و كيستي و چیستی و چه می توانی باشی؟
به نام خدا كه رحمتش بى نهايت است و مهربانی اش هميشگى.
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿٧﴾
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿٨﴾
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا ﴿٩﴾
وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿١٠﴾
و به نفس و آنكه آن را درست و معتدل نمود ،«۷»
پس بزهكارى و پرهيزكارى اش را به او الهام كرد .«۸»
بى ترديد كسى كه نفس را [از آلودگى پاك كرد و] رشد داد، بر موانع و مشكلات دنيا و آخرت پيروز شد.«۹»
و كسى كه آن را [به آلودگى ها و امور بازدارنده از رشد] بيالود [از رحمت حق] نوميد شد.)
👈ارتباط سوگندهای قرآن با نتیجه آن:
چه رابطه ای میان سوگندهای یازدهگانه و بسیار مهم با حقیقتی که به خاطر آن سوگند یاد شده وجود دارد؟
در ادامه آیات خداوند به یکی از مهمترین مسائل آفرینش پرداخته می افزاید:
«پس از تنظیم قوی و جسم و جان آدمی، «فجور» و «تقوی» را به او الهام کرد».(فالهمها فجورها و تقواها).
آری هنگامی که خلقتش تکمیل شد، و «هستی» او تحقق یافت، خداوند «بایدها و نبایدها » را به او تعلیم داد ،
به این ترتیب وجودی شد از نظر آفرینش مجموعه ای از «گِل بدبو» و «روح الهی» و از نظر تعلیمات «آگاه بر فجور و تقوی».
♦در نتیجه انسان موجودی است که می تواند در قوس صعودی برتر از فرشتگان گردد، و از ملک پران شود ، و آنچه اندر وهم ناید آن شود،
و در قوس نزولی از حیوانات درنده نیز منحط تر گردد و به مرحله «بل هم اضل» برسد.
این منوط بر آن است که با اراده و انتخابگری خویش کدام مسیر را برگزیند.
در سوره بلد می فرماید:
« وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ »
(ما انسان را به خیر و شر هدایت کردیم).
خداوند آنچنان قدرت تشخیص و عقل و وجدان بیدار، به او داده که «فجور» و «تقوی» را از طریق «عقل» و «فطرت» در می یابد.
پس خداوند از خورشید و ماه و روشنائی و روز و شب و…که هر کدام نقش مهمی در زندگی انسان و غیر انسان دارند، سوگند یاد کرده ،
و فراتر از همه به نفس و روح و جسم انسان که از همه اسرار آمیزتر و شگفت انگیزتر است.
منبع. کتاب صفای دل