۲۵ ـ «یا خیرالرازقین» (ای بهترین روزی دهندگان) .
چرا خدای تعالی بهترین روزی دهندگان است ؟ چون رزق همه مرزوقین را به اندازه و به موقع ادا میکند. و بقیه رازقین، رازق حقیقی نیستند؛ چرا که بنا بر توحید افعالی، رازق حقیقی خداست ، و بقیه وسیله هستند و چه بسا ۹۹ عامل را فراهم میکند و به خاطر یک عامل که فراهم نشده کار انجام نمی گردد.
و از طرفی بقیه رازقین، نه تنوع را می شناسند، و نه وقت و اندازه اش را . چه بسا چیزی که مایه هلاکت فرد است، به حساب خودش رزق او به حساب می آید، و یا چیزی یک مقدار آن، مایه سعادت است ـ چه رزق مادی چه معنوی ـ و چه بسا بیشتر یا کمتر آن موجب هلاکت باشد. مثل محبت کردن به کودک که تشخیص اندازه آن کار ساده ای نیست و کم و زیاد شدن آن مشکلاتی به دنبال دارد.
باید دانست که رزق، شامل کلیه چیزهایی است که حیات و وجود ما را سرپا نگه میدارد، و حیات هر موجودی رزق خاص خود را میطلبد. مثلاً محبت برای کودک و برای همه یک نوع رزق است، که تعیین اندازه دقیق آن علم فوق العاده خدا را لازم دارد.
قرآن کریم می فرماید: «اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ » خدا هر كه را خواهد روزى بسيار دهد يا روزى اندك. (سوره الرعد ۲۶).
باید توجه داشت که «لمن یشاء» به معنی این نیست که دو طرف قضیه فرقی ندارد ، و هیچ ارجحیتی نسبت به هم ندارند، بلکه به مفهوم این است که خداوند آن چیزی را که می خواهد بر اساس عدل و حکمت است . و فقط خودش تصمیم میگیرد.
قرآن کریم میفرماید: «نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا» ما روزى آنها را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم مىكنيم. (سوره الزخرف ۳۲).
و این تقسیم معیشت ، بر اساس حکمت است «چنانکه در اسم ۲۴ آمد و اینکه این شخص چه نوع رزقی و چه اندازه از آن سعادش را تامین می کند. مقدار و وقت آن را که می داند؟ فقط آن را خداوند میداند، و یک اشاره به عبارت «لمن یشاء» است و اینکه، شما نمیدانید.
حالا وظیفه عبد چیست؟ در پاسخ باید گفت ، چون یک طرف صفات خداوند، و در طرف صفات بشر است، پس ما وظیفه داریم که هم رازق باشیم، و هم از نظر رزق خداوند راضی باشیم؛ باید توجه داشت که روزی ها هم مادی است و هم معنوی، و روزه معنوی هم اگر در وقت نباشد و یا به اندازه درست نباشد، ضرر دارد؛
مانند داستانی که آن جوان که از حضرت موسی خواست که دعا کند، که عشق به خداوند متعال نصیبش گردد، و حضرت دعا فرمودند و وقتی از کوه طور برگشتند …یعنی از شدت محبتی که خداوند به او داده بود خودش را این طرف و آن طرف می زند.
پس در رزق معنوی هم باید اقتصاد و میانهروی رعایت گردد، و سالک انتظار نداشته باشد که چیزهایی که پیامبران دیدند و شنیدند، نصیبش گردد . اگر قرار بود که در جهان، همه، همه چیز را بدانند، نظام عالم به هم میخورد؛ حضرت موسی زمانی جواب «لن ترانی » شنید چون وقتش نشده بود و شاید عدهای از زندگی در این دنیا سیر میشدند.
در حالی که استواری این جهان را دلبستگی به این جهان و در ندانستن خیلی چیزها برقرار می کند. فرض کنید که همه ما ارواح را اطراف خود می دیدیم و جهنم و عذاب های آن را، و بهشت و نعمتهای آن را می دیدیم، دیگر نمی توانستیم زندگی کنیم . حضرت نوح به علت عدم دلبستگی به این دنیا، در مدت عمر طولانی خود خانهی نساخت.
زان جهان اندک ترشح می رسد * تا نغرد در جهان حرص و حسد
اندک ترشح از آن طرف عالم می آید به خاطر اینکه حرص و حسد دنیا را ، بر نکند که اگر بیشتر شود بساط دنیا و تمتعات آن کلاً برچیده میشود.
و وظیفه دیگر عبد در مقابل نعمتهای الهی ، انفاق به دیگران، در حد متعادل است . و حد متعادل آن است که انسان زندگی خود و خانواده را در حد لازم اداره نماید. و اضافه آن را به جای انباشتن به نیازمندان واقعی انفاق کند، که این حد تعادل نسبت به افراد مختلف فرق میکند، و شرع و عقل و عرف میزان آن را تعیین میکند.