چه کسانی از الطاف ماه رجب بهره مند می شوند
يا مَنْ اَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ، وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَرٍّ، يا مَنْ يُعْطِى الْكَثيرَ بِالْقَليلِ، يا مَنْ يُعْطى مَنْ سَئَلَهُ، يا مَنْ يُعْطى مَنْ لَمْ يَسْئَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً،
در این قسمت سه گروه بیان میشود
« يا مَنْ يُعْطى مَنْ سَئَلَهُ،» در این ماه خداوند تبارک و تعالی هر کس که صداش بزنه ، جواب می ده.
«يا مَنْ يُعْطى مَنْ لَمْ يَسْئَلْهُ » اگه یه وقتی شما توی ماه رجب بدونی ماه رجبه ، بدونی با ماه های دیگه فرق می کنه ، اما یادت بره دعا کنی ، خداوند تبارک و تعالی یه چیزی توی ماه بهت می ده.
« وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ » دامنه رو باز می کنه ؛ حتی کسانی که خدا را نمی شناسند ، در ماه رجب یه بهره ای می برند. همیشه رحمت رحمانی خداوند شامل همه مخلوقات است اما در این ماه این باران الطاف الهی همه را فرا می گیرد هر کسی را به اندازه سعه وجودی خودش . .
پس سه طبقه یاد شده :
۱- « مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ » کسانی که خدا را نمی شناسند ، اینها طبقه ای هستند که از رحمت عمومی ماه رجب بهره می بردند.
۲- « مَنْ يُعْطى مَنْ لم سَئَلَهُ » کسانی که از طبقه خصوصی ماه رجب هم بهره می بردند . می دونه ماه رجبه ولی حواسش نبوده و صدا نزده
۳- « مَنْ سَئَلَهُ » خاص الخاص هستند. کسانی هستند که چون خدا رو در ماه رجب صدا می زنند ، این صدا زدنشون باعث میشه خداوند بهشون خاص نگاه کنه . یکی از برترین صداها این صداها هستند با حضور قلب در دعا با خدا راز و نیاز می کنند ، در این است که :
مـــــــــــاه رجـــــــــــب و مـــاه نــــزول بــــــرکـــات است
حالا چی می خوای بنده من ؟
اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِيَّاكَ، جَميعَ خَيْرِ الدُّنْيا وَ جَميعَ خَيْرِ الْأخِرَةِ،
هر چه خوبی توی دنیاست و هرچی خوبی در آخرته در این ماه من از تو می خوام . ماشاء الله …
دیگه چی ؟
وَ اصْرِفْ عَنّى بِمَسْئَلَتى اِيّاكَ جَميعَ شَرِّ الدُّنْيا وَ شَرِّ الْأخِرَةِ،
رفع کن بر از من ، مشکلات دنیا و آخرت را ، از من دور کن.
چرا؟ آیا از خدا طلبی داریم ؟ این همه خواسته و توقع ؟ آری ، نه اینکه من خودم را شایسته این همه لطف و عطا میدانم ، و یا اینکه از خدا طلبی داشته باشیم و او باید بما بدهد بلکه «تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً»، لطف و رحمت اوست بر بندگان ، گسترش رحمت خداوند
و چون خدایا
فَاِنَّهُ غَيْرُ مَنْقُوصٍ مااَعْطَيْتَ، وَ زِدْنى مِنْ فَضْلِكَ يا كَريمُ .
خدایا تو کریم هستی
برای اینکه از در خانه تو اگر همه چی رو بهم بدی ، سر سوزنی کم نمی شه. ما بنده ها اگه در خونه کریم ترین کریمان بریم ، اگر فقط یک ریال به ما کمک کند ؛ یک ریال از اموالش کم می شود . در خونه تو که می آیم ،هر چه عطا کنی هیچی کم نمیشه.
تو این ماه از رحمت واسعه خداوند تا می توانیم بهره ببریم ، از خدا بخواه بنده ای که با دست خالی بدر خانه خدایی میرود که غنی مطلق و ارحم الراحمین است . بگو :
اومدم غرق در گناهم ، هیچی نیاوردم ، امیدم اینکه :
اولاً تمام گناهانم را پاک کنی ، ثانیاً همه چی هم بهم بدی .
خدا می دهد . چرا؟ «تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً» خدایا ، خودت گفتی این ماه ، ماه رحمت است ، ماه بخشش از گناهان ، چشم پوشی کردن تقصیرات، گذشتن از خطاها، بخشیدن کثیر با عمل قلیل به این دلیل این جور با خدای خود صمیمی مناجات می کنیم درخواست می کنیم ، خدا را به خودمان نزدیک تر حس می کنیم.
بگو خدایا :
ما در حق خود ظلم میکنیم، در حق خود کوتاهی میکنیم، موانع را خودمان بر سرِ راهمان ایجاد میکنیم، آینده و آخرتمان را با دست خودمان نابود میکنیم. چرا تفکر نمی کنیم خداوند که همه هستی را برای ما آفریده، از ما چه میخواهد؟
«و آفتاب و ماه و ستارگان مسخر فرمان او هستند.» (اعراف، ۵۴) شب و روز را او برای ما آفریده و شب را مایه آرامش و روز را برای کسب و کار و روزی ما قرار داده است. خلاصه، همه چیز را برای ما آفریده، ولی در مقابل، بعضی چیزها را هم برای ما ممنوع کرده ، لهو و لعب و دروغگویی و فساد و بیحجابی را بر ما حرام کرده است؛ به سبب اینکه این چیزها زندگی ما را خراب میکند. خداوند خواسته که ما در این دنیا زندگی خوب و راحتی داشته باشیم. چنین نیست که تحریم اینها به سود او باشد.
عصیان مخلوق و بینیازی خالق
عقیده ما این است که خدا از بندههایش بینیاز است. نه به نماز ما نیازی دارد، نه به روزه ما و نه به حج ما. اگر همه انسانهای روی زمین کافر شوند یا جملگی ایمان بیاورند، تأثیری بر او نمیگذارد. هدف او از آفرینش انسان به کمال رساندن اوست.
و تمام احکام به نفع خود انسان و برای تعالی روح و روان انسانهاست.
وقتی نماز میخوانید، آیا میدانید به چه کاری مشغولید؟ ذهن و حواستان پیش کیست؟ حتی اگر از جنبه علمی و تربیتی و روانی هم به نماز نگاه کنیم، نماز تمرینی است برای تمرکز و دقت. تعلیم آداب سخن گفتن با خداست ؛ تسلیم و ابراز بندگی است. ملاقات با خداست. مگر در نماز نمیگویید: «تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم.» (فاتحه، ۵) این یعنی خودت را در برابر خدا میبینی و لذا او را با «إیّاک» خطاب میکنی [یعنی: تنها تو را.]
احکام دین بنفع شماست اما مختاری
وقتی میگوید: شراب نخورید، خیر بشر را میخواهد. باز میخواهی بخوری؟ بخور، ولی بدان که شراب قلبت را از بین میبرد، بیناییات را میگیرد، اعصابت را به هم میریزد، معده و کلیهات را نابود میکند و بتدریج تمام زندگیات را به ویرانی میکشاند.
آن وقت با حسرت و پشیمانی به آنها نگاه میکنی و نتیجه گناهانت را میبینی و کاری هم از دستت برنمیآید.
لهو و لعب هم همینطور؛
لهو و لعب یعنی اینکه انسان سرگرم و سرخوش باشد. این سرگرمی کوتاه و لحظهای چه تأثیری ممکن است داشته باشد؟ این امراض بتدریج شدید میشود. وقتی شب و روزت را به سرگرمی و لهو و لعب گذراندی، حال کارکردن پیدا نمیکنی، اعصابت خراب میشود، خسته میشوی، خانواده را به حال خودشان رها میکنی، همان کاری که تو به دنبال آنی. چه کسی ضرر میکند؟ فقط خودت را باید سرزنش کنی. وقتی خدا تو را از غیبت کردن باز میدارد،
باز میخواهی غیبت کنی؟ بکن، ولی بدان در نتیجه آن، جامعه به گونهای میشود که هیچ فرقی در میان افراد آن نیست و هیچ کس نزد دیگری احترام و ارزشی ندارد؛ عیوب همه آشکار است؛ هر کسی پشت سر دیگری غیبت میکند.
اصلاً فایده غیبت چیست؟ آیا اینکه در مجالس پشت سر یکدیگر غیبت کنیم، سودی برایمان دارد؟ وضعیت چنان شده که نیمی از وقت مجالس و شبنشینیهایمان به غیبت کردن پشت سر این و آن میگذرد. هیچ کس را هم از قلم نمیاندازیم.
حاصل این همه غیبت چیست؟ وقتی غیبت مرا میکنی، آیا سود کردهای؟ نه، بلکه بر عکس، مرا از دست میدهی زیرا من به همان میزان برایت ارزش دارم که تو برایم ارزش قایل هستی. من وقتی قوی هستم که در نظر تو عزیز باشم، اما وقتی با شمشیر و نیزه و تیر، سر و پایم را شکستی و مرا از بین بردی، دیگر با چه نیرویی به تو خدمت کنم؟
و همینطور وقتی پشت سر دیگران غیبت میکنی، اگر پشت سر تاجری غیبت کردی، او بیآبرو میشود و در نتیجه، اقتصاد کشورت ضعیف میشود.
همینطور اگر پشت سر کارگری غیبت کردی، دیگر کسی به او اعتماد نخواهد کرد و کسی او را به کار نخواهد گرفت؛ کسی با او همکار نخواهد شد. و بهتدریج زندگی اجتماعی از هم میپاشد همه این مشکلات در نتیجه غیبت است.
کمی فکر کنید که چرا قرآن غیبت را حرام کرده است: «و از یکدیگر غیبت مکنید.
آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناخوش خواهید داشت.» (حجرأت، ۱۲) قرآن کریم درباره کسانی که در پی انتشار گناه و فحشا در میان مؤمنان هستند، چنین میفرماید: «برای کسانی که دوست دارند درباره مؤمنان تهمت زنا شایع شود، در دنیا و آخرت عذابی دردآور مهیاست.» (نور، ۱۹ بله، عذابی دردآور.
مشکلی که گریبانگیر ما شده، این است که اعتماد از بین رفته است.
چرا؟ به سبب غیبت. به سبب اینکه هر یک از ما شمشیری به دست گرفته و بر سر دیگری میکوبد. به ۲۴ ساعت من و خود و همسایهات توجه کن… در روز چند کلمه از دهانمان خارج میشود؟ اگر هزار تا کلمه بگوییم، پنجاه کلمهاش دعا است و نهصد کلمه غیبت. یعنی ۹۹ درصد. این است وضع زندگی ما.
بنابراین، خدا ارحم الراحمین است [که غیبت را حرام کرده است]. مگر همیشه نمیگوییم: «یا ارحم الراحمین»؟ او به ما رحم میکند، پس چرا من و تو به خودمان ظلم کنیم؟ چرا ما به خودمان رحم نکنیم؟ چرا این عضو حیرتانگیز را که اسمش زبان است و این گوش زیبا را، در راه خودش به کار نمیگیریم؟
میتوانی با این زبان از مردم تعریف و تمجید کنی، خانههای مردم را بسازی و سر و سامان دهی، مردم را به کار خیر راهنمایی کنی، نماز بخوانی، سخن شیرین برای پسر و دختر و همسر و همسایهات بگویی و شادی را در دل دیگران وارد کنی. چرا این زبان زیبا را دائماً در اینجا و آنجا با دروغ و تهمت و غیبت کثیف میکنیم؟
خداوند ارحم الراحمین چه چیز بیشتر از آنچه داده، به ما ببخشد؟ او همه چیز به ما داده. آنان که در اطاعت خدا از ما پیشی گرفتند، نسبت به ما بیشتر اجر گرفتند و بهرهشان نزد خدا بیشتر از ما بود، ولی ما چه کار کردهایم؟ «یا مَن یُعطِی الکثیرَ بِالقَلیلِ» یعنی بازار خدا پررونق است. بازار رحمت پروردگارت پررونق است، کالای ناچیزی بیاور و چند برابر بگیر.
مثال معروفی است؛ وقتی حضرت یوسف(ع) را در بازار بردهفروشان مصر به معرض فروش گذاشتند، پیرزنی آمد که رشتهای از پنبه ریسیده (تقریباً یک کلاف نخ) در دست داشت و میخواست با این مقدار نخ یوسف(ع) را بخرد. به او گفتند: قیمت یوسف چندین هزار درهم است، چگونه به خرید او امید داری؟ گفت: این تنها دارایی من است. این پیرزن هم با اینکه متاع ناچیزی داشت، به طمع خرید یوسف افتاده بود. الآن بازار پروردگار ما هم به همینگونه است؛ چه بسا یک کلمه هم راهگشا باشد.
می خواهید بهشت را ببینید؟
: پیامبر(ص) به اصحابش میفرماید: آیا راه بهشت را به شما نشان دهم؟ چند راه به آنان نشان میدهد: «حرفهای بیاموزید؛ دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید؛ ازآنچه خداوند به شما بخشیده، در راه او انفاق کنید.»
میگویند: ای رسول خدا، ما چیزی نداریم که انفاق کنیم؛ نه علمی داریم که به دیگران تعلیم دهیم و نه قدرتی داریم که مظلومی را یاری کنیم و ظالم را سر جای خود بنشانیم. پیامبر(ص) میفرماید: حال که قدرت انفاق ندارید [زبانتان را کنترل کنید و] سکوت اختیار کنید.