ترک نماز، بالاتر از گناه کبيره است
وقتي امام معصوم جزاي برخي از گناهان کبيره را بيانميکند، سخني از نماز نخواندن به ميان نميآيد. زيرا کسي که نماز نميخواند و حداقل ارتباط با خدا را ندارد، هيچگاه به شمار نميآيد، چه رسد به اينکه سزايي برايش در نظر گرفته شود. حداقل و حداکثر ارتباطي که انسان با خدا ميتواند داشته باشد، با نماز صورت ميگيرد؛ زيرا حداقل ارتباط، به نمازي گفته ميشود که انسان وقتي «تکبيرة الإحرام» را ميگويد، از اطراف بريده شود تا زماني که سلام نماز را بگويد.
بالاتر از آن ارتباط، نماز حضرت رسول و ائمه اطهار است که هنگام نماز خواندن، رنگ از چهره آنها ميپريد و با حالت خضوع و خشوعي که داشتند، از دنيا و هر آنچه در آن وجود دارد غافل ميشدند. آنها با توجه به علم و معرفتي که نسبت به خدا داشتند، ميدانستند که هنگام نماز قرار است خدمت چه کسي بروند و از خلق بريده ميشدند.
بنابراين، هرچه معرفت انسان افزايش يابد، بر تمام اعمال او تأثير مثبت ميگذارد؛ زيرا حداقل ارتباط جنبه رفع تکليف دارد و حداکثر ارتباط حالت مناجات کردن با مولا و معشوق و معبود است: وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَي الْخَاشِعِينَ.
بيترديد کسي که براي نماز صبح به سختي از خواب برميخيزد و نماز را در حالت خوابآلودگي ميخواند، با کسي که براي رسيدن وقت نماز لحظه شماري ميکند، کاملاً متفاوت است.
انساني که نماز را اقامه ميکند، نه تنها سراغ کفر و نفاق نميرود، بلکه به گناه و فساد و فحشا فکر هم نميکند و وسوسههاي شيطان بر او تأثير گذار نيست.