معالجه اجمالی مرض غیبت
معالجه غیبت به اجمال آن است که:
۱ـ دیده بصیرت بگشایی و ساعتی در آیات و احادیث فراوانی که در مذمت صفت خبیثه غیبت وارد شده تأمل کنی، و آن را تقبیح نمایی و بدانی غیبت «سرطان ایمان» است که خداوند متعال میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ}؛
ای اهل ایمان (ای انسانهایی که ایمان آوردهاید) از بسیاری از گمانها (سوءظنها) اجتناب کنید که بعضی از گمانها گناه است. و از عیب مردم تجسس نکنید، و پشت سر یکدیگر غیبت نکنید، آیا کسی از شما دوست دارد گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ قطعاً از چنین کاری کراهت دارید، و تقوا پیشه کنید، که خدا توبهپذیر مهربان است.
«سوء ظن» پذیرفتن گمان بد و ترتیب اثر دادن به آن، و «تجسس» پیگیری و تفحص از امور مردم است؛ اموری که مردم دوست دارند پنهان بماند، و تو پیگیری کنی تا از آنها با خبر شوی.
و اما «غیبت» طبق نظریه فقها آن است که: در غیاب کسی راجع به او چیزی بگویی که اگر بشنود ناراحت و آزردهخاطر گردد. تمام موارد غیبت در همین آیه شریفه جمع میباشد، و به روشنی دلالت بر حرمت غیبت دارد.
اولاً: نهی «ولا تغتب» (غیبت نکنید) که دلالت بر حرمت دارد.
ثانیاً: تشبیه غیبت به خوردن گوشت برادر مرده، تأکید دیگری است.
ثالثاً: ترغیب به کسب تقوا و پرهیزگاری مؤید این معناست.
رابعاً: با جمله توبهپذیر بودن خدای سبحان، تلویحاً میفرماید که اگر احیاناً غیبت کردید توبه کنید، و واضح است که توبه فرع بر گناه و معصیت است.
پس همانطور که بدگویی و غیبت حرام است، بدگمانی و سوءظن نسبت به مؤمن، و تجسس از اسرار شخصی افراد هم حرام محسوب میشود.
در این آیه مبـارکه بهترتیب و سیاق آیه: ۱ـ «سوءظن» مقدمه برای «تجسس» و تجسس اسباب «غیبت» میگردد؛ یعنی اگر سوء ظن مقدماتی خود را نسبت به برادر مسلمانش برطرف نسازد، از آنجا که نفس آدمی تنها به سوء ظن اکتفا نمیکند، قهراً به تجسس و غیبت هم خواهد افتاد.
امام جعفر صادق میفرماید:
الغیبه حرام علی کل مسلم و انها لتاکل الحسنات کما تأکل النار الحطب؛
غیبت کردن بر هر مسلمانی حرام است، و غیبت گناهی است که مانند آتشی که هیزم را میخورد (میسوزاند)، کارهای ثواب و خیر انسان را از بین میبرد.
از این روا یکی از مصائب شخص غیبت کننده، نقل و انتقال حسنات و سیئات است. طبق اخبار وارده، میبیند که حسناتش به خاطر بدگوییکردن، به نامه اعمال کس دیگری منتقل شده، و بهعکس سیئات آن کس به کارنامه او وارد گردیده!
شخصی میگفت من اگر بخواهم غیبت کنم غیبت مادرم را میکنم چون او به حسنات من اولیتر است! در روایات آمده:
در قیامت مردی آورده میشود و در پیشگاه خدای عزّوجل متوقف میگردد، آنگاه نامه عملش را به دستش میدهند. با دقت به آن نگاه میکند لکن حسناتش را در آن نمیبیند و میگوید: خدای من! این نامه عمل من نیست، چه اینکه حسناتم را در آن نمیبینم، گفته میشود: «ان ربک لا یضل و لا ینسی ذهب عملک اغتیاب الناس» (قطعاً خدای تو، نه گم میکند و نه فراموش مینماید، حسنات تو به جهت غیبت نمودن از دستت رفت).
و سپس کسی دیگر آورده میشود و نامه عملش را به دستش میدهند، در آن نامه طاعات زیادی را مشاهده میکند، و با «تعجب» میگوید: این نامه عمل من نیست، این طاعات و حسنات را من انجام ندادهام! به او گفته میشود: «انّ فلاناً إغتابک فَدَفَعَ حسناتَهُ علیکَ» (فلان کس غیبت تو را کرد، بنابراین حسناتش به نامه عمل تو منتقل گشت).