خانه / اسلايد / شرح دعای افتتاح قسمت دوازدهم

شرح دعای افتتاح قسمت دوازدهم

شرح دعای افتتاح قسمت دوازدهم

انواع الجمال

و اما در مورد «جمال» حدیث است: «ان الله جمیل و یحب الجمال» (خداوند زیباست ، و زیبایی را دوست دارد ) در واقع ذات و صفات و افعالش همه زیبا هستند حتی در جلالش هم جمال هست .

قبلا راجع به دسته بندی صفات جمال و جلال خداوند صحبت شد، و گفته شد که جمال خداوند، صوری نیست ، بلکه منظور، صفات جمالیه است که موجب انس و شناسایی خداوند می شوند
و جمال به طور کلی، یا مادی است یا معنوی و یا جزئی هست یا کلی. جمال مادی و صوری ، چیزی غیر از تناسب نیست و چیزی است که در دل، زینت داده شده است .

باسماءک التی وسعت کل شی
اسماء مقدسه خداوند تبارك وتعالى دو دسته است :
یک دسته اسمائي كه بسط عالم و موجودات از آن پیدا شده اند ،
و دسته دیگر ، اسمايی که قبض عالم از آن ها پیدا می شود.

دسته اول را اسماء جمال، و دسته دوم را اسماء جلال می نامند.

و موجودات دائما به اسماء و به دست جمال خداوند ساخته می شوند و با دست دیگر يعني دست جلال جمع می شوند .

منظور از دو دستی که خداوند مي فرماید: «من انسان را به دو دستم خلق کردم «خلقت بیدی» یکی دست دهنده است که اقتضای جمال حق است ؛
و دیگری دست گیرنده و جمع کننده كه اقتضای جلال حق است و موجودات را جمع می کند ،
يعني غلبه و قهر او در عالم به گونه است که هیچ چیزی نمي ماند و عاقبت هم آن اسم غالب می شود برای این که عاقبت «ان الى ربک المنتهى» و اینکه پایان [کار] بسوی پروردگار توست و «والى الله المصير» است
و باز گشت همه بسوی خداست و «كل شيء هالك الا وجهه » «وكل من عليها فان * ويبقى وجه ربك ذو الجلال والاكرام» است.

موجودات عالم به مقتضای اسم جمال حق آفريده شده اند ، و لذا خداوند تبارك وتعالى در سوره هایی از قران که صحبت از بسط و خلق است ، با اسم جمال كه الرحمن الرحيم در رأس آن ها است شروع می کند.

مثلا خلق كنیم ، خلق کرديم، قران را نازل كرديم یا در جاهایی رسماً نازل كردن را به معني خلق کردیم بیان می کند مانند :«و انزلنا الحدید فیه بأس شدید» ما نازل کردیم آهن را یعنی خلق کردیم.
خلق شامل موجودات دنيوی و اخروي است و لذا بسط و خلقت از بُعد اسماء جمال و از رحمت است.

رابطه اسم رحمن و رحیم

موجودات عالم با دو وصف «الرحمن الرحيم » که رحمت عام و رحمت خاص حق هستند آفریده شدند. رحمت خداوند تبارک و تعالی بسط «یا باسط» پیدا كرد و آن رحمت فرصت و مجالی داد كه موجودات پیدا شوند.
كل موجودات مشمولين اسم «يا رحمان» هستند
ولی هر ملك مقربی و نبي مرسلي ومؤمن ممتحني از مشمولين اسم «يارحيم» هستند،
چون اسم الرحمن اعم از اسم رحيم است . اسم رحمن همه را در بر گرفته است و رحیمیت خداوند تبارک و تعالی در طول رحمانیت خداست که یک خاصیت و عنایت بیشتری دارد.

خلق و فنای آن به آن عالم

در مورد اینکه هر موجودی به اقتضای اسم جلال فانی می شود منظور عاقبت زمانی نیست که بعدا اسم جلال حق اقتضا کند که موجودات فانی شوند .

بلکه در نظر افراد دقیق موجودات با هر دو اسم خداوند تبارک و تعالی ساخته شده اند .

یعنی هر موجودی دو رو دارد، یک رو اسم جمال حق که رحمت است و لحظه به لحظه او را موجود و اداره می کند، و روی دیگر ، اسم جلال حق که لحظه به لحظه او را به فنا می کشد.

این مطلب در موجودات مادی دنیوی بخوبی پیداست چون اینجا هر بُعدی از بُعد دیگر جدا شده است ، یعنی دائماً در حرکت و بقا و فنای موجودات عالم مادی ، تعامل این دو اسم پیداست .

خدا دائماً تمام حالات ما را با دست «یا باسط» عنایت می کند و آن هایی را که از دست می دهیم ، با دست «یا قابض» قبض می کند

و هیچ دو زمان و دو لحظه پیش نمی آید مگر اینکه دائماً خداوند عنایت می کند ، و دائماً از ما پس می گیرد.
این دو اسم دائماً بوده و دست اندر کار هستند . اینکه از جانب رحمت خدا به سوی «قاهریت» خداوند تبارک و تعالی منتقل می شویم دائمی است
و حضرت سیدالشهداء (ع) در دعای عرفه می فرماید: «مولای من، می دانی که من اگر جزماً موفق به همه طاعات نیستم ، ولی از حیث محبت و عزم در طاعت تو دائمی و همیشگی هستم. خدایا می دانی که ما دوست داریم دائماً در اطاعت تو باشیم منتها در مقام عمل پیش نمی آید »،

دنیا اینگونه است و ما گرفتار هستیم و الا در مقام محبت و خواستن اطاعت دائماً هست و واقعاً محبت و عزم در طاعات حداقل چیزی است که مؤمن باید داشته باشد.
درک قاهریت خداوند

«قاهریت» حضرت حق جایی برای چیزی نمی گذارد «وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِير»ُ و اوست قاهرى بالاتر از همه بندگان خويش و دانا و آگاه است.
وقتی مؤمن از این بُعد به خود و عالم نگاه می کند، اصلاً ماسوا و نیرویی نمی ماند، و نمی بیند که به غیر خدا نسبت بدهد.

خدایا ، بعد از عظمت ذات تو که ما را به ذلت می کشد، جمال و عنایات و تجلیات و اسماء تو که در رأس آن ها ارحم الراحمین و رحمن و رحیم است یک موقعیتی در عالم به ما داده ، که ما بتوانیم بگوییم ما هستیم .
یعنی جلالت تو ذلت ما را اقتضاء می کند ولی جمال تو باعث شد که ما موقعیت و فرصتی در عالم پیدا کنیم که به خودمان بگوییم هستیم.

کمال ذلت همان فنا است. کمال ذلت همان کمال فقر است، و در این مرتبه مایی نیستیم.
حال ما بین هستی و نیستی این گونه است. هر چه نازل می شود از عالم ملکوت است و ملائکه در همه امور عالم حضور دارند که در رأس آن ها جبرائیل است .

یعنی ملائکه همه جا را پر کرده اند و قهراً یعنی جبرائیل پر کرده است . ولی ملائکه به ذلت انسان نیفتاده اند و تا پائین ترین پائین مراتب هستی نیامده اند، بالای هستی را خوب می بینند ولی وقتی که انسان به پائین ترین مراتب آمد، آن وقت به هر دو مرتبه مسلط شد .

هم خدا و هم خودش را خوب شناخت، که هر کس ذلت خودش را خوب شناخت ، عزیز را خوب می شناسد.
و چون این ذلتی که برای انسان پیش آمد برای جبرائیل پیش نیامد و جبرئیل به ذلتی که انسان افتاده بود نیفتاد، لذا عزیز عالم را هم نتوانسته بود خوب بشناسد. اما انسان این دو اسم جمیل و جلیل را خوب درک کرد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

همچنین ببینید

چیستی زهد

چیستی زهد زهد که در فارسی از آن به ساده زیستی تعبیر می کنیم، چنان …

شرح مناجات شعبانیه 

عناوین اصلی شرح مناجات عبارتنداز: اجابت دعا، ابتدای دعا به صلوات ، صلوات بر پیامبر …

مناجات شعبانیه 

مناجات شعبانیه    تاکید بر خواندن مناجات شعبانیه مناجات «شعبانیه» را خواندید؟ بخوانید آقا! مناجات …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *