عشق، عرفان، حماسه در عاشورا
عشق، عرفان، حماسه
گفته شد که چند دیدگاه درباره قیام امام حسین وجود دارد:
دیدگاه عام، که همان نگاه به واقعه کربلا از دیدگاه حماسی و شهادت حسین است. این دیدگاه چنان وسیع و جانگداز است که سایر ابعاد قابل طرح و بهرهگیری از شخصیت امام حسین و یارانش را تحت شعاع قرار داده، به گونهای که با یاد حسین،کشته شدن و تشنگی و مظلومیت و فاجعه عاشورا در ذهن تداعی میشود، تا جایی که نام زینب یادآور اسارت و مصائب است،به طوری که برخی حتی از انتخاب نام زینب برای دخترانشان خودداری میکنند و ادعا میکنند کسی که اسمش زینب باشد به مصیبتها دچار میشود! بر اساس این دیدگاه، بسیاری از مردم در حصار بُعد حماسی عاشورا محدود گشتهاند و شخصیت امام برایشان، در همین مدت کوتاه واقعه کربلا بلکه فقط در نیم روز عاشورا خلاصه شده و دیگر ابعاد وجودی قهرمانان کربلا نادیده و یا کمتر شناخته شده مانده است!
در این دیدگاه، یزید و ابن زیاد و عمر بن سعد قهرمانان عاشورا هستند! زیرا قدرت ظاهری را در اختیار داشتند و پیروزی ظاهری هم با آنان بود. بنابراین در بُعد عاشورایی و شهادت، از جنایتهای یزیدیان و چگونه به شهادت رسیدن حسین ویارانش سخن گفته میشود و حسین را
مظلومیکه در محاصره اعدا قرار گرفته، مینگرند؛ اما از چرایی شهادت و قیام امام و بُعد عرفانی، کمتر سخن به میان میآید. مولوی در دفتر ششم داستان زیبایی را نقل میکند،که حاوی نکاتی ارزنده است.