پاسخ به چند سؤال
چرا در آياتي مانند «إِنَّ هَـذَا الْقُرْآنَ يِهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ»؛ بيترديد اين قرآن به استوارترين آيين هدايت ميكند.
و «وَهَـذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ»؛ و اين [ قرآن] كتابي پرفايده است كه ما آن را نازل كرديم.
از ضمير اشاره «هذا» که براي اشاره نزديک به کار ميرود استفاده شده، اما در آيات ابتدايي سورة بقره ضمير اشاره «ذلک» که براي اشاره به دور به کار ميرود، استفاده شده است؟
سؤال ديگر اين که چرا براي کتاب قرآني که ما در دست داريم، از اشاره به دور استفاده شده است؟
پيشتر به اين مسأله اشاره شد که هر چيز، ظاهر و باطني دارد و هر چيزي از عالم بالا (عالم ملکوت) به صورت تدريجي به عالم پايينتر تجلي يافته است تا اينکه به عالم ماده ميرسد.
قرآن کريم نيز که تجلي کلام خداوند است، گاهي به باطن آن در عالم ملکوت اشاره شده و به همين سبب، لفظ «ذلک» به کار رفته و گاهي به ظاهر آن اشاره شده که به اين ترتيب، لفظ «هذا» به کار رفته است.
امام علي در اينباره ميفرمايد: «فتجلي لهم سبحانه في کتابه من غير أن يکونوا رأه»؛ خداوند سبحان در کتاب خود براي مردم متجلي شده است، بدون اينکه مردم او را ببينند.
با توجه به اين کلام امام علي درمييابيم که قرآن کريم، تجلي کلام خداوند سبحان است. اگر قرآن کريم يک کتاب عادي مانند ساير کتابها بود، استفاده از لفظ «ذلک» که اشاره به دور است جايز نبود. اما قرآن، مانند ريسماني است که يک سر آن در عالم ملکوت و نزد خداوند است که ميفرمايد: «وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنطِقُ بِالْحَقِّ»؛ و نزد ما كتابي [چون لوح محفوظ] است كه [درباره همه امور آفرينش و نسبت به اعمال بندگان] به درستي و راستي سخن ميگويد.
و سر ديگر آن در دست ما انسانهاست: «هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُم بِالْحَقِّ»؛ اين است کتاب ما که سخن ميگويد بر ما به حق.
همچنين، در آيه ديگر ميفرمايد: «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ»؛ و همگي به ريسمان خدا [قرآن و اهل بيت] چنگ زنيد و پراكنده و گروه گروه نشويد.
بنابراين، ظاهر قرآن که مرحله نازل آن است، نزد ما و مراحل عاليتر آن، که حقيقت قرآن ميباشد، نزد فرشتگان است: «بِأَيْدِي سَفَرَةٍ * كِرَامٍ بَرَرَةٍ»؛ در دست سفيراني * بزرگوار و نيكوكار.
پس، باطن و عمق و ريشه اين کتاب «لدياللهي» است که از آن با لفظ «ذَلِكَ الْكِتَابُ» ياد شده است.
آن قسمتي از قرآن که قابل خواندن و نوشتن، و فهم و قرائت و استدلال است «لدي الناسي» ميباشد و با لفظ «هَذَا الْقُرْآنُ» ذکر شده است.
«إِنَّ هَـذَا الْقُرْآنَ يِهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا»؛ بيترديد اين قرآن به استوارترين آيين هدايت ميكند و به مؤمناني كه كارهاي شايسته انجام ميدهند، مژده ميدهد كه براي آنان پاداشي بزرگ است.
سؤالي ديگر: آيا اهلالبيت «حبل ممدود» هستند؟
قرآن و اهلبيت که طبق حديث حضرت رسول ثقلين هستند «حبل ممدود» نيز ميباشند. يعني، قرآن و اهلبيت واسطههايي بين بندگان و خداوند هستند. و همانگونه که قرآن داراي ظاهر و باطني است، اهلبيت نيز ظاهر و باطني دارند. ما تنها ميتوانيم جنبه ظاهري آنها را درک کنيم و جنبه باطني و حقيقي آنها براي ما قابل درک نيست.
«قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَي إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ»؛ بگو: جز اين نيست كه من هم بشري مانند شمايم كه به من وحي ميشود كه معبود شما فقط خداي يكتاست.
ابتداي آيه به جنبه ظاهري و جسماني پيامبر اشاره دارد و «يُوحَي إِلَيَّ» اشاره به جنبه باطني و آن ارتباط با حضرت حق وام الکتاب و عند اللهي حضرت رسول است.
همچنین ببینید
هدایت تکوینی:
هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …
هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :
هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …
بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام
🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام 🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …