خانه / اسلايد / مبدأ و اعتقاد به خدا

مبدأ و اعتقاد به خدا

۱ـ آیا کل هستی و آفرینش هدفدار است یا خیر؟ و اگر هدفدار است آن هدف چیست؟
۲ـ هدفداری در انسان، یعنی هدف از خلقت انسان چیست؟

مبدأ و اعتقاد به خدا
جواب سوال اول: ما معتقدیم که آفرینش دارای هدف است و این مدعا را با دلیل عقلی و نقلی اثبات می کنیم.
اما عقل: به اعتراف همه دانشمندان طبیعی، در سراسر جهان هستی نظام متقن و هماهنگیِ عجیبی وجود دارد و هر کسی به زبانی از این هماهنگی سخن گفته است. برای نمونه مارکسیست ها اصلی به نام اصل پیوستگی عمومی و یا تأثیرات متقابل دارند که معتقدند حتی میان ریگ بیابان و کهکشان های عظیم پیوندی وجود دارد، و اگر یک سنگریزه نابود شود در کل هستی تأثیر می گذارد. عرفا هم میگویند: جهان، انسان اکبر است و انسان، جهان صغیر.
هنگامی که فیلسوف از بعضی امور طبیعت تعجب می کند، طبیعت به او میگوید: فرزند! این تعجب از آن جهت به تو دست داده که نام مرا به غلط گذاشته و مرا طبیعت نامیده اند و حال آن که من سراسر ضعفم! [یعنی در طبیعت دست صانع آشکارا دیده می شود] و یا به قول بعضی از دانشمندان:
«هستی مانند کتابی است که از آغاز تا به انجام یک هدف را دنبال می کند
و نیز استاد مطهری می فرماید: اجزای جهان ارتباط ارگانیگی و زنده دارند، مانند بدن انسان، نه ارتباط میکانیکی و جامد همانند قطعات ماشین که هیچکدام از دیگری خبر ندارد.
و از همه بالاتر سخنی است که به امام علی(ع) امام عارفان نسبت داده شده که می فرماید:
اتزعم انک جرم صغیر                             و فیک انطوی العالم الاکبر
       و انت الکتاب المبین الذی                       باحرفه یظهر المضمر
پس در هستی هماهنگی و انسجام وجود دارد.
جهان چون چشم و خط و خال و ابروست  که هر چیزی به جای خویش نیکوست
و عقل هم میگوید: در هر مجموعه ای نظم و هماهنگی وجود داشته باشد، دلیل بر هدفدار بودن آن است و بدون هدف وجود چنین نظامی عبث و بیهوده است.
جواب سوال دوم: هدف اصلی از آفرینش، تکامل است.
هر موجودی به سمت کمال لائق به حال خویش حرکت می کند، منتهی کمالات سایر موجودات متناهی است. برای نمونه هسته ای تبدیل به درختی تنومند می شود. اما انسان به هر مرتبه ای که برسد، مرتبه بالاتری هم دارد. و از دیدگاه قرآن و اسلام همه هستی طفیلی بوده و مقصود، انسان است. در آیات بسیاری این مطلب بیان شده و در حدیت قدسی چنین آمده است: یا بن آدم خلقت الاشیاء لأجلک و خلقتک لأجلی.
اما در مرحله دوم دو سؤال مطرح است:
۱ـ آیا انسان هدفدار است؟
۲ـ آن هدف چیست؟.
جواب سؤال اول: وقتی ثابت شد که کل هستی به سوی مقصدی روان است، پس انسان هم که جزئی از این مجموعه است قهراً به سوی تکامل در حرکت خواهد بود.
 أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ ﴿١١٥فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ   لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ ﴿١١٦ وَمَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَ هًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ  
آيا پنداشته‏ايد كه شما را بيهوده و عبث آفريديم، و اينكه به سوى ما بازگردانده نمى‏شويد؟«۱۱۵» برتر است خدا آن فرمانرواى حق [از آنكه كارش بيهوده و عبث باشد]، هيچ معبودى جز او نيست، [او] پروردگار عرش باارزش است.«۱۱۶» هر كس با خدا معبود ديگرى بپرستد [كه] هيچ دليلى بر حقّانيّت آن ندارد، حسابش فقط نزد پروردگار اوست، بدون ترديد كافران،[بر هيچ چيزى] پيروز نمى‏شوند.
جواب سؤال دوم: هر انسانی به طور فطری و وجدانی معترف است که بشر برای سعادت و خوشبختی آفریده شده، منتهی هر گروهی سعادت را در امری می داند. بعضی در شهوت و بعضی در ثروت و...اما از دیدگاه اسلام «بشر برای تکامل و خداگونه شدن و رسیدن به حق آفریده شده » [انا لله و ان الیه الراجعون]
يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ
اى انسان! يقيناً تو با كوشش و تلاشى سخت به سوى پروردگارت در حركتى، پس او را [در حالى كه مقام فرمانروايى مطلق و حكومت بر همه چيز ويژه اوست و هيچ حكومتى در برابرش وجود ندارد،] ديدار مى‏كنى.
و رسیدن به مقام والای انسانی و سعادت دارین در گروه دو امر میسر است:
۱ـ شناخت واقعی حقیقت مطلق هستی یعنی خداوند.
۲ـ پرستش آن ذات مقدس و نیایش به درگاه او.
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ 
جن و انس را جز براى اينكه مرا بپرستند نيافريديم
بنابراین در قدم اول هر انسانی به حکم عقل وظیفه دارد خدای خود را بشناسد و با معارف دین آشنا گردد. و دعوت انبیاء نیز در اطراف همین دو محور خلاصه میشود:
اول شناخت حق؛و سپس پرستش ذات بی همتا.
خداوند متعال به رسول اکرم اسلام(ص) می فرماید:
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا  وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِيرًا
اى پيامبر! به راستى ما تو را شاهد [بر امت] و مژده‏رسان و بيم‏دهنده فرستاديم. و تو را دعوت كننده به سوى خدا به فرمان او و چراغى فروزان [براى هدايت جهانيان] قرار داديم.
و شعار دعوت انبیاء «قولوا لا اله الا الله» بود. پس غرض اصلی انبیاء هم ایجاد یک جامعه توحیدی است که همه آن ها در جنبه نظری و معرفتی مردم را به یک سو می خوانند و آن آفریدگار یکتا است.
و هم در جنبه توحید عملی اجتماعی باید یک قانون در جامعه حاکم باشد و آن «قانون الله» است تا قافله بشریت را به سوی تکامل راهبری کنند.
لذا «معرفة الله تعالی اعلی المعارف» و «افضل العباده العلم بالله » است؛ که این عبارات را در احادیث اهل بیت(ع) می خوانیم  چنانکه امام علی(ع) می فرماید: «اول العلم معرفة الجبار».
شیخ شوشتری(ره) بیان می دارد بدانکه «تکلیف به معرفت عقائد، اهمّ تکالیف است » یعنی در احکام خدا از آن مهمتر نیست چون که ندانستن باعث مخلّد بودن در عذاب است. و لذا اولِ تکالیف است یعنی پیش از همه واجبات باید تحصیل آن کرد، حتی اینکه تا آنرا درست نکرده اگر نماز کرد باطل است.
و دلیل اینکه عقل هر عاقلی حکم می کند به اینکه دفع عقاب محتمل واجب است و ما در امور دنیوی همیشه مصالح را در نظر می گیریم و حال آنکه امور اخروی حتماّ مهمترند.

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *