ابزار گوناگون غیبت
در غیبت فقط ذکر زبانی مطرح نیست بلکه یادآوری کسی در «قول و فعل» یعنی با زبان و یا با اشاره، کنایه، کتابت، با چشم، با ابرو، و یا تقلید کردن و یا ادا در آوردن و نظایر اینها همه از موارد غیبت است.
در حدیثی حضرت رسول فرمودند: غیبت چه چیزی است؟ عرض کردند، خدا و رسولش بهتر میدانند. فرمود: غیبت، آن است که برادر خود را یاد کنی به چیزی که او را ناخوش است (یعنی اگر بفهمد ناراحت میشود). شخصی عرض کرد اگر آن صفت با او باشد باز بد است؟ فرمود: اگر دارای آن صفت باشد غیبت و الاّ بهتان است.
و نیز وارد شده که شنونده غیبت هم حکم غیبت کننده را دارد، یعنی هر دو در گناه، و حکم غیبت کننده شریکند! پس مواظب زبان خود باش که آنرا به غیبت نگشایی، و آن هم با یاد آوری غضب الهی، و عذاب روز جزا و قیامت است، و با «تزکیه نفس»، و مراقبت در اقوال و افعال خود آسان میسر میباشد.
علاج تفصیلی غیبت
باید با خودت صریح و صادق باشی، و باعث و سبب غیبت کردن خود را پیدا کنی، و در معالجه و ریشه کن کردن آنها بکوشی. بدان که: «برای غیبت اسبابی چند است»؛
اول: «غضب». زیرا ممکن است از شخصی آزرده و بر او خشمگین باشی، و او غایب باشد. در این وقت به مقتضای طبع، زبان به مذمت او میگشایی تا غیظ خود را فرونشانی.
دوم: «عداوت و کینه» است، که با کسی دشمنی داشته باشی و از راه عداوت بدی او را ذکر کنی.
سوم: «حسد» است. مردم کسی را تعظیم و تکریم کنند، یا او را ثنا و ستایش گویند و تو از راه حسد متحمل آن نتوانی شد و به این سبب مذّمت او کنی و عیوب او را ظاهر سازی.
چهارم: «محض مزاح و شوخی نمودن» و برای اینکه اوقات خود را به خنده و لهو و لعب به نقل احوال و اقوال و افعال مردم، بدون قصد اهانت و خواری رسانیدن.
پنجم: «قصد سُخریه و استهزا و اهانت رساندن» است؛ یعنی گاهی در حضور و گاهی در غیاب، شخصی را مسخره کردن که هر دو مذموم است.
ششم: «فخر و مباهات». مثل اینکه بخواهی فضل و کمال خود را به وسیله پست کردن دیگران ظاهر سازی، مثلاً به هر نحو برسانی که تو از او بهتری. و علاج این شش نوع، به علاج این شش صفت خبیثه است.