خانه / اسلايد / تجلی نور توحید در نهاد بشر /بحثی راجع به فطرت

تجلی نور توحید در نهاد بشر /بحثی راجع به فطرت

نکته‌ها

تجلی نور توحید در نهاد بشر
اشاره این آیات ، از یک سو دلیل بر این است که مشرکان هرگز منکر توحید خالق نبودند (یگانگی خدا) و نمی توانستند خالقیت را برای بتها قائل شوند، تنها به شرک در عبادت و شفاعت بتها معتقد بودند. از سوی دیگر دلیل بر فطری بودن توحید و تجلی این نور الهی در سرشت همه انسانهاست.
در این جا خوب است توضیح مختصری راجع به فطرت داده شود چون در آیاتی دیگر در همین سوره به فطرت اشاره شده.

بحثی راجع به فطرت
فطرت : صفتی است که هر موجودی در آغاز خلقتش داراست ، خمیره ، سرشت ، جبلّت و مانند اینهاست واژه «فطرت» در قرآن فقط یک بار به کار رفته که آن هم در مورد انسان است و به «الله» اضافه شده ؛ که تعریف اصطلاحی فطرت همان صفات ویژه انسان است .
و مقصود از «انسان » در تعریف فطرت «نوع انسان» است، نه فرد آن .
صفاتی را فطری گویند که در انسان از این رو که انسان است وجود داشته باشد یعنی صفات فطری در همه انسان ها وجود دارد و به فرد ، زمان یا مکان خاصی اختصاص ندارد. لذا فطریات اکتسابی نیستند ، یعنی ریشه در ذات آدمی و تمامی انسان ها دارد.
فطریات انسان را می توان در سه بُعد ادراکی ، گرایشی ، و توانشی جستجو کرد.
ادراکات فطری به آن دسته از علومی گفته می شود که انسان به شکل ذاتی و بدون نیاز به آموزش آنها را داراست. که مهمترین آنها : یکی قضایای بدیهی است.
و دیگر تشخیص ارزش ها و ضد ارزش ها، باین معنی که تشخیص فضایل نیز بر عهده علوم فطری است. و اینکه همه انسانها توانایی تمییز نیک و بد را دارند ، در طول تاریخ ، همگان تصدیق کرده اند که راستگویی، شجاعت، ایثار، عدالت و مانند اینها خوب است و دروغگویی و ظلم بد است خداوند در قرآن می فرماید: نیکی و بدی را به انسان الهام کرده ایم .
۳ ـ خداشناسی: از آموزه های دینی، شواهد تاریخی و یافته های روان شناسی، مکاشفات عرفانی و دلایل فلسفی چنین بر می آید که : شناخت خداوند ، از شناخت های فطری بشر می باشد که در طول تاریخ همراه او بوده است .
البته خداشناسی فطری به شکل های گوناگون تفسیر شده است : برخی از اندیشمندان معتقدند که خدا شناسی فطری باین معناست که قضیه «خدا وجود دارد»، از بدیهیات است و نیاز به استدلال ندارد. در این تفسیر مقصود از خداشناسی فطری، علم حصولی انسان نسبت به خداست. پاره ای از معرفت شناسان جدید غربی نیز مشابه همین نظر را دارند.
و دیگرانی هم بر این باورند که خداشناسی فطری به این معناست که علم حضوری انسان به خدا فطری است؛ یعنی انسان دائماً به مبدأ اعلی توجه دارد، گرچه به این توجه خود، علم تفصیلی نداشته باشند .
در اندرون من خسته دل ندانم کیست   /   که من خموشم و او در فغان و در غوغاست (حافظ)
البته طبیعی است که شدت این توجه به امور مختلفی بستگی دارد، از این رو در همه انسان ها و در همه اوقات به یک اندازه نیست.
امام خمینی (ره) افزون بر این اصل «وجود خدا» اعتقاد به برخی از صفات الهی را مانند «توحید» و اینکه «ذات الهی مستجمع جمیع کمالات است» فطری بشر می داند. وقتی ما به خدا توجه می کنیم، فطرتاً به یک موجود متعالی توجه داریم، و همچنین توجه به او همیشه به عنوان ذاتی است که از هر جهت کامل است و هیچ نقصی در او نیست.
به این ترتیب بسیاری از اوصاف کمالی خداوند مانند عدالت، حکمت، رحمت و مانند آن نیز فطری یا ملازم امر فطری است در آیات دیگر نیز راجع به فطرت اشاره خواهد شد.

همچنین ببینید

قرآن نور و هدایت است

?قرآن نور و هدایت است خداوند در وصف کلام خود می فرماید: ✨✨يَهْدِي بِهِ اللَّهُ …

ترک دنیا طلبی مذموم

┄═﷽═┄ ✅ ترک دنیا طلبی مذموم   🗞امام صادق (علیه‌السلام) به عنوان بصری می‌فرماید: «وَ …

مواضیع قرآن :

مواضیع قرآن : 🍀 یکی از مسائل مهمی که در قرآن بدان پرداخته است و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *