خانه / اسلايد / توحید فطری /گرداب بلا

توحید فطری /گرداب بلا

توحید فطری
و اینجا وجدانهای بیدار را در برابر سؤالی قرار می دهد و می فرماید:
آیا شما با تماشای این صحنه در دریاها و اقیانوسها ، که جزئی کوچک از آن گفته شد، شما را به وجود یک ناظم، هدایت و رهبری نمی کند؟
و بیان می دارد : « وَإِذَا غَشِیَهُم مَّوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ »
و هنگامی که موجی همچون ابرها (در سفرهای دریائی) آنها را بپوشاند (و بالای سر آنها قرار گیرد) خدا را با اخلاص می خوانند،

گرداب بلا
آیه ظاهراً در مقام بیان حال کسی است که فاقد این دو صفت صبر و شکر می باشند. که آنان چنین هستند که وقتی در کشتی نشستند و دریا طوفانی شد چون صبر و بردباری ندارند این است که به تضرع و جزع می افتند ، و چون به فطرت عقلشان می دانند که  غیر از خدا نجات دهنده ئی نیست این است که به خلوص نیّت خدا را می خوانند که آنها را نجات دهد.
« فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَی الْبَرِّ فَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمَا یَجْحَدُ بِآیَاتِنَا إِلَّا کُلُّ خَتَّارٍ کَفُورٍ »
اما هنگامی که آنها را به خشکی نجات داد بعضی راه اعتدال را پیش می گیرند. (و به ایمان خود وفادار می مانند در حالی که بعضی دیگر فراموش کرده راه کفر در پیش می گیرند).
و در پایان آیه می فرماید : آیات ما را هیچکس جز پیمان شکنان کفران کننده، انکار نمی کنند.
و چون بعضی از مردم شکر گزارند و بعضی شکر گذار نیستند.، وقتی از غرق نجات یافتند آنهائیکه شکر گزارند به خلوص نیت و حسن عقیده و ایمان باقی می مانند و بعضی کفران نعمت نموده ، و عوض اینکه به این نعمت بزرگ شکر نمایند، انکار آیات خدا را می نمایند، و چنین مردمانی بسیار غدّار و ناسپاس خواهند بود ختار و کفور در نقطه مقابل صبر و شکور است.
ختارت پیمان شکستن، چون وفای به عهد فقط برای صابران امکان پذیر است.
آنها هستند که به هنگام شعله ور شدن ایمان فطری در درون جانشان سعی می کنند این نور الهی دیگر به خاموشی نگراید و حجابها و پرده ها روی آن نیفتد.
اما گروهی «ختار، پیمان شکن و کفور ناشکرانند» این دو صیغه مبالغه است چرا که مشرکان و گنهکاران کراراً در گرفتاریها رو به سوی خدا می آورند عهد و پیمان ها با خدای می بندند و نذرها می کنند، اما هنگامی که طوفان حوادث فرو نشست پیمانهای خود را پی در پی می شکنند و نعمتهای الهی را بدست کفران می سپارند.
این دو آیه از دلائل توحیدند، آیه اول توحید استدلالی، آیه دوم توحید فطری است
در قرآن آیات بسیار دیگری نیز اشاره به توحید فطری بشر دارد از جمله این آیه :
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا
پس [با توجه به بى‏پايه بودن شرك] حق‏گرايانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوى اين دين [توحيدى] روى آور ، [و پابرجا و ثابت بر] سرشت خدا كه مردم را بر آن سرشته است باش براى آفرينش خدا هيچگونه تغيير و تبديلى نيست ؛ اين است دين استوار ؛
ولى بيشتر مردم معرفت [به اين حقيقت اصيل] ندارند .
در این آیه روی آوردن به دین را امری فطری دانسته شده ، خواه دین را به معنای اسلام که اصل آن تسلیم در مقابل خداست ، خواه آنرا ارکان اعتقادی دین بدانیم که مهم ترین آنها اعتقاد به خداست و یا اینکه برنامه کلی برای سعادت بشر و سیرالی الله قلمداد کنیم ، در هر صورت فطری بودن دین به معنای فطری بودن خداوند خواهد بود.
در آیه ای دیگر انسان را به وجدان بیدارش ارجاع می دهد تا خودش پاسخگو باشد که آیا در وجود خداوند متعال تردیدی هست؟
قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ
پيامبرانشان گفتند : آيا در خدا كه آفريننده آسمان‏ها و زمين است شكى هست ؟
این مطلب گویای این است که انسان فطرتاً هیچ تردیدی در وجود خدا ندارد. و نیز آیاتی که دلالت بر هدایت فطری بشر دارد مانند این آیه :
قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ 
گفت : پروردگار ما كسى است كه به هر موجودى ، آفرينش [ويژه] او را [آن گونه كه سزاوارش بود] به وى عطا كرده ، سپس هدايت نمود .
بیانگر گرایش درونی و ذاتی انسان به سوی اوست . از جمله آیاتی که بر فطرت الهی بشر تآکید دارد ، آیاتی است که دعوت انبیا به سوی خداوند را «تذکره» می داند؛ یعنی وظیفه انبیا یادآوری بشر و تنبه و بیداری اوست؛ مانند :
فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ 
پس تذکر ده که تو تنها تذکر دهنده ای
خداوند در آیاتی دیگر نیز قرآن را «تذکره» ، یعنی یادآوری معرفی می کند. مثل آیه ۵۵ سوره مدثر و آیه ۱۲ سوره عبس
و در پاره ای دیگر از آیات نیز به مسئله توجه به خدا به هنگام بروز حوادث و خطرهای جدی اشاره شده است.، مانند آیه ۳۲ همین سوره که می فرماید :
« وَإِذَا غَشِیَهُم مَّوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ »
و هنگامی که موجی همچون ابرها (در سفرهای دریائی) آنها را بپوشاند (و بالای سر آنها قرار گیرد) خدا را با اخلاص می خوانند.
در واقع فطرت پاک الهی بشر در این مواقع بیدار می شود و به سوی مبدأ آفرینش توجه می کند .
لذا در آیه ۲۵این سوره می فرماید: اگر از آنها بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است ، مسلماً خواهند گفت «خدا» « وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ »
این آیه نیز بر فطری بودن خداشناسی در انسان دلالت دارد.
آیات متعدد دیگری نیز هست که به شکل های گوناگون به فطرت الهی بشر اشاره دارد.
طایر گلشن قدسم چه دهی شرح فراق     /     که در این دامگه حادثه چون افتادم
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود     /     آدم آورد در این دیر خراب آبادم

همچنین ببینید

ابعاد وجودی انسان

ابعاد وجودی انسان : عرفا ابعاد وجودی انسان را «طبع و نفس و قلب و …

بهره برداری از قرآن : 

?بهره برداری از قرآن : انسان دارای سه بُعد و مرتبه است : 🌟اعضای ظاهری(جوارح) …

اولین چیزی که باید در قرائت قرآن به آن توجه کرد

?اولین چیزی که باید در قرائت قرآن به آن توجه کرد 💡 اینکه قرآن نامۀ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *