خانه / اسلايد / برسر دو راهی، بهشت یا جهنم؟

برسر دو راهی، بهشت یا جهنم؟

برسر دو راهی، بهشت یا جهنم؟
قبلا گفته شد،که ما همه مسلمان ومومن هستیم البته تا زمانی که مورد امتحان و آزمایش قرار نگرفته باشیم.! ولی گاهی انسان بر سر دو راهی قرار میگیرد، که امتحان بسیار سخت است، و اگر ایمان ضعیف باشد خسرالدنیا والاخرة میشود.
حُر بن یزید ریاحی و عمر بن سعد هر دو ابتلا به امتحانی عظیم شدند، وبر سر دو راهی قرار گرفتند، که نتیجه آن یا بهشت و اعلا الاعلیین و یا جهنم و اسفل السافلین بود .ملاقات با عمر بن سعد:
یکی از یاران، از امام اجازه می گیرد نزد ابن سعد برود و با او گفتگو کند. او به خیمه ابن سعد وارد شد ولی سلام نکرد، عمر گفت: چرا سلام نکردی مگر من مسلمان نیستم و خدا و رسولش را نمی شناسم.
جواب داد: اگر تو مسلمان بودی به جنگ عترت رسولخدا نمی آمدی وتصمیم بر قتل آنها نمی گرفتی و آب فرات را بروی آنها نمی بستی، آبی که برای سگها وحیوانات بیابان حلال است، ولی امام حسین فرزند علی(ع) و بانوان حرم و کودکان از بیم تشنگی در خطر هستند، تو بین آنها و آب فرات جدائی انداخته ای و گمان میکنی که مسلمانی و خدا ورسولش را می شناسی؟ عمر سعد سرش را پائین انداخت، پس سربلند کرد و گفت: سوگند به خدا من مقام ارجمند عترت پیامبر(ع) را می دانم که آسیب رسانی به آنها حرام است، ولی ابن زیاد مرا بین کشتن حسین(ع) و ملک ری مخیر ساخته، و می دانم شرکت در خون حسین(ع) موجب جهنم است ولی ملک ری نورچشم من می باشد، نمی توانم ریاست ملک ری را به غیر خودم واگذار کنم.
مطابق بعضی نقلها، شخص امام حسین(ع) نیز در کربلا با عمر بن سعد ملاقاتهائی داشته، و با دلائل محکم او را قانع کرده است، و حتی فرموده اگر ملک می خواهی ما در مدینه ملک داریم بتو واگذار می کنیم، ولی آن کور دل بی بصیرت درجواب گفته: نمی توانم ازملک ری بگذرم.
امام چندبار به عنوان اتمام حجت و وعظ و نصیحت، با لشکر ابن زیاد، سخن فرمود، اما سخنان آن بزرگوار در دل سیاه آن دنیا پرستان اثر نکرد.
در حدیثی امام حسین (ع) میفرماید: مردم برده دنیایند، و دین ورد زبانشان می باشد، تا وقتی که با زندگی مادیشان بسازد: فاذا محصوا بالبلاء قل الدیا نون
( اما وقتی که در آزمایش وگرفتاریها قرار گرفتند، دینداران اندکند.)
نگاهی به شخصیت عمربن سعد:
عمربن سعد که یکی ازسرلشکران اهل کوفه بود. او پسر سعد بن ابی وقاص بن مالک و از قریش بود. لذا اجداد او نسبتی با اهل بیت داشتند. گویند: “سعد” هفتمین کس بود که ایمان آورد، و زمان بعثت رسول(ص) نوزده ساله بود. و شهر کوفه را او بنا کرد وفتح عجم بدست او شد، دولت ساسانیان را منقرض کرد و شهر مدائن را بگشود، و دین اسلام را در ممالک ایران آورد، واعمال نیک او بسیار است، اما حب دنیا بر او غالب شد ،و با امام علی(ع) بیعت نکرد، هر چند متابعت از معاویه هم نکرد ، که خود را لایق تر به خلافت می دانست.
و در نفس المهموم رمز۳۶ راجع به ابن سعد آمده: عمر بن سعد در شمار رجال لشکری نبوده وشهرت پهلوانی و شمشیر زنی نداشته و فتاک وخونریزی که وصف بارز فرماندهان حکومت بنی امیه است نبوده. بلکه مردی زاهد نما ومحدث وبه اصطلاح اهل علم محسوب می شد.
ویک روحانی قلابی بوده که حکومت بنی امیه از وجهه عوام فریب او استفاده می کرده. لذا ابن زیاد می خواست برای اقناع مردم وپرده پوشی این جنایت هولناک که کشتن امام مظلوم است از وجهه روحانیت و حق بجانب عمر سعد استفاده کرده باشد، زیرا عمربن سعد پسر یکی از صحابه سابقه دار و مهاجرین اولین بود، وخود نیز مقام روحانیت و حق بجانب داشت و با شرکت او در جنگ با حسین(ع)، عموم مردم تشویق می شدند. انتهی.
غرض از بیان شخصیت بعضی از افراد، برای اینست که زندگی آنان برای ما درس عبرت باشد، خصوصا قهرمانان واقعه کربلا و ابتلائات آنان .
محدث قمی در نفس المهموم از شیخ مفید نقل می کند که: ابن زیاد به ابن سعد ماموریت داده بود که برود و فتنه دیلم را دفع کند، و اگر این ماموریت را به انجام رساند ملک ری را به او می دهد ، یعنی امیر ری شود. ابن سعد با چهار هزارسپاه آماده حرکت می شود. در همین وقت ابن زیاد باو می گوید: باید ابتدا به مقابله با حسین بروی و قضیه حسین را تمام کنی و بعد به ماموریت اول، بروی وامارت ری را بدست بیاوری.
اینجاست که ابن سعد سعی می کند از مبارزه با امام معاف شود. اما ابن زیاد می گوید: که اگر این ماموریت را انجام ندهی، آن عهد نامه ملک ری را که بتو داده ام پس می گیرم.
و ابن سعد مهلت می خواهد که در باره پشنهاد ابن زیاد فکر کند. متحیر است چه باید کرد. لذا مشورت می کند، و همه او را از این کار منع می کنند. از جمله مشاورین او، پسر خواهرش حمزه بن مغیره بود ،که او را از جنگ با حسین نهی می کند. ومیگوید: تو را بخدا برابر حسین(ع) مرو، گناه می کنی وقطع رحم می کنی،بخدا اگر از دنیا و دارائی و سلطنت روی زمین بالفرض که ترا باشد بگذری وچشم پوشی کنی، بهتر از آنست که بلقای خدای عزو جل برسی و خون حسین(ع) در گردن تو باشد.

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *