می دهیم که ابلاغ کردی و نصیحت نمودی و مجاهدت کردی و خداوند ان شاءالله به شما جزای خیر بدهد.
به عبارتی شهادت مردم بر این بود که حضرت رسول(ص) وظیفه و رسالت خود را به نحو احسن ابلاغ کردند و تمام تلاش ایشان برای ابلاغ دستورات الهی به منظور سعادت مردم بودپس از این که از مردم اقرار گرفتند فرمودند:
الستم تشهدون ان لا اله الا الله وان محمدا عبده ورسوله
آیا شما به وحدانیت خدا و نبوت حضرت رسول(ص) شهادت نمی دهید؟
اقرار گرفتن، حضرت به این خاطر بود که برای مردم روشن شود هر سخنی از من شنیدید، و خواهید شنید از جانب خداست. و سپس فرمود:
وأن الجنه حق والنار حق والموت حق والساعه آتیه لاریب فیها وان الله یبعث من فی القبور
همانا بهشت حق است و آتش [جهنم] حق است و مرگ حق است و قیامت آمدنی است و شکی در آن نیست و حتما خداوند در میان گورها مردگان را برمی انگیزد.
گفتنی است شهادت فوق، یک شهادت کامل وجامع است که همۀ مسلمانان باید به آن اعتقاد داشته باشند. در پاسخ به این شهادت همه مردم اظهار داشتند: آری ! ما به همۀ این مسائل شهادت می دهیم.
   در حقیقت حضرت رسول(ص) با گرفتن اقرار و شهادت از مردم آن ها را برای مطلب بعدی که اصل و هدف این خطبه خوانی در آن صحرای سوزان بود آماده می کرد و بین این گواهی و عقیده، با مطلب مورد نظر جمع بندی می فرمود.
پس از این که مردم به تمام این مسائل شهادت دادند، خداوند را بر سخنان آن ها شاهد گرفت و فرمود: “اللهم اشهد” سپس با صدای بلندتری فرمود: “یا ایها الناس الا تسمعون” ای مردم آیا صدای مرا می شنوید؟ و با پاسخ مثبت حضار، سکوت کوتاهی بر جمع سایه افکند. آن گاه حضرت رسول(ص) حدیث معروف ثقلین را بیان فرمود:
“من از میان شما می روم ولی در بین شما دو گوهر گرانبها می گذارم” یکی از میان حاضرین پرسید: این دو گوهر گرانبها چه چیزهایی هستند؟ حضرت رسول (ص) فرمودند: « کتاب الله و عترتی»
((إني تارك فيكم خليفتين : كتاب الله حبل ممدود ما بين السماء و الأرض و عترتي أهل بيتي و إنهما لن يتفرقا حتى يردا علي الحوض))
اولین گوهر، کتاب خدا است که مانند حبل ممدودی بین شما وخداوند می باشد . وگوهر دوم خاندان من است. خداوند لطیف به من خبر داده که این دو گوهر گرانبها هرگز از هم جدا نمی شوند و شما نیز از این دو گوهر نه پیشی بگیرید ونه عقب بمانید که هلاک خواهید شد.
ناگهان مردم ملاحظه کردند که حضرت رسول(ص) به اطراف می نگرد و ظاهرا حضرت شخصی را جستجو می کرد تا این که چشم مبارکشان، به امام علی(ع) افتاد. حضرت علی(ع) را به نزد خود آورد و دست او را بلند کرد آن گاه اینچنین امام علی (ع) را به همگان معرفی نمود.
ایها الناس ، من اولی الناس بالمؤمنین من انفسهم؟!
ای مردم! چه کسی سزاوارتر(آگاه تر) به مؤمنین از خودشان اولی تر است؟ همگان پاسخ دادند: خدا و رسولش به این امر آگاه تر هستند. و با توجه با آیه ۶ سوره احزاب که می فرماید: النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ (پيامبر ، نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است) حضرت فرمودند :

ان الله مولای وانا مولی المؤمنین وانا اولی بهم من انفسهم، فمن کنت مولاه فهذا علی مولاه.

همانا خداوند مولای من است، و من مولای مؤمنین هستم و من سزاوارتر و آگاهتر هستم به آن ها از خودشان و هر کس که من مولای اویم پس این علی مولای اوست.
دقت کنید که در حدیث فوق، ولایت به چه معنایی ذکر شده است. چنان که بیان شد، جمله ” فمن کنت مولاه فهذا علی مولاه “ را سه مرتبه تکرار نمودند و در کتاب احمد بن حنبل (امام حنابله) این جمله ۴ مرتبه تکرار شده است.
حضرت سپس فرمودند: “اللهم وال من والاه وعاد من عاداه. در این جمله، حضرت رسول(ص) افرادی را که ولایت امام علی(ع) را قبول داشته باشند دعا می کند و افرادی را که ولایت را قبول ندارند مورد نفرین قرار می دهد .
واحب من احبه وابغض من ابغضه … وانصر من نصره واخذل من خذله و ادر الحق معه حیث دار
بنابراین هرکس که امام علی (ع) را دوست بدارد محبوب خداوند است و کسی که نسبت به او بغض داشته باشد مبغوض خداوند خواهد بود.
دقت کنید که در این جا مسأله ” شخصیت ولائی” حضرت امام علی(ع) مد نظر است، همان مسأله «ولایت» که در این جا متعلق به امام علی(ع) است. سپس فرمودند: «الا فلیبلغ الشاهد الغائب » (همانا شاهدان به غائبان نیز این امر را ابلاغ نمایند. هنوز مردم متفرق نشده بودند که آیه زیر نازل شد:
الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا
آری [با نصبِ على بن ابى‏طالب عليه‏السلام به ولايت و امامت و حكومت و فرمانروايى بر امت] فرمودند:
امروز دینتان را برای شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم.
آن گاه حضرت رسول (ص) فرمودند:
الله اکبر الله اکبر علی اکمال الدین واتمام النعمه ورضی الرب برسالتی وولایه علی من بعدی
الله اکبر الله اکبر بر اکمال دین و اتمام نعمت و رضایت خداوند به برسالت من و ولایت علی بعد از من
پس از آن حضار به امام علی (ع) تبریک می گفتند. از جمله کسانی که در صف اول تبریک گویان قرار داشتند، خلیفه اول و دوم بودند، و خلیفه دوم می گفت: بخ بخ لک یابن ابیطالب اصبحت وامسیت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنه
معنی مولا
ایرادی که به حدیث غدیر وارد می کنند در معنی و تفسیر واژه مولا است و هیچ کس اصل حدیث غدیر را نفی نمی کند. آنان واژه مولا را اولی به تصرف ندانسته وآن را به حب و دوستی تفسیر کرده اند. واظهار می دارند منظور حضرت رسول (ص) این بود که هرکس مرا دوست دارد علی را نیز دوست بدارد! به راستی آیا ممکن است حضرت رسول (ص) در آن بیابان گرم و سوزان مسلمانان را گرد هم جمع آورد و در آن لحظات بسیار حساس، مسئله ساده ای را بیان کنند؟
از سوی دیگر آیا ممکن است مطرح کردن مسئله دوستی امام علی(ع) مساوی با تلاش های شبانه روزی ۲۳ ساله حضرت رسول (ص) باشد؟ شواهد نشان می دهد که مسئله بسیار بالاتر و فراتر از یک دوستی ساده و عادی است .
علاوه بر این اگر مسئله تنها مطرح کردن دوستی بود، چرا حضرت رسول (ص) در آغاز سخنانش از مردم این چنین اقرار گرفت : ” الست اولی بکم من انفسکم ” آیا من نسبت به شما از خودتان سزاوارتر و آگاه تر نیستم؟!
از این گذشته اگر مسئله تنها مسئله دوستی بود، نیاز به تبریک های   بی شمار حاضرین به امام علی (ع) نبود، بخصوص جمله ای که خلیفۀ دوم اظهار می کرد: ((أصبحت وأمسیت مولای ومولا کل مؤمن ومؤمنه.)) هیچ جایی برای این جمله نبود که مولا بودن امام علی(ع) را به خودش نسبت دهد (حرف یاء در مولای، حرف نسبیۀ برای نسبت دادن یک چیز به خود انسان است ). اگر مسئله مودت و دوستی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بیان می شود، به خاطر مسئله ولایت و مقام عالی آن حضرات (ع) و تقربشان نسبت به خداوند است.
هر ناظر بی طرفی با توجه به بیانات حضرت رسول(ص) مبنی بر این که اظهار داشتند ” من به زودی از میان شما می روم …” در می یابد که مهم ترین مسئله پس از رحلت حضرت رسول (ص)، جانشینی پیامبر و رهبری مسلمانان است و طبق مطالبی که بیان شد، اهل بیت عصمت و طهارت(ع) این رهبری را بر عهده می گیرند.
سپس برای تأکید بیشتر می فرماید:
” وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ “
اشکالات دیگری هم بر این مسئله وارد می کنند، از جمله:
درست است که در آیه مسأله ابلاغ بیان شده اما چه دلیلی وجود دارد که خداوند امام علی (ع) را به عنوان جانشین و ولی پس از پیامبر (ص) انتخاب کرده باشد، چه بسا ممکن است فرد دیگری به این امر گماشته شده بوده وحضرت رسول (ص) از کجا فهمید که باید امام علی (ع) را به عنوان جانشین خود انتخاب کند نه فرد دیگر را؟
توجه به این آیه
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانى [ مانند على بن ابى طالب اند ] كه همواره نماز را برپا مي دارند و در حالى كه در ركوعند [ به تهيدستان ] زكات مي دهند.
آین آیه دارای شأن نزول خاصی است: حضرت علی (ع) در مسجد در حال نماز بودند، که سائلی وارد مسجد شد و از حاضرین در مسجد طلب مساعدت نمود، اما هیچ فردی به او کمک نکرد و امام علی (ع) در حال نماز، دست مبارک خود را دراز نمود و به سائل اشاره کرد که انگشتر را بردارد. و با برداشتن انگشتر توسط سائل آیه فوق نازل شد. بسیاری از دانشمندان اهل سنت اعتراف می کنند که این آیه در شأن امام علی (ع) نازل شده است.
«آیه فوق ولایت و تصرف و سرپرستی و رهبری مادی و معنوی{ولی} را بیان می کند»
در کتاب غایة المرام (از کتب اهل سنت) ۲۴۰ حدیث از اهل تسنن بیان شده که این آیه را در شأن امام علی (ع) می دانند و ۱۹ حدیث هم از جانب شیعیان در همین کتاب بیان شده است .این مسئله، در حدود ۳۰ کتاب از کتب اهل سنت نقل شده و به قدری مشهور و معروف بوده که در آن زمان یکی از
شعرا به نام حسان بن ثابت، اشعاری را در این زمینه بیان کرده اند :
فأنت الذی اعطیت اذ کنت راکعا             زکاة فدتک نفسی یا خیر راکع
فأنزل فیک الله خیر ولایة                         فإنها فی محکمات الشرائع
همین طور که گفتیم، جبرائیل نازل شد و فرمود: ای محمد بخوان:
” إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ”
مسئله مهم در این آیه شریفه، مسئله «ولایت» است. خداوند در این آیه می فرماید:
ولی خداوند است، و بعد از خدا رسولش، و پس از او مؤمنین؛ اما مؤمنینی که این صفات و مشخصات بر آن ها منطبق گردد، آن دسته از مؤمنین که در حال رکوع زکات می دهند. حال این صفت بر چند نفر منطبق است ؟
همگی قائل هستند که این مشخصات تنها بر امام علی(ع) منطبق است و همان طور که بیان کردیم، این مسأله در میان جمعی از مسلمین در محلی عام صورت گرفت. بنابراین، آیه مبارکه با صراحت هرچه تمام بیان می کند که پس از خدا و پیامبر، ولی آن مؤمنی است که دارای این صفات باشد و او هم امام علی (ع) است .
۳۶۰ راوی ، ۸۴ صحابی و۱۱۰ شاعر حدیث غدیر را بیان کرده اند.
بنابراین در واقعه غدیر خداوند مسئله ولایت و رهبری مسلمانان پس از پیامبر (ص) را توسط پیامبرش به مردم ابلاغ کرد و قبل از آن هم (طبق آیه ولایت ) این ولی را برای مردم معرفی کرده بود، پس از آیه تبلیغ هم بلافاصله آیه اکمال دین واتمام نعمت نازل شد.
به عبارت دیگر، دین خدا و نعمت های او با ابلاغ مسأله ولایت کامل شد. و پس از آن حضرت رسول(ص) خداوند را به خاطر اکمال دین و رضایت پروردگار به خاطر رسالتش و ولایت امام علی (ع) پس از خودش شکر گزاری می کند
شناخت امام
ما هرچه درباره اهل بیت بگوییم، باز در الفاظ سیر می کنیم، و درک حقیقت اهل بیت و ولایت و امامت آسان نیست.
در روایتی امام علی(ع) می فرماید. « ما لله تعالی عز و جل اکبر آیة منی » یعنی خدای عزیر آیتی برتر از من ندارد.
نکته این که: مردم به وسیله امام(ع) به خداوند متعال متوجه می شوند و قصد پیدا می کنند، و لازمه هر توجهی علم است.
می دانیم که خداوند مجهول الکنه می باشد، و بندگان، خدا را فقط از طریق آثار و افعال و آیات او می شناسند، پس ظاهرترین وسیله ای که بندگان بتوانند با آن به خالق هستی توجه پیدا کنند، « نور پاک ولایت اهل بیت(ع) » است. در زیارت جامعه کبیره آمده که « و من قصده توجّه بکم.»
یعنی هر کس قصد خدا را داشته باشد به شما رو می آورد و از طریق شما به خدا می رسد. در دعای ندبه می خوانیم « اینَ وجه الله الذی الیه یتوجه الاولیاء » یعنی کجاست آن وجه خداوند که از آن درگاه، اولیای خداوند رو به سوی او کنند.
پس امام، وسیله توجه به کبریای الهی می باشد. و حقیقت عبادت و بندگی، توجه به این وسیله نورانی الهی است که شرط اعظم بندگی و توجه به حضرت حق است. الحمدلله.

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *