خانه / اسلايد / شمس ولایت

شمس ولایت

شمس ولایت

در رابطه با عاشورا و انتظار گفته شد: حسین(ع) وارث انبیا و مهدی(عج) وارث حسین(ع) است.
شمس ولایت
در عالم دنیا، تاثیر وجود خورشید بر حیات موجودات زنده غیر قابل انکار است، به گونه ای که اگر خورشید لحظه ای از تابیدن دریغ کند، حیات تمام موجودات زنده به ممات تبدیل می گردد. در عالم دین و دیانت، نیز همین طور است که اگر یک فرد مسلمان بخواهد از حیات طیبه برخوردار باشد، باید زیر نور شمس ولایت قرار گیرد، و از قانون الهی پیروی کند.
حیات طیبه
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُون
هركس كار شايسته انجام دهد از مرد و زن در حالى كه مؤمن باشد، مسلماً او را به زندگى پاك و پاكيزه‏اى زنده مى‏داريم و پاداششان را بر پايه بهترين عملى كه همواره انجام مى‏داده‏اند مى‏دهيم.
صاحب ((المیزان)) می فرماید: حکم کلی است کسی که عمل صالح انجام دهد( و قیّدهُ بالایمان) و (عمل صالحش را) مقیدش کرد به ایمان، «زیرا عمل بدون ایمان حابط و باطل است، اصلاً چیزی نیست» «فیعطیه الله من العلم و الادراک ما لیس لغیره» ( خداوند به او از علم و ایمان عطاء می کند که آن چه را دیگران ندارند)
حیات طیبه که جزای عمل به قید ایمان است، افاضه حیات جدیدی است، غیر از آن حیاتی که سایر مردم در حیات عام دارند و نیز می فرمایند:
«له من احیاء الحق و إماتة الباطل ما لیس لغیره، فلا یغتر بالدنیا» او مورد فتنه شیطان قرار نمی گیرد و وسوسه، وسوسه کنان در او اثر نمی کند.(بصیرتی) پیدا می کند و خوبی و بدی را آن می داند که خدا خوب و بد می داند.و طاعت و معصیت را همان طور که شرع بیان کرده می داند.
«فلیجد نفسه قد تألفت بالبهاء و الکمال و الذه و السرور مع خیر السعاده لا شقاء معها»
پس اگر مسلمانی از حیات طیبه بر خوردار باشد و سعادت و سلامت دین و دنیای خود را تامین کند، قطعاً این حیات طیبه و سعادت فقط با ثروت و مقام امکان پذیر نیست، بلکه رسیدن به چنین امر مهمی باید در « پرتو شمس ولایت» حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) و سایر ائمه اطهار، به ویژه اباعبدالله الحسین(ع) انجام گیرد.
بی پیر مرو تو در ظلومات                    هر چند که سکندر جهانی
و به یقین بدان که شمس ولایت مرتضی علی است، شهریار می گوید: «به علی شناختم من به خدا قسم خدا را». لذا حق و باطل و حقیقت توحید را باید به وسیله علی(ع) شناخت و اگر کسی از پرتو این انوار الهی دور شود، در تاریکی محض قرار می گیرد و حق را از باطل تشخیص نمی دهد و در نتیجه اهل هلاکت است.
قطره به وسیله رود به دریا می رسد، و گر نه در خاک محو می شود. ما هم با امواج نور ولایت به خدا می رسیم
حیات فردی و اجتماعی بشریت، مانند کارزاری است که او را در دوران مشکلات و ناملایمات فکری و رفتاری به مبارزه بی امان دعوت می کند و انسان باید در میدان کارزار ایثار کند.
ایثار از نظر عارف
در دیدگاه عارف، انسان باید در میدان کارزار زندگی، ایثار کند. یعنی بی نهایت بخشش و گذشت، و برگزیدن غیر بر خود، یعنی به رغم نیاز به چیزی، دیگران را بر خود بدان چیز مقدم بدارد.
ازمصادیق ایثار
از مصادیق ایثار مانند بذل مال، بخشش، صفح، جود، کرم، انفاق استفاده می شود. و نیز در حدیث است: «الایثار افضل العباده و اجل سیادة» (ایثار بزرگ ترین سروری است) و حضرت رسول(ص) می فرماید: «ایثار، زیور و پارسایی است.»
حضرت رسول(ص) مظهر ایثار بودند. اصحاب ایشان از جمله امام علی(ع)، عمار، یاسر، سمیه، ابوذر، حمزه سید الشهداء، سلمان، جعفر طیار، بلال و دیگران، برای تثبیت اسلام در رکاب رسول(ص) فداکاری و ایثار نمودند. لیلة المبیت، درخشان ترین ایثار امام علی(ع) است و ابوالفضل العباس در فرهنگ شیعه، مظهر کمال ایثار است.
در مکاتب غیردینی برای خدایان واهی و خیالی، قربانی می کنند. مسیحیان، حضرت مسیح را مظهر ایثار می دانند. ایثار در سنجش های زمینی جایگاهی ندارد.
مراتب ایثار
ایثار مراتب گوناگونی دارد؛ از انداختن پول در صندوق صدقات، و سرپرستی یتیم، تا ایثار جان و نفس مهم این است که برای رضای خدا باشد و بس.
اما ایثار امام حسین(ص) بی نظیرترین ایثار هاست که هنوز تاریخ چنین ایثاری را به خود ندیده است. پروردگار عالم در زیارت عاشورا از شهدای کربلاـ که بهترین نیکوکاران بودند و در ایثار و از خود گذشتگی تا نثار جان و مال و فرزندانشان پیش رفتند، و از امام خویش اطاعت نمودند ـ قدردانی نموده است، به طوری که چهار بار در این زیارت از آنان به شکل های مختلف یاد نموده است؛ دو بار با جمله زیبای
«السلام علیک و علی الارواح التی حلت بفنائک» (سلام بر تو حسین(ع) و بر روح ها و روان هایی که در آستان مقدس تو فانی شدند) منظور از ارواح پاک شهیدان کربلا هستند. دو بار دیگر نیز به عنوان  «اصحاب الحسین» از آنان یاد شده و به وسیله نیز همراه نمودن عنوان آنان با نام مقدس حضرت اباعبدالله(ع) آن ها را جاودانه ساخته و این مدال و نشان افتخاری است که خداوند بخشنده به شهیدان کربلا اعطا نموده است. از همین رو در آخرین جمله این زیارت نورانی با این تعبیر و عناوین زیبا قدردانی شده است:
«و اصحاب الحسین الذین بذلوا مُهَجَهم دون الحسین علیه السلام» (و یاران حسین علیه السلام آنان که « بی دریغ» جان خود را در راه امامشان فدا نمودند)
باید توجه داشت که انسان به آسانی و صرف عقیده و اظهار علاقه و امید، جزء یاران امام حسین(ع) قرار نمی گیرد، بلکه باید با ایثار جان و مال و فرزند مقام، در راه خدا و اطاعت از امام خود به مقام « اصحاب الحسین(ع)» برسد.
همین طور اگر کسی بخواهد از منتظران و یاران امام زمان خود باشد، باید از شهدای کربلا الگو بگیرد. بنابراین همین دیدگاه کافی است که پله های کمال و سر بلندی را فراروی انسان ایثارگر قرار دهد.به گفته خواجه شیرازی:

بر استان جانان گر سر توان نهادن      گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد

پس اگر ایثار با نیت نباشد، ایثار نیست بلکه معامله است، و حتی ممکن است زهد و عبادت نوعی معامله باشد. بعد از این که امام علی(ع) انگشتر خود را، صدقه دادند، خیلی ها انگشتر گران قیمت صدقه دادند و منتظر بودند آیه ای در حق آن ها نازل شود! اما آیه ای نازل نشد. وقتی علت را پرسیدند، حضرت فرمودند: علی برای این که آیه نازل شود صدقه نداد.
ایثار در زندگی عرفا و اولیا و صلحا، مراتبی دارد که این مراتب، حساس تر و طی کردن آن دشوار تر است و به تهذیب نفس و مراقبت های ویژه نیاز دارد. البته پیمودن این و راه پر پیچ و خم یک شبه، امکان پذیر خواهد بود به شرطی که نوری از جانب خدا در قلب مؤمن بتابد و سینه اش را برای تسلیم شدن فراغ گرداند «افمن شَرَحَ الله صدره للاسلام فهو علی نور من ربه»
در روایات آمده است:
«لیس العلم بالتعلم انما هو نورٌ فی قلب من یریدالله تبارک و تعالی أن یهدیه»
(علم به تعلم نیست بلکه نوری است در قلب کسی که خداوند تبارک و تعالی بخواهد او را هدایت کند)
از این نور به امام و علم یاد شده در قرآن آمده است:
يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ

(می خواهند نور الهی را خاموش کنند ولی خدا نورش را به اتمام می رساند، هر چند کافران کراهت داشته باشند.
امام کاظم(ع) می فرماید: خاموش کنند نور ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) را. لذا اگر انسان از چنین نوری برخوردار شود، راه صد ساله را یک شبه    می پیماید، و در زمره اولیا قرار می گیرد. از اقبال لاهوتی است که گفته:
می شود پرده چشمم پر کاهی، گاهی  
دیده ام هر دو جهان را به نگاهی گاهی
وادی عشق بسی دور و دراز است ولی
طی شود جاده صد ساله، به آهی گاهی
در طلب کوش و مده دامن امید ز دست
دولتی هست که یابی سر راهی، گاهی
مقام قرب الهی
خداوند متعال در باره مقام شهدا می فرماید:
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
هرگز گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شدند مردگانند، بلكه زنده‏اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند.
به تعبیر قرآن، شهدا «عند ربهم» می باشند، که اشاره به وصال معشوق و رسیدن عاشق به حق است. و شهادت از نوع لقائی است، که عاشق محضر معشوق را درک می کند.
و میان عاشق و معشوق، پرده و حجابی نیست. اما درک محضر معشوق، مستلزم از میان رفتن وجود عاشق است،چنان که حافظ می فرماید:
میان عاشـق و معشـوق هیچ حائل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان بر خیز

عبارت ” عند رب” عالی ترین قرب برای انسان و کمال نهایی وی است که در آن صورت هیچ حایلی بین انسان و خدا وجود ندارد. اتصال به مقام ربوبی و قرب الهی، نهایت کمال انسانیت است و هنگامی حاصل می شود که عاشق به قرب ربوبی دست یافته باشد، این همان اتصال قطره به دریا و انقطاع از ما سوی الله و هنگامی است که عاشق در جوار معشوق جای گرفته باشد. در آیه ۲۳ سوره قیامت آمده است:
«وجوه یومئذ ناضره الی ربها ناظره» یعنی چهره هائی در روز قیامت با طراوت هستند، زیرا به جمال پروردگار خویش (اسماء و صفات) نظر می کنند، و این وصال، نهایت کمال هر انسان عاشق است؛ انسان عاشقی که تشنه وصال معشوق است و در این وصال می تواند از مقام قرب حقیقی و رحمت الهی برخوردار شود. لذا شهید(در راه خدا) کسی است که با شهادت خود به این مقام و مرتبه نایل گردیده و در جوار حق که همان قرب حقیقی «عند ربهم» است، جای گرفته. از نعمت های الهی بهره مند می شود، و این جایگاه در واقع، مطلوب و مقصود هر سالک طریق حقیقت نیز می باشد.
مفهوم شهادت از دیدگاه عرفان
در یک نگاه ساده، کشته شدن و ریختن خون، به صورت های گوناگون در مبارزات اجتماعی، سیاسی در راه اصلاح جامعه و دفاع از حقوق مردم و برقراری عدالت میان مردم وجود دارد. در آیات و روایات دینی هم نکاتی درباره شهادت بیان شده است و عرفا، طبق این تعریف به شهادت رسیده اند.
ائمه اطهار(ع) همه نور واحد هستند
ائمه اطهار(ع) همه نور واحد هستند و هدف آنان تشکیل حکومت عدل الهی و طنین «لااله الاالله» در عالم هستی بود. لذا در راه این هدف و برای تثبیت اسلام بعد از ایثار رسول اکرم(ص) و یاران با وفایش، ائمه اطهار(ع) ادامه دهند آن راه بودند.
در این مسیر، امام مهدی(عج) وارث حسین(ع) است، که وارث همه انبیا به شمار می آید، زیرا در زیارت وارث، حسین(ع) وارث همه انبیا معرفی شده است.
یاران مهدی(عج)
یاران امام مهدی(عج) مقام والایی دارند و چون هدف از خلقت، گسترش عدل الهی در جهان است، یاران امام زمان(عج) همیاری می کنند، تا توحید و کلمه «وحده لااله الا هو» و آن وعده الهی را تحقق بخشند که:
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ
خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در زمين جانشين [ديگران] كند، همان گونه كه پيشينيان آنان را جانشين [ديگران] كرد، و قطعاً دينشان را كه براى آنان پسنديده به سودشان استوار نمايد، و يقيناً بيمشان را تبديل به امنيت كند، [تا جايى كه] فقط مرا بپرستند [و] هيچ چيزى را شريك من نگيرند.
لذا در زیارت عاشورا بعد از آن همه دعا، معرفت ائمه و اولیای الهی و تولی، و برائت از دشمنان را طلب می کنیم، و می گوییم:
وان یثبت لی عندکم قدم صدق فی الدنیا و الاخره و ثابت و پابرجا بدارد نزد شما قدم راستی مرا در دنیا و آخرت.
و خداوند سبحان وعده داده است که:

وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ

و به كسانى كه ايمان آورده‏اند مژده ده كه آنان را نزد پروردگارشان سابقه‏اى نيك [و مقام و مرتبه‏اى بلند و پاداشى شايسته] است .

«قدم صدق» همان مقام و منزلت ثابت و صادق و واقعی است و این که مقام صدق را قدم صدق خوانده از باب کنایه است که از نظر عرف نیز به کار می رود و آن مقام و منزلت داشتن نزد خداوند سبحان است.

و ان یبلغنی المقام المحمود لکم عندالله
از خدا می خواهم، که مرا به آن مقام محمود و ستوده ای که شما نزد خداوند دارید، برساند.
مقام محمود
زمانی که ما را در زیارت عاشورا به این درخواست که خدایا مرا به مقام والا و پسندیده برسان توصیه کرده اند. حتماً خداوند منّان و توان رسیدن به چنین مقامی را در وجود ما قرار داده است.
انسان دارای استعدادهای نهفته و ارزشمندی است که خالق هستی هنگام آفرینش او در وجودش قرار داده و اگر تحت تربیت پیامبران الهی قرار گیرد، این استعدادها شکوفا می شود، و انسان در صورت توفیق و تلاش می تواند از فرش به عرش و از ملک به ملکوت پرواز کند.

رسد آدمی به جائی که بجز خدا نبیند    بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت

« و ان یرزقنی طلب ثارکم مع امامٍ هدیً ظاهرٍ ناطقٍ بالحق منکم»

این که روزی ام کند، انتقام جوی ام به اتفاق یک پیشوای هدایت و راستی، نمایان، ناطق و گویا به حق از شما.

آری! یکی از اهداف ائمه اطهار(ع) ایثار بود. آنان همه نور واحد و هدف همه آن ها تلاش و ایثار برای احیای دین و روشن نگه داشتن چراغ مکتب است.
یکی از پیروان مکتب اهل بیت (ع) می فرماید: این ایثار گران قدر که در حیات پر افتخار ائمه موج می زند، باید با ایثار و جانفشانی پیروی گردد. لذا اباعبدالله الحسین(ع) برای آفریدن قیام تاریخی کربلا، به انسان هایی نیاز داشت که اهل سیر و سلوک باشند، و ایثار و از خود گذشتگی شان در میدان جنگ، کمتر از عبادتشان نباشد، بنابراین وقتی آن ها را برای خلق حماسه حسینی می طلبید فرمود: « هرکس شوق لقاء الله را در سر می پروراند» همراه ما بیاید.
و آن گاه که یاران ایثارگر خود را گرد شمع وجود گران قدرش دید فرمود:
انی لا اعلم اصحاباً اوفی و لا خیراً من اصحابی، و اهل بیتٍ ابرّ و اوصل من اهل بیتی
من اصحابی با وفاتر و بهتر از اصحابم نمی شناسم، و اهل بیتی نیک تر از اهل بیت خودم سراغ ندارم
این شوق بی نظیر به لقای دوست، همان “عشق” است که اساسی ترین رکن عرفان را تشکیل می دهد؛ همان چیزی که انسان عارف را تا پای جان در راه هدفش، محکم و استوار نگه می دارد، و در سختی ها و گرفتاری ها، نیروی صبر و شکیبایی و تسلیم او را فزونی می بخشد.
حضرت ابوالفضل(ع) که بالاترین مرتبه “ایثار” را به نمایش گذاشت، تحت لوای “عشق” تسلیم محض پروردگارش گشت و با سربلندی، به خیل عاشقان واقعی، و جان نثاران حقیقی اسلام در محفل نورانی دوست راه یافت؛ زیرا هر چه از خود گذشتگی و ایثار او افزایش می یافت، “عشق” او نیز پر رنگ تر می شد.
والذین آمنوا اشد حباً لله
یاران او گرچه قلیل بودند، اما همگی درس عشق و صبر و پایداری، و وفا را از امام زمان خود خوب آموخته بودند، و به حسین(ع) ایمان داشتند و در راه او فداکاری کردند.
در ابتدا حقیقت برای”زهیر”  آشکار نبود، اما جلوه نور امام او را با حق آشنا کرد و در راه حق شد، و در رکاب امام زمانش از همه چیز گذشت. امام حسین(ع) شب عاشورا به اصحاب می گوید: من بیعت را از شما برداشتم، بروید.
اولین کسی که سخن گفت برادرش ابوالفضل العباس بود، و بعد همه اصحاب سخن گفتند. “زهیر” می گوید: اگر دنیا پایدار بود و ما در دنیا جاودانه زندگی می کردیم، می آمدیم در رکاب تو ما، دوست دارم کشته شوم و بدنم قطعه قطعه و پراکنده گردد، دوباره زنده شوم و خودم را فدای شما و اهل بیت کنم.
بسیاری از اصحاب چنین بودند، یکی می گفت حتی اگر هفتاد مرتبه کشته شویم و دوباره زنده گردیم، دست از یاری تو بر نمی داریم.
همه تا زنده بودند، در راه هدف و دفاع از حریم ولایت پایداری کردند و عشقبازی آن ها در شب عاشورا، نشانی از ایمان و بصیرت و معرفت است.
استاد جوادی آملی پشتوانه این ایثارها را عرفان می داند؛ عرفانی که پرده از جلوی دیدگان عارف برمی دارد و منازل او را در بهشت به او نشان می دهد. امام حسین(ع) هنگامی که دست یاری به سوی اصحابش دراز کرد فرمود:

من کان فینا باذلاً مُهجَته، و موطناً علی لقاء الله نفسَه فلیرحل معنا

پس کسی که در میان ماست و حاضر است جان خود را ایثار کند و خون دل خود را فدا کند، و برای لقای خدا نفس خود را آماده نموده است، با ما کوچ کند.

می فرماید: آن کس که “شوق لقاء الله” را دارد بیاید. یعنی کسی که وجودش آکنده از عشق محبوب است می تواند در این وادی مقدس قدم بگذارد، و ابوالفضل(ع) از بالاترین مراتب عشق برخوردار گشته بود که چنین ایثارهائی در تاریخ به ثبت رسانید.
آری! امام زمان ما مهدی موعود(عج) هم که ادامه دهنده راه جدش حسین(ع) است، به چنین یارانی نیاز دارد و یاران او باید این چنین آمادگی را در خود ایجاد کنند. این است معنی انتظار، حال آیا میل داری جزء منتظرین باشی؟ بسم الله! امام(عج) منتظر یاران این چنینی است. پس سعی کن اول حسینی شوی، تا استعداد حضور در رکاب مهدی(عج) را کسب کنی و مهدوی شوی تا شایستگی مقام منتظرین را بیابی. ملاک حسینی بودن، اکتساب فضائل اخلاقی مانند شجاعت، وفا، تسلیم، اخلاص و ایثار است.
ایثار، پیوند دهنده انسان با خداست. ایثار معبر انوار الهی است که آدمی را به منازل و مقامات عالی عرفانی سوق می دهد و پله های کمال و سربلندی را فراروی انسان ایثارگر قرار می دهد. از لوازم ایثار، داشتن صفت عالی و فضائل اخلاقی، اخلاص، شجاعت، بصیرت و وفا است و شهادت، پاداش ایثار است.

آنـان کـه ره دوسـت گـزیدند همـه              در کوی شهادت آرمیدند همه
در معرکه ی دو کون فتح از عشق است     هرچند سپاه او شهـیدند همه

آری! آنان که مشتاق لقاء الله هستند؛ نه هر کسی! و نه کسی که فقط عابد و زاهد بی بصیرت باشد، که در واقعه کربلا کسانی به ظاهر عابد و زاهد بودند. ابن سعد هم در ظاهر عابد و روحانی بود و به لشکر خود می گفت «یا خیل الله ارکبی و ابشرو بالجنه» قاتلان امام حسین(ع) را لشکر خدا می خواند و به آنان بشارت بهشت می دهد! حتی عده ای وضو گرفتند و به قصد قربت و رفتن به بهشت، امام حسین(ع) را کشتند! حتی بعضی که توانایی جنگ نداشتند با چوب دستی به امام می زدند، و عده ای هم در شک و تردید قرار گرفتند و بشکرانه قتل حسین(ع) مسجد ساختند،
آن ها روز عاشورا را “یوم البرکه” نام نهادند. همه برای برکت آمده بودند، اسلحه تمام شد سنگ های تیز پرتاب می کردند، به امام می گفتند: نماز می خوانی ساعتی بعد در جهنمی!
آری! چهل هزار نفر جمع شدند و قربة الی الله حسین پسر پیامبرشان را کشتند و جشن گرفتند، و خانواده او را به عنوان اسرا در شهرها گرداندند و به عنوان صدقه، نان خرما بین فرزندان رسول الله تقسیم می کردند! ندانستند که آنان اهل بیت رسول خدا(ص) هستند و صدقه بر آنان حرام است. ببین جهل به ولایت چگونه موجب هلاکت و زیان دنیا و آخرت می شود.
به نظر من باید برای این مردم گریه کرد، نه برای امام حسین(ع)؛ زیرا شهادت بالاترین مقامی است که بندگان به آن نایل می شوند. چنان که امام سجاد(ع) فرمود:
القتل لنا عادة و كرامتنا من الله الشهادة
آری! عاشورایی ها بصیرتشان بر شمشیرشان حکم می کند، راه را می دانند و حق را از باطل تشخیص می دهند، آنان امام زمانشان را شناختند، ولی در جبهه مقابل، هوای نفس و جهالت بر شمشیرشان حکم می کرد. آنان نعمت ولایت را نشناختند، و از لوای ولایت اهل بیت به زیر پرچم ابن زیاد قرار گرفتند.
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ

خدا سرپرست و يار كسانى است كه ايمان آورده‏اند؛ آنان را از تاريكى‏ها [ى جهل، شرك ، فسق و فجور] به سوى نورِ [ايمان ، اخلاق حسنه و تقوا] بيرون مى‏برد. و كسانى كه كافر شدند، سرپرستان آنان طغيان گرانند كه آنان را از نور به سوى تاريكى‏ها بيرون مى‏برند؛ آنان اهل آتش‏ و قطعاً در آن جا جاودانه‏اند.
آری! کسانی که از ولایت خدا و اولیای الهی خارج شوند، ناگزیر تحت ولایت شیاطین جن و انس می روند و طاغوتیان زمام امورشان را به دست می گیرند؛ همان طور که در این زمان همگی شاهد آن هستیم.
حال اگر می خواهی که در زمره منتظران، و یاران امام زمان(عج) ثبت نام کنی، خود را آماده کن؛ زیرا هر کس می آید شرط دارد « من کان بازلاً مهجته فینا » آن کس که استعداد دارد شیره جان خود را فدا کند، تا کلمه « لااله الا الله » در جهان طنین اندازد و عدل الهی در عالم حکم فرما شود، آنگاه باندازه صدق و بصیرت و اخلاص خود، جزء منتظرین است. و امام اگر اخلاص او را تأیید کرد او را انتخاب می شود ولی باید امتحان پس دهد که جزء یاران، و قافله امام زمان(عج) قرار گیرد، و بداند که فرودگاه این قافله، لقاء الله است.
اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا صلواتک علیه و آله و غیبة ولیِّنا و کثرة عدونا و قلة عددنا و شدّة الفتن بنا و تظاهر الزمان علینا فصل علی محمد و آله و اعنا علی ذالک بفتح منک تُعًّجلُهُ و بضرٍ تکشفه و نصرٍ تعزه و سلطان حق تظهره و رحمة منک تجللناها و عافیة منک تلبسناها برحمتک یا ارحم الراحمین.

از نوشتن این مجموعه در روز سه شنبه ۲۴ شعبان ۱۴۳۲ مطابق با ۴ مرداد ۱۳۹۰ و برابر با ۲۶ ماه جولای ۲۰۱۱ میلادی فارغ شدم. و آخرین ویرایش ۲/ ۹۲ بود. بازنگری شب شهادت امام رضا(ع) آخر ماه صفر ۱۴۳۳ هجری قمری.
امیدوارم که مورد رضای حق، و امام عصر روحی له فدا قرار گیرد و ذخیره ای برای آخرت این بنده گناهکار از ذریه بتول(س) باشد.
برگ سبزی ست تحفه درویش، چه کند بینوا ندارد بیش

خـدایا به حق بنی فاطمـه                     که بر قول ایمان کنم خاتمه
اگر دعوتم رد کنی ور قبول                   دست من و دامان آل رسول

منابع

قرآن کريم
نهج البلاغه
ترجمه قرآن                       حسين انصاريان
تتمه المنتهي‌، تاريخ خلفا و علما                           شيخ عباس قمي
سوگنامه آل محمد(ص)                              محمد محمدي اشتهاري
در کربلا چه گذشت، ترجمه نفس المهموم            محمد باقر کمره‌اي 
نفس المهموم               شيخ عباس قمي
حماسه حسيني                مرتضي مطهري
تاريخ مصور اسلام                 شهباز آزاد مهر
منبر الوسيله                 سيد ابو القاسم دهکردي اصفهاني
چهل گفتار از سخنراني‌هاي فاطمي                واعظ محترم آقاي فاطمي
خورشيد انقلاب                محمد محمدي
اوصاف المجاهدين             محمد طاهر انصار
آوای ملکوتی تفسیر زیارت عاشورا 
بحار الانوار                                                          علامه مجلسی
مفاتیح الجنان                                                     شیخ عباس قمی
ایثار و عرفان                
طریق عرفان                    
مدینه فاضله در متون اسلامی                             محمد حسین مکارم
تفسر نمونه                                                  جمعی از نویسندگان
بیانات آیت الله حسن زاده آملی
الدرالمنضود فی شرح العاشورا
ترجمه نفس المهموم
ترجمه مقتل ابومخلف
فصلنامه میقات حج
از اشعار ملا احمد نراقی
گفتار وعاظ
عشق شهادت عرفان
مجله انتظار شماره ۳ بهار ۸۱
زیارت جامعه
مقاله الله دری نجف آبادی از روزنامه کیهان
عارفان حماسه ساز و حماسه سازان عارف / جلوه های حماسه عاشورا
عصر زندگی و چگونگی آینده انسان و اسلام. (محمد حکیمی)
روانشناسی اجتماعی نهضت عاشورا
از آثار بسیاری از بزرگان دیگر در سخنرانی ها استفاده شده که ممکن است آن منابع را یاد نداشته باشم. از خدای بزرگ تقاضا دارم اگر این مجموعه مورد قبول واقع شود، ثوابی برای این بزرگانی که از آثارشان استفاده شده تفضل فرماید.

همچنین ببینید

چیستی زهد

چیستی زهد زهد که در فارسی از آن به ساده زیستی تعبیر می کنیم، چنان …

شرح مناجات شعبانیه 

عناوین اصلی شرح مناجات عبارتنداز: اجابت دعا، ابتدای دعا به صلوات ، صلوات بر پیامبر …

مناجات شعبانیه 

مناجات شعبانیه    تاکید بر خواندن مناجات شعبانیه مناجات «شعبانیه» را خواندید؟ بخوانید آقا! مناجات …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *