خانه / اسلايد / جذبه نور حسین (ع)

جذبه نور حسین (ع)

جلسه نهم: جذبه نور حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین بارئ الخلائق اجمعین. الصلاة والسلام علی خاتم الانبیاء والمرسلین واهل البیت المعصومین .  السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی الاولاد الحسین  وعلی اصحاب الحسین. یا لیتنا کنا معکم فنفوز فوزا عظیما.
انا هدیناه سبیلا اما شاکرا واما کفورا
خداوند متعال انسان را آفرید و راه سعادت و خیر و شر را باو نشان داد. هم راه را و هم راهبر را (کتاب خدا و رهبران الهی، و پیامبران).
در واقعه عاشورا مسائل فراوانی هست که اگر بآنها توجه شود درسها و نکات مهمی در آنها نهفته است.
یک مقایسه قابل تأمل:
ما در واقعه کربلا با دو شخصیت بر خورد می کنیم، یکی عمربن سعد و دیگری حُر بن یزید ریاحی که هر دو در کربلا حضور داشتند، و هر دو فرمانده سپاه بودند که از طرف ابن زیاد برای مقابله با امام حسین(ع)آمده بودند. و هر دو دارای مقام اجتماعی در دربار بنی امیه بودند، جالب اینکه هر دو به ابتلائی مشابه مبتلا شدند.
امام حسین(ع)باهر دو صحبت، و هر دو را نصیحت کرد، امام خطبه ها خواند،هم حُر شنید وهم ابن سعد وهم بقیه می شنیدند.
امام با ابن سعد حرف می زند او را نصیحت می کند بیا بما بپیوند. اما او هی بهانه آورد. زیرا او نتوانست از ملک ری بگذرد. تا جایی که امام باو می فرماید: تو را چه شده؟ خداوند بزودی تو را در بسترت بکشد و در روز قیامت تو را نبخشد. بخدا قسم لا تاکل من بُر العراق الا یسیرا.فقال ابن سعد:فی الشعیر کفایة عن البر.وقتی امام باو میفرماید :امیدوارم از گندم عراق نخوری مگر کمی،او با استهزاء میگوید:(جو عراق کفایت از گندم آن می کند). وعاقبت هم ابن سعد به ملک ری نرسید و بدست مختار کشته می شود ۰
حربن یزید ریاحی و جذبه نورحسین(ع):
درصبح عاشورا در حمله اول، وقتی حُر می بیند جنگ در کار است، به ابن سعد می گوید: آیا با حسین خواهید جنگید؟
عمر بن سعد گفت: آری به خدا سوگند، جنگی که آسانترین آن افتادن سرها و بریدن دستها باشد. حُر متحیر است چه باید کرد؟ که« ندای هل من ناصر ینصرنا» شنیده می شود، صدای حسین(ع): در دشت کربلا طنین افکنده ودر دشت نینوا می پیچد.
اما من مغیث یغیثنا لوجه الله اما من ذاب یذب عن حرم رسول الله.
آیا دادرسی هست که برای رضای خدا به داد ما برسد؟ آیا دفاع کننده ای است که ازحرم رسولخدا(ص) دفاع کند؟

حُر بین دو راهی بهشت یا جهنم!
حُر به کنار لشکر می رود، و کم کم از لشکر فاصله می گیرد، و به حسین(ع) خود را نزدیک میکند. یکی از سربازان دشمن بنام مهاجر به حُر می گوید: چه می خواهی بکنی؟ آیا می خواهی به حسین حمله کنی؟ حُر جوابش را نداد ولی لرزه اندامش را گرفت و مهاجر باو می گوید: به خدا در هیچ جنگی تو را چنین ندیده بودم که این گونه بلرزی و اگر به من می گفتند شجاعترین مرد کوفه کیست؟ تو را معرفی می کردم، پس این چه ترسی است که در تو می نگرم؟ حُر گفت: بخدا سوگند من خود را بین بهشت وجهنم می بینم، و سوگند به خدا هیچ چیز را بر بهشت ترجیع نمی دهم حتی اگر پاره پاره شوم و مرا بسوزانند، این را گفت و با سرعت اسب خود را راند و به سوی حسین(ع) شتافت و به او پیوست .
وقتی حُر نزد امام حسین(ع) رسید، در حالی که سر بزیر افکنده بود می گوید: فدایت گردم ای پسر رسولخدا من همان کسی هستم که راه را بر شما بستم و از باز گشت منع کردم، و شما را در این بیابان باز داشت نمودم، من گمان نمی کردم که کار به جنگ بکشد... من از آنچه انجام داده ام پشیمانم و بسوی خدا توبه می کنم،
افتری لی من ذلک توبة. ( آیا توبه من پذیرفته است؟) امام فرمود: آری خداوند توبه را می پذیرد .

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *