از الهی نامه خواجه عبد الله انصاری :
الهی در چشم آب دارم و در دل آتش ، در ظاهر ناز دارم و در باطن خواهش در دريايی نشستم که آنرا کـــــران
نيست ، بجان من درديست که آنرا درمان نيست ، ديدهء من بر چيزی آيد که وصف آن بزبان نيست .
الهــــی ای کريمی که بخشــــــندهء عطايی و ای حکيمی که پوشـــــندهء خطايی و ای احدی که در ذات و صفات
بي همتايی و ای خالقی که راهنمايی و ای قادری که خدايي را سزايی ، بذات لايزال خود و بصفات با کمال خود و
بعزت جلال خود و بعظمت جمال خود که جــــــان ما را صــــفای خود ده ، دل ما را هوای خود ده ، چشــــــــــم
ما را ضياء خود ده و ما را آن ده که آن بـــــه .
يا رب تـــو مرا انابتــی روزی کن شايستهء خويش طاعتی روزی کن
زان پيش که فارغ شوم از کار جهان اندر دو جــهان فراغتی روزی کن.
#الهی_نامه