خانه / اسلايد / ۲۸ «یا خیرالذاکرین» (ای بهترین یاد کنندگان)

۲۸ «یا خیرالذاکرین» (ای بهترین یاد کنندگان)

۲۸ «یا خیرالذاکرین» (ای بهترین یاد کنندگان)

یعنی خداوند، هم یاد کننده خود است، و هم یاد کننده یاد کنندگان خود است. قرآن می فرماید:
«فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» پس مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم (سوره البقرة ۱۵۲ ).

و در جای دیگر می فرماید: «نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ » (خدا را فراموش كردند و خدا نيز چنان كرد تا خود را فراموش كنند). ( سوره الحشر ۱۹)

می فرماید: «خدا را فراموش کردند، و او [نیز] آنان را دچار فراموشی خودشان کرد ».
یعنی خداوند، و انسان، آینهء هم هستند که اگر انسان بخواهد خداوند را ببیند، در خودش نگاه می کند و بالعکس.

حقیقت ذکر چیست؟

ذکر یعنی حضور مذکور، نزد ذاکر. یعنی انسان از کسی یاد می کند که تاکنون نزد او نبوده ، و از زمان شروع ذکر، نزد اوست. یا حاضر بوده و ذاکر متوجه نبوده است

و حضور، بر دو نوع است:

حضور به ذاته یا حضور ذات ، که همان یاد خداست، از ما؛ و حضور به وجهه ، با حضور خصوصیات و صفات، که شامل یاد ما از خداست . خدا که ما را یاد می‌کند همه وجود ما نزد خدا حاضر است، اما ما که خدا را یاد می‌کنیم وجه و صفات او نزد ما حاضر می شود چون ما نمی‌توانیم به طور کامل به او به احاطه داشته باشیم.

حدیث است که «انا جلس من ذکرنی » (من همواره همنشین ذاکرینم هستم) . معیت خداوند با همه است، یعنی وجود همه را اداره می‌کند، ولی معیتی که در حدیث آمده است به معنی دوستی و رفاقت خداوند است با ذاکرینش نه فقط معیّت قیومیه.

در حدیث قدسی آمده است که: «نمی گنجم در زمین و آسمانم، ولی می‌ گنجم در قلب بنده مؤمنم » ما نمی توانیم به ذات خدا دسترسی پیدا کنیم، ولی استعداد و آمادگی آن را داریم که اسماء و صفات الهی را در خود پیدا کنیم و انواع تجلیات اسماء و صفات را با چشم دل مشاهده نمائیم ، اما شرح صدر می خواهد که در قلب زیاد شود.

نتیجه: حضور خداوند نزد خداوند، همان ذات خداست که نزد خودش حاضر است، و انسان نیز به نسبتی که اسماء و صفات را درک می‌کند، ذاکر خداوند است و خدا نزد اوست.

و عبارت «خدا به تو نزدیک است، تو از خدا دوری» نسبت به درک فرد است .

ما از وجود خداوند هستیم و مشغول به ذکر اوئیم ، ذاکر و ذکر و مذکور یکی است. ام

ا حقیقت کامل ذکر، آن وقت است که به فنا برسیم که همان حقیقت توحید است.

وحدت وجود را آنان درک می کنند که فهمیده اند یک وجود واحد در کل جهان است؛ و مابقی، وجود نما هستند، که با این برداشت، دیگر جائی برای غیر نمی ماند.

آنها می گویند که ما نسبت به خداوند ، مانند سایه هستیم، و یا کف روی دریا نسبت به دریا، «یکی هست و هیچ نیست جز او ، وحده لا اله الا هو» اینجا فقط خدا می ماند و ذاکر و ذکر نمی ماند.

همچنین ببینید

ابعاد وجودی انسان

ابعاد وجودی انسان : عرفا ابعاد وجودی انسان را «طبع و نفس و قلب و …

بهره برداری از قرآن : 

?بهره برداری از قرآن : انسان دارای سه بُعد و مرتبه است : 🌟اعضای ظاهری(جوارح) …

اولین چیزی که باید در قرائت قرآن به آن توجه کرد

?اولین چیزی که باید در قرائت قرآن به آن توجه کرد 💡 اینکه قرآن نامۀ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *