خانه / اسلايد / یوسف در مجلس زنان اشرافی

یوسف در مجلس زنان اشرافی

یوسف در مجلس زنان اشرافی

در ادامه آیات داستان حضرت یوسف، چنین آمده است :
فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً وَآتَتْ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ سِكِّينًا وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ

هنگامى كه بانوى كاخ گفتارِ مكرآميز آنان را شنيد [براى آن‌كه به آنان ثابت كند در اين رابطه، سخنى نابجا دارند] به مهمانى دعوتشان كرد، و براى آنان تكيه‏گاه آماده نمود و به هر يك از آنان [براى خوردن ميوه] كاردى داد و به يوسف گفت : به مجلس آنان در آى؛ و هنگامى كه او را ديدند به حقيقت در نظرشان بزرگ [و او را بسيار زيبا] يافتند و [از شدت شگفتى و حيرت به جاى ميوه] دست‏هايشان را بريدند و گفتند : حاشا كه اين بشر باشد! او جز فرشته‏اى بزرگوار نيست.

به محض ورود یوسف، گویی آفتابی درخشیدن گرفت؛ چشم حضار که به او افتاد عقل ها از سرشان پرید، حیرت زده و مسحور جمال او شدند، در نتیجه از شدت بهت زدگی و شیدایی با کاردهای تیز دست های خود را به جای میوه بریدند.

آری! این اثر و خاصیت «دلدادگی»است، چه وقتی نفس آدمی مجذوب چیزی شد آن‌هم به طوری که علاقه و یا ترسش نسبت به آن از حد گذشت، دچار اضطراب می گردد، و اگر باز این هم بیش‌تر شد دچار بهت زدگی و بعد از آن دچار خطر مرگ می گردد، در صورتی‌که بهت زده شود و مشاعر خود را از دست دهد، دیگر نمی‌تواند تدبیر قوای خود، و تنظیم قوای اعضای خود را در دست داشته باشد؛ و چه بسا در این لحظه با سرعت هر چه تمام‌تر خود را به سوی همان خطری که از آن مبهوت شده بود پرتاب نموده و چه بسا کاری کند که قصد آن را نداشته باشد، و حوادثی که در صحنه عشق و عاشقی و محبت بسیار، و حکایات عشاق روزگار که سر انجامشان به چه جنونی انجامید معروف است.

ز خلوتخانه آن گنج نهفته برون آمد چو گلزار شگفته

آری! وقتی بانوان جمال او را دیدند از خود بیخود شدند و محو جمال او گردیدند و شیفته دیدار وی شده خود را فراموش کردند و دست‌های خود را بریدند و از شدت بهت هیچ نفهمیدند که دست خود را می‌برند و گفتند حاشا که این بشر باشد بلکه ملک بزرگواری است به صورت انسانی جلوه نموده!

قَالَتْ فَذَلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيهِ وَلَقَدْ رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ وَلَئِنْ لَمْ يَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَلَيَكُونًا مِنَ الصَّاغِرِينَ
بانوى كاخ گفت : اين همان كسى است كه مرا درباره عشق او سرزنش كرديد. به راستى من از او خواستار كام جويى شدم، ولى او در برابر خواست من به شدت خوددارى كرد، و اگر فرمانم را اجرا نكند يقيناً با حقارت به زندان خواهد رفت.

همچنین ببینید

چیستی زهد

چیستی زهد زهد که در فارسی از آن به ساده زیستی تعبیر می کنیم، چنان …

شرح مناجات شعبانیه 

عناوین اصلی شرح مناجات عبارتنداز: اجابت دعا، ابتدای دعا به صلوات ، صلوات بر پیامبر …

مناجات شعبانیه 

مناجات شعبانیه    تاکید بر خواندن مناجات شعبانیه مناجات «شعبانیه» را خواندید؟ بخوانید آقا! مناجات …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *