چرا به حسین ثارالله میگویند؟
یزید با تیرهای جهل و بدعت، و پنهان کردن حقایق اسلام، به پیکر اسلام و ایمان ضربه میزد. از این رو دیگر حقیقت و واقعیت اسلام مشخص نبود؛ دین و ایمان بیمار شده و حیات اسلام در خطر افتاده و نیاز به طبیبی بود که اسلام را معالجه کند؛ چنانکه شاعر عرب میگوید:
لان جرت لفظ التوحید فی فمهقد أصبح الدین منه یشتکی سُقمافما رأی السبط للدین الحنیف شفا
فسیفه یسوی التوحیدی ما فتکاما أتی احدٌ غیر الحسین شکاإلا إذا دمه فی کربلا سفکا
یعنی اگرچه یزید لغت توحید و لفظ الله را بر زبان جاری میکرد، اما شمشیر او جز بر روی توحید و پیکر ایمان به جای دیگری فرود نمیآمد. سپس میگوید: پیکر دین از ضربات او به یک بیماری مبتلا گردید و غیر از حسین، دیگری نبود تا شکایت خود را نزد او برد.
این طبیب الهی امام حسین بود. امام حسین تنها راه علاج را در آن دید که خون خود را در کربلا فدا کند و با تزریق خون خویش به پیکر اسلام و دین، آن را از بیماری رهایی بخشد.
چنانکه دانش امروز این مساله را حل کرده که گاهی بیمار برای شفای خود به تزریق خون نیاز دارد. برای تزریق خون به پیکر این بیمار هم یک شرط لازم است و آن این که باید گروه خونی این شخص با آن خون منطبق باشد.
در این میان، تنها خون مقدس حسین با خون دین انطباق داشت و این توفیق نصیب سیدالشهدا گردید که با تزریق خون خود، پیکر دین را شفا بخشد و چشم پیغمبر را روشن نماید. خود او فرمود: «تقر به عینه وتنجز به وعده»، یعنی چشم پیغمبر با ریختن خون من روشن میشود و وعده او با قتل من وفا میگردد. بنابراین «ثارالله» به معنای این است که امام حسین خون خداست و ایشان با خون خود پیکر اسلام را آبیاری کرد.
همانطور كه پیامبر در مدت ۲۳ سال درخت اسلام را بنیان نهاد و توحید (مبدأ و معاد) و خداشناسی را به مردم عرب جاهلیت آموخت، امام حسین نیز با خون خود درخت اسلام را آبیاری کرد، و اسلام حقیقی را از انحرافهای اسلام اموی نجات داد، و مردم حقایق دین را شنیدند و فهمیدند و بدین وسیله اسلام جان گرفت.