چگونه پیامبری درس نخوانده به این حقایق پیچیده علمی دست یافته بود؟

چگونه پیامبری درس نخوانده به این حقایق پیچیده علمی دست یافته بود؟
آنچه قابل تأمل است این که : پیامبر درس نخوانده و مکتب ندیده و در آن محیط چگونه بر این حقایق پیچیده علمی دست یافته ، و حقایقی را که امروز به کمک فکر هزاران دانشمند و ابزار و وسائل علمی به آنها رسیده اند بیان کرده ؟ ما در برابر این سئوال پاسخی نداریم جز این که بگوئیم راهنمای او در این موارد وحی الهی و آسمانی بوده است.
آیا این گونه معجزات علمی دلیل بارز و روشن بر نبوت و ارتباط او با جهان دیگر نیست؟
این تعبیر اشاره لطیفی است به قانون جاذبه و دافعه که همچون ستونی بسیار نیرومند اما نامرئی کرات آسمانی را در جای خود نگه می دارد.
قرآن مجید متجاوز از ده قرن ، قبل از نیوتن به این حقیقت علمی در دو جای قرآن تصریح کرده و می فرماید:
« اللّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ^»
آسمان‏ها را بدون ستون‏هايى كه آنها را ببينند آفريده و در زمين كوه‏هايى استوار افكنده است تا شما را نلرزاند و به اضطراب نيندازد ، و در آن از هر جنبنده‏اى پخش كرده است ،
جمله ترونها «صفت» عمد، که جمع عمود است، خداوندی که آسمانها را بر افراشت بدون ستونی که دیده می شود و در حقیقت آیه. ستونی مرئی را نهی می کند نه اصل ستون را آیا ستونی که ستارگان را از سقوط و اصطحکاک حفظ می نماید چیست؟
آیا غیر این نیروی مرموز ناپیدائی است که نیوتن و دانشمندان دیگر نام آن را «جاذبه عمومی» نهاده اند؟ و عبارتی رساتر و همگانی تر از «ستون نامرئی» می توان پیدا کرد؟
قرآن مجید متجاوز از ده قرن قبل ، در آیه دیگر باز این حقیقت علمی را تصریح کرده و می فرماید:
« إِنَّ اللَّهَ یُمْسِکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا »
خداوند آسمانها و زمین را از این که از محل خود بیرون بروند نگاه می دارد و این که خداوند نگاهدارنده آسمانها و زمین است مانع از آن نیست که یک رشته عوامل طبیعی به فرمان خدا در حفاظت آنها مؤثر باشد.
نیوتن تقریباْ‌۱۰۰۰ سال بعد از قرآن. با اثبات قانون (جاذبه عمومی و قانون گریز از مرکز) گردش ستارگان را تحت یک قانون کلی گنجانید و معتقد بود که قانون جاذبه عمومی به ضمیمه قوه گریز از مرکز، بر تمام اجرام آسمانی حکمفرماست و در هر یک از اجرام بالا این دو قوه به طور متعادل وجود دارد.