ولادت یازدهمین قافله سالار دین اسلام؛ مولودی هم نام محمد (ص) و از ذریه پاک آل طه که کنیه آن حضرت « أبومحمد » است و این کنیه را امام هادی علیه السلام بر ایشان نهاده اند.[۱]
این کنیه اشاره به این دارد که فرزند آن حضرت، امام منتظر است که روایات ائمه پیشین، ایشان را هم نام پیامبر معرفی نموده بودند.
آری او میآید تا جهان را به حضور آخرین منجی عالم بشارت دهد و منتظر بودن را معنای واقعی بخشد.
احمد بن عبیدالله بن خاقان، خصوصیات ظاهری و رخسار حضرت را چنین توصیف می کند: «امام گندمگون، درشت چشم، نیکو قامت، خوب روی و خوش اندام بود و هیبت و جلالی تمام داشت.»[۲]
از احادیث نقل شده از آن حضرت آشکار می گردد که آن حضرت همچون امامان دیگر به مدد ارتباط با عالم غیب، از آگاهی و دانشی غیبی برخوردار بوده است و به نظر می رسد آن حضرت بیش از امامان دیگر، از این آگاهی به صورت «ابزار هدایت» استفاده میکردند.[۳]
علم آن امام همام، چنان وسیع و عمیق بود که بسیاری از اندیشمندان به آن معترفند؛ به عنوان نمونه «بطریق» شاگرد «بختیشوع»، پزشک مسیحی، از استاد خود نقل نموده است که به او درباره آن حضرت گفت: «بدان که او داناترین فرد روزگار ماست که بر زمین زندگی می کند.» [۴] اماما، شما نوید بخش امید و بالنده ساز عقل و تدبر هستید، چنانکه که فرمودید:«عبادت در زیاد انجام دادن نماز و روزه نیست، بلکه عبادت با تفکّر و اندیشه در قدرت بی منتهای خداوند در امور مختلف میباشد.» [۵]
یا آن دم که فرمودید:« قبیح ترین و زشت ترین حالت و خصلت برای مؤمن آن حالتی است که دارای آرزویی باشد که سبب ذلّت و خواری او گردد» [۶]
سلام بر شما و فرزند پر صلابتتان، حضرت موعود!
*چند جمله از بیانات گهربار و شریف امام حسن عسکری (ع):*
– «لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ»
عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است. (تحف العقول، ص ۴۴۸)
– «اِنَّ الوُصُولَ اِلی اللهِ عَزّوجلَّ سَفَرٌ لا یُدرَکُ اِلّا بِامتِطاءِ اللَّیلِ»
وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد. (مسند الامام العسکری، ص ۲۹۰)
– «خَصْلَتانِ لَیْسَ فَوقَهُما شَئٌ: الإیمانُ بِاللّهِ وَ نَفْعُ الإخْوانِ.»
دو خصلت است که بالاتر از آن چیزی نیست: ایمان به خدا و سود رساندن به برادران. (بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۹۱)
– «بئسَ العَبد عَبدٌ یَکُون ذاوجهَین و ذالسَانینِ، یطرِی أخاه شَاهِداً و یأکله غائباً، إن أَعطی حَسَده و إن ابتَلی خَانَه»
چقدر بد است بنده دورو و دو زبان، که در حضور برادرش او را میستاید و در غیاب او بدگوئی اش میکند. اگر عطایی به برادرش رسد حسد برد، و اگر گرفتار گردد او را وانهد. (تحف العقول، ص ۵۱۸)
– «المُومِنُ بَرَکَةٌ عَلی المُومِنِ وَ حُجَّةٌ عَلی الکافر»
مؤمن برای مؤمن برکت و برای کافر، اتمام حجت است. (تحف العقول، ص ۴۸۹)
– «لَیسَ مِنَ الاَدَبِ اِظهارِ الفَرَح عِندَ المَحزونِ»
اظهار شادی نزد غمدیده، از بی ادبی است. (تحف العقول، ص ۴۸۹)
– «کَفاکَ ادباً تَجنُّبُکَ ما تَکرهُ مِن غَیرکَ»
در مقام ادب همین بس که آنچه برای دیگران نمیپسندی، خود از آن دوری کنی. (مسند الامام العسکری، ص ۲۸۸)
– «التَّواضُعُ نِعمَةٌ لایُحسَدُ عَلَیها»
تواضع و فروتنی نعمتی است که بر آن حسد نبرند. (تحف العقول، ص ۴۸۹)
– «جُعِلتِ الخَبائِثُ فی بَیت وَ جُعِل مِفتاحُهُ الکَذِبَ»
تمام پلیدیها در خانهای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است. (بحار الانوار، ج ۷۸، ص ۳۷۷)
– «لا تُمار فَیذهَبَ بَهاوُک وَ لا تمازح فَیجتَرَاُ عَلَیک»
جدال مکن که ارزشت میرود و شوخی مکن که بر تو دلیر شوند. (تحف العقول، ص ۴۸۶)
– «اَشَدُّ النّاس إجتهاداً مَن تَرَک الذُّنوبَ»
کوشندهترین مردم کسی است که گناهان را رها سازد. (تحف العقول، ص ۴۸۹)
– «أقَل النّاس رَاحَة، الحُقُود»
کینه ورز، کم آسایشترین مردم است. (تحف العقول، ص ۵۱۹)
– «قَلبُ الأَحمَق فِی فَمِه و فَمُ الحَکیم فی قَلبِه»
قلب نابخرد در دهان اوست و دهان خردمند فرزانه در دل او. (تحف العقول، ص ۵۱۹)