انواع بلایا و ابتلاها و راهنمایی قرآن
خداوند متعال در قرآن کریم ابتلائاتی را به انسان تذکر میدهد و میفرماید:
{وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ و َبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَه قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَه وَأُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ}؛
و بىترديد شما را به چيزى اندك از ترس و گرسنگى و كاهش بخشى از اموال و محصولات [نباتى يا ثمرات باغ زندگى از زن و فرزند] آزمايش مىكنيم. و صبركنندگان را بشارت ده. همان كسانى كه چون مصيبتى سخت به آنان رسد مىگويند: {انا لله و انا اليه راجعون} (ما مملوك خداييم و يقيناً به سوى او بازمىگرديم) آنانند كه درودها و رحمتى از سوى پروردگارشان بر آنان است و آنانند كه هدايت يافتهاند.
در این آیه مبارکه به چند نوع ابتلا اشاره شده است. نوع اول «الخوف» (ترس) است، خداوند در این آیه شریفه به یکی از آزمایشهای نفس بشری اشاره دارد و آن نزول خوف و ترس در قلب انسان است، تا ایمان او آزمایش شود. البته گاهی هم القای شیطانی سبب وسوسه و خوف در قلوب بعضی از مردم ضعیف الایمان میشود. درباره خوف، در آینده مطالبی را خواهیم گفت.
نوع دوم، «جوع» و گرسنگی و نوع سوم، نقص در اموال است و آن هم نوعی امتحان برای بندگان است که آیا شکر خداوند را در وقت تنگدستی و رفاه به جا میآورند؟ زیرا گاهی انسان با فقر آزمایش میشود و گاهی هم با ثروت.
قرآن میفرماید:
{وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَىٰ حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَه انْقَلَبَ عَلَىٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَه ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ}؛
و برخى از مردم هستند كه خدا را يك سويه [و بر پايه دستيابى به امور مادى] مىپرستند، پس اگر خيرى [چون ثروت، مقام و اولاد] به آنان برسد به آن آرامش يابند، و اگر بلايى [چون بيمارى، تهيدستى و محروميت از عناوين اجتماعى] به آنان برسد [از پرستش خدا] عقبگرد مىكنند [و به بىدينى و ارتداد مىگرايند]، دنيا و آخرت را از دست دادهاند، و اين است همان زيان آشكار.
لذا باید انسان در هر حالی قانع، و تسلیم به اراده الهی باشد، و بداند که زیادی و یا نقص در اموال، از اسرار الهی است.
نوع چهارم «نقص در انفس» است؛ از قبیل انواع مرگها، مرگ طبیعی و یا از دست دادن عزیزان در جنگها یا حوادث گوناگون، که باید در برابر این ابتلاها صبر پیشه کرد.
نوع پنجم، ابتلا به نقص در ثمرات است؛ خواه ثمرات درختان و برکات، و یا نقص در اولاد که ثمره قلب والدین هستند.
اگر انسان به یکی از این ابتلاها مبتلا شود، باید ثابت قدم و صابر باشد که نتیجه آن خیر و صلاح است. خداوند به رسولش میفرماید:
{و بشر الصابرین}؛ به صابرین بشارت بده.
بشارت به صابرینی که هنگام مصیبت میگویند:
{قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}؛
ما همه از خداییم و به سوی او باز میگردیم.
و خداوند به عاقبت آنان اشاره میکند:
{أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَه وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ}؛
خداوند چند پاداش برای صابرین بیان میفرماید: اول صلوات، و آن ثناء و امتیاز بر آنان به تشریف و تکریم از خداوند است، دوم رحمت از جانب خداوند، و سوم هدایت که آن ارشاد به طریق حق است، و آنها جزع را به خود راه نمیدهند.